“پرنسیبهای ” سیاوش دانشور! مناظره یا “سازش” و بازهم توهم پراکنی!

مقدمه:

گاهی فکر می کنم، منصور حکمت باید چه عذابی کشیده باشد از دست تعدادی از این ها که “تنه شان به تنه اش” خورده و چقدر غریب بود توی اون جمع ها که ازشان کوروش مدرسیها و آذرماجدیها و علی جوادیها و این یکی، سیاوش دانشورها بیرون زدند! اینها راستی از کمونیزم کارگری چه فهمیدند؟! تیز هوشی سیاسی را هم بگذاریم کنار، مشکل همین پرنسیبهائی است که اینها کمتر رعایتش کردند، بیشتر مدعیش هستند!

سیاوش دانشور مدتی قبل ، فریاد برآورد که “پرنسیبهای کمونیزم کارگری” زیر پا گذاشته شده و “سعید صالحی نیا نامی” در مناظره تلویزیونی با هوادار رژیم اسلامی “نشسته” که هیچ بلکه جرئت کرده بگوید که با احمدی نژاد هم مناظره خواهد کرد! لذا ایشان در مقام “پرنسیب شناس” و صاحب کلید مقدسات منصور حکمت ، فغان بر آورد و در حالی که می دانست که حزب کمونیست کارگری ایران ، “با چراغ خاموش رانندگی می کند”، با اینهمه برای افشاگری شاید ، تقاضای “کنترل کادر/عضوش” را نمود!

ماجرا اما بیخ پیدا کرد! چون اون “عضو/کادر” به ایشان یک پاسخ داد و چون مقداری هواداران خود اون آقای دانشور هم خوب متقاعد نشده بودند، مجبور شد یک مصاحبه مطبوعاتی بین خودش یعنی نشریه دنیای بهتر با خودش انجام دهد تا آنها که حالیشان نشده لیشان چه گفته، اینبار حالیشان شود! این شد که مصاحبه ای منتشر شد(۱) که از خوانندگان می خواهم دقیق آنرا ابتدا بخوانند تا در کنار این پاسخ من ، مسائل روشنتر بشود و لازم نباشد که ایشان مجددا با خودش مصاحبه بکند!

(۱)آسمان را به ریسمان بافتن، به شیوه سیاوش دانشور!

قرار بود این مصاحبه سیاوش دانشور یک چیزهائی را روشن کند! چیزهائی که در اون دادخواهی قبلی، ظاهرا خوب جا نیفتاده بود! در اون دادخواهی ، خارج از درد و دل ایشان در مورد لنین، ایشان ایراد گرفته بود که اون “صالحی نیا نام”، نشسته با اون هوادار رژیم اسلامی، دل داده فلوه گرفته که هیچ،  جای احمدی نژاد را هم خالی کرده و همه شانرا دوست” خطاب کرده!

اما چون متوجه شد که دیالوگی در کار نبوده و مناظره بوده، اینبار بخودش قول داده بود که ثابت کند که مناظره هم کار گناهی است و قرار بود دلایلش را خیلی ساده توضیح دهد! اما همانطور که خواننده می بیند، در این مصاحبه با خودش هم سر از دیالوگ، “سازش”، “سازش و شرایطش” و حتی شرف آقای موحدی(!) در آورد! اینرا به حساب اختلال در تمرکز حواس می گذارم و سعی می کنم فرض بگیرم که این مصاحبه ایشان” فقط در رد کردن مناظره هست”! اونطور که ایشان مدعی بود!

(۲) “ادله” مخالفت با مناظره از سوی سیاوش دانشور:

سیاوش دانشور ، می فرماید یک پرنسیب قدیمی بوده که “خط قرمز” است ، که “با رژیم می جنگیم و با اپوزسیون بحث می کنیم”….چون؟  هیچوقت دیالوگ نمی کنیم و “تلرانس” با رژیم اسلامی قرار نداشتیم…چون؟ در مقابل ما نیروهائی سیاست دیالوگ انتقادی دارند….و “تمرین دموکراسی و تساهل دارند” …چون “ما قرار نبود به زمین اسلامیها برویم!…پس؟ مناظره حرام است!

(۳)آیا بالاخره خود سیاوش دانشور مناظره خواهد کرد؟

از آنجا که حتی خود “نشریه دنیای بهتر” سرش گیج رفته بود، از ایشان دوباره جویا می شود که خود ایشان به فرض محال ، ممکنست مناظره کند؟ ایشان بعد از اینکه فرض محال را هم محال اعلام می کند، می فرماید:

این “اگر” تنها در صورتى میتواند جنبه واقعیت بخود بگیرد که تناسب قواى سیاسى در جامعه به نفع نیروهاى انقلابى تغییر کند. همان شرایطى که میتواند حکومت اسلامى را پاى مذاکره و سازش با اردوى انقلابى و کارگرى بکشاند٬ همان شرایط میتواند رسانه هاى اصلى و موثر بورژوازى را وادار کند که تریبونهایش را ذره اى به روى شخصیتهاى کمونیست و انقلابى باز کند. بله٬ در چنین اوضاعى که قدرت ما در جامعه ارتجاع را وادار به عقب نشینى کرده است٬ باید تاکتیکها را به روز کرد٬ باید هر موقعیت ویژه را بطور کنکرت بررسى و تحلیل کرد٬ و در خدمت پیشروى جنبش انقلابى استفاده کرد…. با اینحال٬ باید از این تریبونها در چنین شرایطى نه بعنوان وسیله اى در خدمت سیاست دیالوگ انتقادى بلکه بعنوان ابزارى در خدمت فراخوان به شورش و قیام استفاده کرد.

خواننده عزیز!

متوجه شدید؟ اول سیاوش دانشور قول داد در مورد مناظره حرف بزند. بعدش مناظره دوباره شد دیالوگ و “تلرانس” بعدش شد “شرایطی که قرار است “سازش” اتفاق بیفتد که توی اون شرایط، ایشان تازه “مناظره نمی کند” بلکه بجای “دیالوگ انتقادی”، فراخوان به شورش و قیام می دهد!

انصاف بدهید! مناظره جهت افشای رژیم اسلامی چرا تبدیل شد دوباره به “دیالوگ انتقادی”؟! اینجا را به حساب عدم تمرکز حواس ایشان می گذاریم!ماجرای “تلرانس” را چکار کنیم؟!

اما در “شرایط انقلابی”، سیاوش دانشور ، بعد از قبول مناظره با مثلا خامنه ای ، ناگهان پشت بلندگو می رود و “فراخوان قیام” می دهد! در واقع دارد از همین الان ، بنوعی خامنه ای را سورپرایز می کند! هم مناظره را در اون “شرایط” می پذیرد و هم “فراخوان می دهد” بجای مناظره! آیا جامعه ای حاضر است سرنوشتش را بدست ایشان بدهد؟ باور کنید اینجا دیگر دلم برای “خبرنگار” نشریه دنیای بهتر هم می سوزد!

(۴)”خط قرمز” ؟!

مروری بر این قیقاجهای جناب دانشور بکنید چیزی بعنوان استدلال نمی یابید! اولش “خط قرمز” کشید و مدعی شد با رژیم می جنگد و با اپوزسیون بحث می کند”. اجازه بدهید خط قرمزش را جدی نگیریم چون خطهای قرمز را همیشه صاحبان مذاهب و ایدئولوژیها کشیده اند و مردم هم لذت برده اند تا ازشان عبور کنند!

اما راستی: جنگیدن با رژیم معنیش چیست؟ آیا مناظره جنگیدن با رژیم نیست در عرصه منطق؟ آیا جنگیدن فقط مسلحانه است؟ آیا افشای ایدئولوژی و مذهب این رژیم بخشی از جنگیدن با آن نیست؟ اپوزسیون کیست؟ چه خطی است بین اپوزسیون و رژیم؟ من مدعی هستم که دو بخش اصلی “اپوزسیون رژیم یعنی دنبالچه اسلامی آن، فرقه مجاهد و حامیان رژیم پهلوی به همان اندازه جنایتکار هستند! طیفهای وسطی بینابینی از توده ای اکثریتیها و لیبرالهای اسلامی هم همینطور! خوب جناب دانشور بفرمایند چرا با اونها “بحث” می کنند؟! من پیشنهاد می کنم همه ما با همه اونها مناظره کنیم! جانیان را هم بعد از سرنگونی رژیم اسلامی به دادگاه بین المللی بکشانیم! این پاسخ ساده من! بدون حاشیه! بدون قیقاجهائی که در این “مصاحبه ” در هر سطرش بیرون زده!

فرقه “اتحاد کمونیزم کارگری” از همان اولش با ادعای “حفظ پرنسیبها” ، زمانی پرچمش را بلند کرد که مدعی بود بالای ۹۰ در صد حرفهایش با ما یکیست! بارها و بارها بی پرنسیبیش را نشان داد و مدعی دفاع از پرنسیبها شد! هنوز رفته اند اسناد بیاورند که من پاسدار بوده ام و آدمها را لو داده ام!

بحث “انگیزه شناسی” نیست جناب دانشور! دیگر با اینهمه گل کاشتن و قیقاج زدن نیازی با شناخت انگیزه های شما نیست! طی یک هفته مناظره های تلویزیونی من نزدیک به ده هزار بیننده در یوتیوب داشت! جامعه بسیار روشن تضاد کمونیستهای کارگری با اسلامیها را دید و تجربه کرد. بسیاری از فعالین غیر کمونیست در پیامهاشان از من بخاطر پاسخهای قاطعی که دادم و افشای ماهیت عقب افتاده این اسلامیها تشکر کردند.

کمونیزم کارگری برای شکستن فضای محدود تحزب خارج کشوری، باید هزاران از اون پرنسیبهای خودساخته و بی ارزشی که میراٍث چپ قدیم بود ، از سر راه بردارد. هزاران تابو و کفری که در اذهانش ساخته بشکند تا اجتماعی شود.

مناظره سیاسی در تناقض با سایر تاکتیکهای انقلابی ندارد. نه “سازش” است و نه “دیالوگ انتقادی”! این ترمها را سیاوش دانشور با کم نجربگی و بی سلیقگی مضحکی جای مناظره گذاشته تا نتایج خودش را بگیرد!

مهمتر از پائین کشیدن مکانیکی و حتی سیاسی رژیم اسلامی، ما باید در نبردی روزمره تمامی مبانی فکریش را جلوی جامعه به چالش بکشیم. این رژیم فقط خودش نیست که اگر بود سالها پیش به پائین کشیده می شد! عقب افتادگی و ارتجاع در اعماق جامعه تنیده شده و همپای مبارزه سیاسی با رژیم باید زوایای عقب افتادگی فکری و فرهنگی را به چالش کشید. کمونیستهای کارگری باید رو به جامعه ، بعنوان مدعی العموم و سخنگوی رادیکالترین گرایش ضد رژیم و ضد فرهنگش شناخته شوند. مناظره ها صحنه های تجربه اجتماعی است. وقت اینست که سیاوش دانشور هم از معبد سرخش بیرون بیاید و هوا تازه کند!شاید هم منتظر است که در “مصاحبه ای دیگر” ، بیشتر درماندگی فکریش را بنمایش بگذارد!

منابع دیگر:

(۱)در دفاع از یک پرنسیپ انقلابى / گفتگوى یک دنیاى بهتر با سیاوش دانشور

http://www.azadi-b.com/J/2012/05/post_501.html

(۲)سعید صالحی نیا: توضیحی برای جامعه در حاشیه “افشاگری” سیاوش دانشور

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=33214

(۳)مناظره در موضوع محکومیت فتوا بر علیه شاهین نجفی: سعید صالحی نیا(فعال کمونیزم کارگری)،آقای امیر حسین موحدی(فعال حقوق بشر و روزنامه نگار),حسن اجلالی(هوادار رژیم اسلامی در ایران)

 

http://azizanpress.com/index/2012/05/13/shahin-najafi-2/

 

(۴)مناظره در موضوع حقوق همجنسگرایان در حاشیه روز جهانی بر علیه تنفر از همجنسگرائی: سعید صالحی نیا(کمونیزم کارگری)، حسن اجلالی (هوادار رژیم اسلامی ایران)، عباس سعیدی (هوادار مشروطه پادشاهی)، آرشام پارسی (سازمان دگرباشان ایرانی – تورنتو)

http://azizanpress.com/index/2012/05/21/conference-regarding-homosexuals-issues/