فتوای اسلامی را باید با یک هجوم ضد اسلامی پاسخ داد

نمایندگان خدا و گله آیت الله ها همه به صف شده و یکی پس از دیگری حکم قتل شاهین نجفی، خواننده آهنگ نقی را امضا میکنند تا یکبار دیگر ظرفیت بالای اسلام در آفرینش جنایت را به اکران عمومی در آورند. در صف مقابل در همین مدت کوتاه، اهنگ نقی مورد استقبال عمومی قرار گرفته و شاهین نجفی بطور بیسابقه و وسیعی مورد حمایت مردمی قرار گرفته است که سه دهه سرطان اسلام را در زندگی خود به تلخی، تجریه کرده اند. 
آیا اهنگ نقی و کار شاهین نجفی تابو شکنی بوده است؟
هجو اسلام در صنف هنری اسلام پرست و شرقزده ایران، قطعا تابو شکنی و در افتادن با شاخ گاو است. صنفی که خروار خروار ارتجاع فکری تحویل جامعه داده است و در مقابل هر یورش ضد اسلامی جوانان، علم “مقدسات و اعتقادات مردم” را بدست گرفته، سر سازگاری با نقی و نقد مذهب و هجوم به اسلام را ندارد. قطعا هنرمندان، شاعران و نویسندگانی هستند که در کاتاگوری فکری این صنف قرار نمیگیرند، اینجا عمدتا افق فکری حاکم بر این صنف مد نظر است. تا همینجا سر جنبانان این صنف، پرچم “مقدس سکوت” را بدست گرفته اند تا این موج را از سر بگذرانند. کسانیکه در وصف رانده شدگان از رژیم اسلامی صدها صفحه سیاه کرده اند، قلم را “غلاف” کرده اند تا مبادا اشتباهی جزو ناقدان اسلام بحساب آیند.
اما کار شاهین نجفی در جامعه ایران، تابو شکنی نبوده است. در دو دهه گذشته در ایران یک جنبش عظیم ضد اسلامی شکل گرفته است که خود را از زیر زمین بیرون کشیده و مهرش را بر بخش اعظم تقابلات سیاسی و اجتماعی جامعه، کوبیده است. ضد اسلامیگری به درون روابط اجتماعی مردم رخنه کرده است بگونه ایی که حتی بر شیوه گفتاری و محاوره روزانه جامعه تاثیر گذاشته است. ادبیات مکتوب دیجیتالی ضد مذهبی در پیامک ها( اس ام اس) روزانه میلیونی در تلفنهای همراه، دست به دست میشود. همین جنبش در سال هشتاد و هشت، ظهور خود را بعنوان یک جنبش مدعی سیاسی در روز ششم دی ( روز عاشورا) با به اتش کشاندن علم و کتل عاشورا، با گویا ترین زبان به ثبت رسانید. و بالاخره انقلاب بزرگ جنسی در ایران که کل ساختارهای مذهب را به چالش کشیده و اثرات بی بازگشتی بر روابط اجتماعی مردم گذاشته است، بخشی از همین جنبش ضد مذهبی است که دیگر حتی سردمداران رزیم اسلامی هم با ایما و اشاره به وجودش اعتراف میکنند. آهنگ نقی در این جامعه، نه تابو شکنی بلکه حلقه ای از جنبشی است که سنگرهایی را در جامعه فتح کرده است و روزانه در یک عرصه وسیع مشغول جنگ با جمهوری اسلامی است. فتوای قتل شاهین نجفی و حرکات جنون امیز رژیم اسلامی در مقابله با اهنگ نقی، ترس گانگستر های اسلامی از تحرکات جنبش ضد مذهبی را بنمایش گذاشته است.
تحرک وسیع سیاسی پس از صدور فتوای اسلامی قتل شاهین نجفی نتنها پتانسیل ضد اسلامی نهفته در جامعه را نشان داد، بلکه عمدتا این حکم درست سیاسی را یکبار دیکر به ثبوت رسانید که: مبارزه مستقیم و بی تخفیف بر علیه اسلام یکی از عرصه های مهم مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. ورود به این عرصه صف بندی های سیاسی را بشدت قطب بندی خواهد کرد و نیروهای سیاسی را مجبور به موضع گیری خواهد نمود. این عرصه ای نیست که بتوان با پرچم “حقو بشر” در ان جولان داد و حقایق سیاسی پشت این پرچم را از انظار مردم، مخفی نگه داشت. این عرصه ای است که جریانات راست، اسلام پرست و اصلاحاتچی را میتوان زمینگر نمود و شرایط را برای حاکم نمودن افق ضد مذهبی بر مبارزات مردم، مهیا کرد. پاسخ فتوای اسلامی قتل، یک هجوم ضد اسلامی است. جامعه مشتاق این هجوم است. تحرکات سیاسی پس از فتوای قتل شاهین نجفی، امری اتفاقی نیست. مردم دارند حکم خود را بشکل یک جنبش سیاسی در مورد مذهب صادر میکنند. مردم محتاج عروج چهر های ضد مذهبی هستند. این تنها راه خلاصی از طاعون اسلام و جمهوری اسلامی است.