دفاع از توده ایسم به بهانه جدال با امریکا

جریان “اتحاد سوسیالیستی کارگری” (محفل رضا مقدم ـ ایرج آذرین)، نویسنده ای دارد به نام احمد شقایقی. وی در آخرین شماره نشریه این محفل در مطلبی، به جدال با آلترناتیو پروغربی پرداخته است، که یادآوری چند نکته در حاشیه این “جدال” خالی از فایده نیست. نوشته مزبور ابتدا با ایما و اشاره به چند نفر و جریان اشاره می کند و در جائی هم، از نوشته مشترک رضا مقدم و ایرج آذرین در رابطه با حزب کمونیست کارگری که آن را متهم به گرفتن پول از اسرائیل کرده بودند، یادی می کند. نکته جالب، به نظر من، در این نوشته ارجاع به نوشته ای از رضا مقدم تحت عنوان “خطر فساد در جنبش کارگری ایران” است که تمام عمارت خطر فاسد شدن جنبش کارگری و تبدیل شدن فعالین کارگری به جاده صاف کن آلترناتیو پروغربی ، بر روی آن بنا شده است.

آفتاب آمد دلیل؛ سایه ها
حسن نوشته احمد شقایقی این است که تصویر روشنی از بحث جریان رضا مقدم ـ ایرج آذرین از الم شنگه “سالیدریتی سنتر” را، به خواننده می دهد. حقیقتا باید بگویم که تا قبل از خواندن این نوشته، فکر می کردم که شاید حقایقی در بحث “سالیدریتی سنتر” این محفل، نهفته باشد. و گرنه یک جریانی که برای خودش احترامی قائل است، خودش را اینچنین درگیر موضوعی نمی کند. احمد شقایقی در مورد ارتباط سالیدریتی سنتر با فعالین کارگری و فاسد کردن آنها می نویسد: “به هر شکل به دلیل موردهای مشخصی در این رابطه که فعالین کارگری در داخل کشور با آنها برخورد داشتند و یا از آنها می شنیدند و بعدها افشاگری که توسط دو نفر از فعالین کارگری در خارج کشور انجام شد، یداله خسرو شاهی در ارتباط با ماهیت سولیداریتی سنتر به افشاگری پرداخت و وارطان توضیح داد چگونه از طرف این تشکیلات آمریکایی و توسط شخص مهدی کوهستانی نژاد و یک نفر دیگر با او تماس گرفته شده و چگونه می خواستند با پرداخت پول و برقراری روابطی مشخص نظر او را برای همکاری جلب نمایند، که خوشبختانه او نه تنها به این رابطه تن نداد، بلکه به افشای آن پرداخت و پس از آن مجددا بحث در این رابطه بالا گرفت و روشن شد که نه تنها این واقعیت طرح شده از جانب اتحاد سوسیالیستی کارگری موضوعیت دارد بلکه خطر بزرگی است که مبارزه دائمی با آن ضروری است.”. توجه می کنید که تمام عمارت این بحث روی شنیده هایی است که احمد شقایقی از چند نفر در ایران شنیده است و بعد از آن هم با افشاگریهای یداله خسروشاهی و وارطان! تکمیل شده و مرکز همه اینها هم مهدی کوهستانی نژاد است! من ابدا قصد انکار ندارم، کاملا ممکن است که چنین چیزی اتفاق افتاده باشد. آنچه که در این بین جای سئوال است، این است که یک محفل غیرمسئولی که هفتش گرو هشتش است، مبارزه سیاسی کارگران در یک جامعه را به لجن کشیده و “استدلالش” برای این لجن پراکنی واقعا به یک تار موئی بند است. می گویم که مبارزه سیاسی کارگران را به لجن کشیده، چرا اظهاراتشان و شائبه هایی که پراکنده اند، دائما مسئله امنیتی برای فعالین کارگری درست کرده است. احمد شقایقی می گوید مخالفین بحث “سالیدریتی سنتر” محفل ایشان “، خود را پشت خطر امنیتی مرتبطین با مرکز همبستگی آمریکایی در ایران پنهان کردند” و آن را انکار می کنند. منتها در همین نوشته به این موضوع دامن زده است که باز هم نگران کننده است. می نویسد: “بنا بر این با تلاشی مضاعف از سوی فعالین جنبش کارگری در داخل کشور باید دست این اشخاص در محیط کار و فعالیت، در بین کارگران رو شود و دست نهادهای سرمایه داری از جنبش کارگری کوتاه گردد و آلترناتیو پروغرب و راست که به پشتوانه کمکهای امپریالیستی در حال شکل گیری است افشا گردد.”. بار دیگر به اینها هشدار می دهم که نمی شود با جان آدمها در ایران این چنین بازی کرد. نمی شود رفت و در حضور جاسوسان خانه کارگر و حراست، چنین چیزی را در رابطه با افرادی مطرح کرد. راه پس زدن خطر نفوذ پرو غرب در جنبش کارگری، اگر کسی واقعا چنین منظوری داشته باشد، متشکل کردن کارگران و اقناع فعالین کارگری به راه حل سوسیالیستی است و نه معرفی آنها به حراست و اداره اطلاعات!

آوردن دلیل
دلیل و تحلیلی را که محفل رضا مقدم ـ ایرج آذرین برای در نظر داشتن نفوذ آمریکا در جنبش کارگری از طریق مهدی کوهستانی نژاد دارند، پارانویائی محض است. احمد شقایقی می نویسد: “تلاش نهادهای دست راستی و سرمایه داری برای مطرح نمودن مهدی کوهستانی نژاد و چسباندن آن به جنبش کارگری ایران نه اتفاقی و نه موضوعی ساده بلکه کاملا بر اساس نقشه و سیاست راهبردی امپریالیستی در جنبش کارگری ایران است.”. اینها که یک چنین الم شنگه ای به پا کرده اند، حتی به خود زحمت نمی دهند بروند و درباره راه و روش و تاریخ و تجربه نفوذ سالیدریتی سنتر در جنبش کارگری کشورهای دیگر مطالعه و تحقیق کنند. از نظر اینها، چون در مورد لهستان مراکز کمک مالی آمریکا با اتحادیه همبستگی در تماس بودند، در ایران هم چنین می شود! فقط یک مثال خشک و خالی! بدون اینکه بدانند در لهستان و اروپای شرقی، جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی با چه موانعی روبرو بودند، برای اینها کافی است که خر خودشان را برانند! در نوشته “خطر فساد در جنبش کارگری ایران” می نویسند: “تمام تلاشی را که اکنون “مرکز همبستگی آمریکایی” برای تماس گیری با جنبش کارگری ایران و فعالینش انجام می دهد در زمان شاه سفارت آمریکا در ایران انجام داده است، از قبیل فرستادن فعالین سندیکاهای زرد دوران شاه به آمریکا برای شرکت در سمینارها و آموزش دیدن بمنظور فراگیری فوت و فن تبلیغات و توطئه علیه فعالین سوسیالیست جنبش کارگری، ساختن اتحادیه هایی که با سوسیالیستها و کمونیستها در طبقه کارگر مقابله کند، و جنبش کارگری ایران را از تماس با احزاب و سازمانهای سوسیالیست و کمونیست بر حذر دارد. فعالیتهای سفارت آمریکا از محدوده نمایندگان و فعالین سندیکاهای دوران شاه فراتر نرفت و در میان فعالین جنبش کارگری ایران که تاریخا چپگرا و مخالف رژیم شاه و حکومت سلطنتی بودند نتوانست موفق گردد و لاجرم ناکام ماند.”. خود این محفل با برشمردن تلاشهای مراکز غربی در زمان شاه برای نفوذ در جنبش کارگری، می داند که با یک نفر و یک آرزو نمی توان در جنبش کارگری یک کشوری نفوذ و آنرا “فاسد” کرد؛ اما با این همه، تصمیم گرفته که تبلیغات ناسالم خود را تکرار کند. مهدی کوهستانی نژاد مثل دهها سندیکالیست دیگر، می خواهد جلوی نفوذ کمونیسم و گرایش کمونیستی در جنبش کارگری را سد کند، و راه و روش گرایشات بورژوائی را در آن جنبش هموار کند. کل اعضای محفل رضا مقدم ـ ایرج آذرین، از فعالین و پادوهای نهادی بودند که یکی از بنیانگذاران اصلی آن همین مهدی کوهستانی نژاد بود. احمد شقایقی مشکلی با گرایش سیاسی مهدی کوهستانی نژاد ندارد؛ بلکه با شخص وی مشکل پیدا کرده و حاضر است بابت آن کل جنبش کارگری ایران را به لجن بکشد.

چرا محفل احمد شقایقی به این سیاست روی آورده است؟
کسی اما شاید از خود بپرسد که این چه فرهنگی است که این محفل وارد اپوزیسیون کرده است. و چرا؟ این محفل، متأسفانه، در چند سال گذشته، دائم به خط سیاسی حزب توده و شیوه های “توده ایستی” احساس نزدیکی کرده است. تمام آسمان ریسمان کردنهایش هم برای توجیه این احساس نزدیکی است. احمد شقایقی در همان نوشته “خطر فساد در جنبش کارگری ایران” می نویسند: “بنا به تعریف گرایش چپ و سوسیالیست جنبش کارگری و فعالینش علیه تبدیل شدن جنبش کارگری ایران به ابزار اجرای سیاستهای امپریالیستی آمریکا قاطعانه خواهند ایستاد.”. این محفل راه ایستادن در مقابل اجرای سیاستهای فوق را هم، چنین توضیح می دهد: “بخشی از فعالین گرایش راست جنبش کارگری که سابقه حمایت از سوسیالیسم اردوگاهی دارند و هنوز خود را سوسیالیست می دانند و در سیاستهایشان رگه هایی از یک ضد آمریکایی گرایی وجود دارد. این گروه از فعالین گرایش راست جنبش کارگری مستقل از اختلافاتی که با گرایش چپ و سوسیالیست جنبش کارگری دارند (و هم اکنون حول ماهیت و نحوه تشکیل تشکلی است که کارگران باید داشته باشند، متمرکز است)، اما بر سر ممانعت از نفوذ نهادهای آمریکایی در جنبش کارگری ایران در کنار گرایش چپ هستند.”. یعنی با توده ایها، اکثریتی ها، راه توده ای ها، فریبرز رئیس دانا، حسین اکبری، راه کارگری ها و غیره متحد می شود و راه و روش آنها را اتخاذ می کند، اما خجالت می کشد این را با همین صراحت بگوید؛ مجبور است برایش بهانه ای بیاورد که بعله منافع جنبش کارگری را مد نظر داریم! این دلائل زیادی ناشیانه است. این سیاست “رگه هایی از یک ضد آمریکایی گرایی” جهان سومی است که عاقبت و آخرتی بهتر از این نخواهد داشت.

جایگاه گرفتن پول از خارجی ها
احمد شقایقی اتهام پول گرفتن حزب کمونیست کارگری از اسرائیل را به ما یادآوری می کند. (همان زمان این اتهام جواب در خورش را گرفت.) اتهام گرفتن پول و کمک مالی کمونیستها از “اجنبی ها” قدمتی طولانی دارد. پهلوی ها هر کمونیستی را با این اتهام که از شوروی پول گرفته، در سیاه چالهایشان بازجوئی، شکنجه و اعدام می کردند. جمهوری اسلامی، اسرائیل، انگلیس و آمریکا را هم به لیست پهلوی اضافه کرد. جای هیچ افتخاری نیست که کسی در بحث سیاسی این چنین جبونانه مخالفین سیاسی خود را به شکنجه گاهها بفرستد (که اصلا لازم نیست کسی در لباس اپوزیسیون رژیم اسلامی این کار را بکند، چرا که خود رژیم دائم در حال پاپوش دوزی برای مخالفینش و از جمله فعالین جنبش کارگری از همین طریق است).
در خود روسیه قبل از انقلاب اکتبر، تزار، منشویکها و دیگر مخالفین هم، لنین را به گرفتن پول و اسلحه از آلمان (طرف اصلی روسیه در جنگ جهانی اول) متهم می کردند که به اصطلاح و خیال خود، او را منزوی کنند. این سیاست زشت اما نگرفت و روسیاهی برایشان باقی ماند. کسی این همتاهای ایرانی آنها را مجبور به گرفتن یک چنین سیاستی نکرده است. خودشان خود را این چنین دچار مخمصه کرده اند. *
٢١ مه ٢٠١٢