پاسخی کوتاه به رفیق آسنگران و پیشنهادش برای شغلهای بهتر!

رفیق آسنگران عزیزم:

نامه کوتاهتانرا در “پاسخ” به تعدادی از فعالین کمونیست کارگری خواندم و مقداری متاسف شدم که شما هنوز از ادبیاتی استفاده می کنی که هرگز کارساز نبوده و ظاهرا عادتی است که ترکش غیر ممکنست.  این پاسخ را بیشتر برای مخاطبین دیگر می نویسم و چون شما در سایت روزنه اسم منرا هم در نامه ات بردی با اینکه دلم نمی خواست وقت خوانندگان روزنه گرفته شود اجبار دارم در همان سایت هم پاسخم را بفرستم و قضاوت را بگذارم برای خواننده و به شعور خواننده تکیه کنم:

اول:

قبلا هم خواهش کردم از شما و مجدد خواهش می کنم که بحث سیاسی را جدی انجام بده و از بکارگیری کلماتی که سودی به منطقت نمی رساند خود داری کن. اینکه ما “خود را کمونیست می دانیم” دیگر چیست این وسط؟ مثلا شما آمدی ثابت کنی ما نیستم و شما هستی؟! این چه استدلالی است؟ اینکه بما، هر که هستیم و هر موضعی داریم پیشنهاد می کنی شغل بهتر پیدا کنیم تا “چیزی عایدمان شود” چطور؟ اینها چیست؟ قرار است پایه استدلال شما بشود؟

قبلا گفتم بازهم تکرار می کنم: دوره ای و زمانی بود عده ای این مدل حرف زدن را “استدلال می دانستند” اون دوره خیلی وقته گذشته! باور کن فقط حاملین چنین متدهائی در جامعه بیشتر منزوی می شوند. شغل من و دیگران چه ربطی به بحث جدی دارد؟!

دوم:

فرمودی که عده ای مبصر بازی در آورده اند وقتی به هر دلیل می پرسند که نسان نودینیان یا هر کس دیگر چرا در سیاست جایشان عوض می شود؟ اینرا من اتفاقا تا آنجا که می دانم ابتدا مطرح کردم و هنوز سوالم روی میز است. نه فقط برای او برای همه و در همه احزاب و خصوصا احزاب چپ. این سوال سوال موجهی است. چرا شما را مثل نادر بکتاش اینقدر سراسیمه کرده تا حدی که چنین “پاسخ” نوشته اید؟

سوم:

ظاهرا یکجوری نتوانستی من را در کاتگوری دیگرانی که نامه نوشتند قرار دهی چون من از آدمهائی نبودم که بروم و بیایم! لذا در تیتر “پاسخت” منرا به چند نقطه مفتخر نمودی! درست است رفیق! رفتن و آمدن کار من نبوده و من اصولیت داشته ام و اسیر شانتاژهای دیگران نشدم. و اگر بروم یا بیایم وظیفه خودم می دانم به جامعه توضیح دهم. اینرا حق مسلم جامعه می دانم که رفتار سیاسی منرا دلیلش را بداند. این امری تشکیلاتی نیست از دید من وظیفه اخلاقی است. شما ممکنست نپذیری ولی اینکه پیشنهاد شغل دیگر بدهی؟! اجازه بده جامعه قضاوت کند!

چهارم:

ظاهرا استدلال شما اینست که خیلی های دیگر رفتند و آمدند و حرف نزدند! مثلا مهرنوش موسوی و …خوب این چه استدلالی شد برای شما؟ همین وظیفه اخلاقی را اونها هم داشته امد و برای رشد فرهنگسیاسی جامعه هم باید این سنت جا بیفتد. نه در مورد حزب ما بلکه در مورد همه! کسی که سوال کند هم اصلا نباید تکفیر شود و این برخوردها را از شما ببیند!

پنجم:

“چرا این حساسیت را در مورد بقیه نداریم”؟ خوب از این به بعد سعی می کنیم داشته باشیم! شما هم بما کمک کن! کار درست هر موقع شروع شود خوبست! از نوع استدلالهای قدیم است که وقتی گفتم لنین نقض آزادی کرده و باعث کشتار شده ، عده ای گفتند چرا دیگران را که بیشتر کشتند یقه شانرا نمی گیرید؟ خوب من به صدای بلند می گویم که یکی از ابزارهای آموزش سیاسی جامعه همینست که رفتار ورود و خروج به یک حزب خودش رفتاری آموزشی است و این سوال کردنش “مبصر شدن” و همه تعارفهای شما نیست!

خلاصه:

دیگرانی که نظر دیگری در مورد نسان مطرح کردند، آنها که او را از ورود به حزب ما منع کردند یا به ریشخند گرفتند مسئول حرفهای خودشان هستند. من گفتم و تکرار می کنم که بسیار خوشحالم که نسان به حزب ما پیوسته و دستش را می فشارم اما محق هستم سوالات خودم را بکنم و خوبست شما هم این حق منرا برای سوال کردن از رفیقم بپذیری و اگر مخالف من هم هستی با احترام برخورد کنی و این الفاظ که نشانه منطق ضعیف است نثار هرکسی که مخالفت بود نکنی!

رفیق نسان نودینیان محق است به درخواست من یا دیگران پاسخ بدهد یا ندهد. این حق اوست. اگر ادعای شما درست است و کسی به نامه های ما توجه نمی کند ، اقلا شما که توجه کردی و “پاسخ دادی”! . لذا اجازه بده من یا دیگران با هر نظری حرفشانرا بزنند و اگر عصبانی می شوی لازم نیست دست به قلم ببری و از موضع “کمونیزم کارگری” ما را بیرون بیندازی!

اینرا بعنوان هم حزبیت گفتم و امیدوارم اگر شما متوجه نمی شوی اقلا دیگران که می خوانند بهتر قضاوت کنند. دنیای دیگری است محمد عزیزم! باور کن و به استقبالش برو! دیر نیست اگر عقب افتادی دیگر کاری نمی شود کرد!

می بوسمت و زنده باد حزب کمونیست کارگری ایران!

منابع دیگر:

محمد آسنگران: حاشیه ای بر چند حاشیه نامه از حامد خاکی و فردین آرام و….

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/44-mohamad-a/9862-1391-02-24-17-09-58

سعید صالحی نیا: “فعالیت حزبی” و پادگان نظامی و فرانسوی بودن! پاسخی به نادر بکتاش و درخواستش از نسان نودینیان به سکوت!

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/9859-1391-02-22-20-38-10