منشا بحران امروز عراق چیست؟(چند کلمه به مناسب تعمیق کشمکشها، بحرانها وشکستها درعراق)

مردم عراق اولین قربانیان “نظم نوین جهانی” آمریکا در پایان جنگ سرد بودند. یورش نظامی رژیم بعث به کویت این فرصت طلائی را برای هیئت حاکمه آمریکا فراهم آورد که جنگ و رقابت دوره بعد از پایان جنگ سرد خود را با بلوکهای رقیب امپریالیستی از کانال عراق به پیش ببرد. “بازار آزاد” و “دمکراسی” پرچمهای ارتجاعی آن جنگ برای تامین هژمونی جدید جهانی آمریکا بود. براى آمریکا، مساله اصلى در این میان تثبیت و گسترش هژمونى و سلطه سیاسى و نظامى اش بر جهان بعنوان تنها ابرقدرت موجود بود.
نه “دفاع از کویت” در “مقابل صدام” صورت واقعی مسئله برای توجیه آن هدف بود ونه حتی جنایت ١١ سپتامبر برای آمریکا وغرب تحت عنوان شروع “مبارزه با تروریسم” سر سوزنی حقیقت داشت. تنها خاصیت این دو واقعه دادن بهانه بدست آمریکا برای لشکر کشی و قلدری نظامی و از این مجرا اعلام برتری خود به رقبا و تحمیل هژمونی خود بر جهان بود. ادعای دفاع از مردم کویت در سال ٩١ میلادی و بعد تعرض و لشکر کشی به عراق به بهانه سلاح هسته ای و جنگ علیه القاعده از سوی هیئت حاکمه آمریکا،به عنوان تنها نیرویى که سلاح اتمى بکار برده و صدها هزار نفر از مردم بی گناه هیروشیما و ناکازاکى را در ظرف چند ثانیه خاکستر کرده است، به کشتار وسیع در ویتنام دست زد و با اتکا به ناتو و ائتلاف دولتهاى غربى که از عراق تا یوگسلاوى و فلسطین خانه و مدرسه و بیمارستان مردم را بر سرشان خراب کرده اند و نان و داروى میلیونها کودک را گروگان گرفته اند، گستاخی آشکاری بود که با زور اسلحه و بمب و به کمک ماشین وسیع رسانه های دروغگوی تبلیغاتی به جهان تحمیل کردند.
امروز حتی برای همه آن ژورنالیستها مواجب بگیر آن زمان و همه نیروهای مزدور هم نوا با آمریکا نیز روشن شده است که ماحصل نظم نوین جهانی و آن جنگ برای مردم عراق چه بوده است. به جای یک صدام دهها صدام دیگرعروج کرده اند، به جای کشتارهای وسیع رژیم بعث، کشتار و مرگ و به گرسنگی کشاندن صدها هزاران نفره واقعیت دو دهه اخیر جامعه عراق است. به جای یک ارتش و سازمان اطلاعاتی و سیستم سرکوب بعثی با چندین ارتش و میلیشای آدمکش و سازمانهای سرکوب اطلاعاتی و سرکوب بسیار وحشیانه همانند رژیم بعث روبرو هستیم. درآمد هنگفت نفت و ثروتهای عظیم متکی به ارزانترین نیروی کار کارگر در آن مملکت را علاوه بر پس دادن هزینه ارتش جنایتکار آمریکایی در ازای ویران کردن عراق و آزمایش انوع سلاحهای کشتار جمعی، در بین دستجات رنگارنگ بورژوا که پرچم اسلامی، قومی، را برافراشته اند مورد بهره برداری قرار میگیرد. در حالی که جامعه و محیط زیست و آب و برق آن مملکت همچنان ویران واکثریت مردم فاقد کوچکترین امکانات رفاهی هستند. امروز کارگران و زنان آن جامعه از دوره صدام به مراتب بی حقوق تر هستند. کشمکش و بحران در عراق امروز ریشه در این واقعیت ها دارد که خود این وضع محصول تراژدی و جنگ و اهدافی میباشد که آمریکا و همپیمانانش تعقیب کرده اند و میکنند. شکست و انهدام جامعه عراق حاصل استراتژی و نقشه و اهدافی است که برای عراق تدارک دیده شد. در چهره سیاسی امروز عراق ما ضدیت آن استراتژی را با اولیه ترین حقوق مردم می بینیم. استراتژی نظم خونین، استراتژی دمکراسی و بازار آزاد، استراتژی ورشکسته و به غایت ارتجاعی فدرالیسم قومی و مذهبی.
روایتی که خود هیئت حاکمه آمریکا، دولت مالکی، بارزانی، طالبانی و مقتدا صدر و یا ژورنالیستها از بحران کنونی شان بدست میدهند، روایت دروغین و در واقع تلاشی بر پوشاندن اصل ریشه های بحران امروز عراق است. این که مالکی سرگرم شیعه گری و تحکیم قدرت خود است، مقتدا صدر در پی کسب امتیاز بیشتر است، بعثی ها دوباره پرچم ناسیونالیسم عربی را بلند کرده و یا امثال طالبانی و بارزانی یکی در مورد غیر ممکن بودن “استقلال کردها ” و دیگری هشدار میدهد که اگر مالکی عقب ننشیند اعلام استقلال میکند، همه این آشفته بازاری در عین اینکه سیمائی تحمیلی امروز عراق است اما این واقعیات ناشی از یورش نظامی آمریکا به عراق و ماحصل استراتژی آمریکا در عراق و منطقه است. محصول وحشیانه ترین و ویرانگرترین جنگ و همچنین محاصره اقتصادی است که بیش از نیم میلیون کودک را قربانی کرده است. جامعه ای که بیش از سی سال با اختناق و سرکوب تحت سلطه یک جنبش و یک دولت بورژوا در آمده بود وقتی که با بمب و کشتار و ویران شدن “آزاد” میشود، وقتی که در پس جنگ خونین دمکراسی و فدرالیسم امکان عروج هر دار و دسته ای بر ویرانه های جامعه فراهم میگردد، وقتی بخشهای مختلف بورژوازی تا دیروز اپوزسیون و حاشیه ای امکان بر افراشتن پرچم سیاسی خود تحت لوای کرد و عرب و سنی وشیعه گری برایشان فراهم میگردد و تا دندان مسلح میشوند، وقتی که راه برای ایفای نقش مستقیم کشورهایی مانند ایران و عربستان و ترکیه فراهم میگردد، روشن است که راه و ابزارهای لازم برای ارائه تصویر دلخواه غرب و ژورنالیستهایش از عراق فراهم میشود تا علل واقعی بحران و استیصال و شکستهای کنونی را تحریف کنند. این تصویر که گویا مسئله بحران و کشمکش کنونی “کشمکش قومی”، “مذهبی”،، فرار “طارق ‌هاشمی” و اینکه “عراق در لبه پرتگاه” قرار گرفته و دعوا بر سراین است که آیا “بارزانی دیکتاتور است یا مالکی “وغیره تصویری به شدد گمراه کننده و برای منحرف کردن افکار عمومی از علل واقعی منشا این بحران و کشمکش ها است. آنچه که بورژواها در مورد خود میگویند خود داده و محصول یک سیاست و اهداف دیگری است که نمیخواهند این وجه مهم مسئله افشا و روشن گردد. چنین تصویر سازیهایی از زمینه و علل بحران کنونی در عراق به همان اندازه معتبر است که هدف از جنگ سال ٩١ میلادی را با این توجیه که گویا مسئله “دفاع از کویت” و جنگ با “القاعده” و غیره بود افکار عمومی را مهندسی کردند.
چنین روایتهایی در عین این که واقعیت هایی با خود دارند اما به عنوان صورت مسئله عراق نباید پذیرفته شوند. پذیرفتن آن به ویژه از جانب کارگران و کمونیستها کشنده است. بحران و جنگ و کشمکش امروز در عراق، جنگ و بحران و کشمکش شاخه های مختلف بورژوا ملی و اسلامی عراق بر سر سهم بری بیشتر و شراکت در قدرت دولتی است که در این جنگل و دوره برزخ برای مردم عراق و بر مبنا سیاست و اهداف نظم نوین جهانی درست شده است. کشمکشی که از روز اول نه بر اساس منافع مردم عراق که علیه آن و در راستای اهداف آمریکا و جنبشهای ارتجاعی در عراق بنا نهاده شد. مسئولیت اوضاع کنونی عراق مستقیما به عهده ‌هیئت حاکمه امریکا و استراتژی امپریالیستی و ضد آزادیخواهانه نظم نوین جهانی بوده و هست. و همچنین بر عهده بورژوازی واحزاب ناسیونالیست کرد،عرب و جریانات بورژوا و مرتجع شیعه و سنی است که خود محصول نظم نوین جهانی و جنگ جنایتکارانه خلیج در دهه ٩٠ میلادی میباشند.
تصور آینده روشن برای عراق متاسفانه بسیار ضعیف است. تنها یک روزنه وجود دارد. عروج یک جنبش قدرتمند کارگری متشکل و متحزب و احزاب کمونیسم کارگری متکی به متد و سنتهای حزب و جامعه و حزب و قدرت سیاسی، حزبی که به همه ابزارهای ممکن و لازم در شرایط ویژه امروز عراق دست میبرد. عراق بدون حکومت قومی و مذهبی و متکی به حاکمیت غیر قومی و غیر مذهبی و حقوق شهروندی برابر تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی است. بدون این چشم انداز متاسفانه باید شاهد کشتار و جنگ و ویرانگری و تداوم سناریوی سیاه در عراق بود.

Home Page


٢١ اردیبهشت ٩١
١٠ مه ٢٠١٢