نوشیدن جام زهر دیگر و صدور فتوای قتل!
دوستان و رفقا درج خبر زیر به مفهوم تایید کلیه داده ها و تحلیل رادیو فردا نمی باشد بلکه به عنوان خبری که می تواند بخشا برای کشف نسبی حقیقت سیاست هسته ای نوین جمهوری اسلامی، سمت و سوی تضادها و دعواهای درونی اش و توافقات پنهانش با کشورهای گروه ۱+۵ ، به کمونیستها کمک کند در نظر گرفته شود.
برای همین ما نیاز داریم که به فتوای قتل شاهین نجفی عمیقتر بنگریم! در زمانیکه اخبار توافق پنهانی جمهوری اسلامی با کشورهای گروه ۱+۵ بر سر مسئله هسته ای به بیرون درز می کند، یک ماه قبل از تاریع برگزاری این نشست فتوای قتل شاهین نجفی از سوی مرجع(مراجع) تقلید جمهوری اسلامی با آب تاب فراوان انتشار خارجی پیدا می کند.
تاکید بر این نکته از طرف من به هیچ وجه به مفهوم کم بها دادن به دفاع از شاهین نجفی و محکوم کردن قاطع چنین فتوای ضد بشری نمی باشد، بلکه من فکر می کنم که همانند تجربه فتوای قتل سلمان رشدی در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ برابر (اواسط ماه بهمن ۱۳۶۸ شمسی) توسط خمینی که بلافاصله بعد از نوشیدن جام زهر ( قبول صلح بین ایران و عراق) و تایید شکست مفتضحانه جمهوری اسلامی در جنگ ایران و عراق توسط روح الله خمیمی، صادر شد، نباید چشمان خود را بر مساوئل کلانتری که در جریان است فرو بندیم. و تمام هم و غم خود را فقط و صرفا بر این مسئله ضروری (دفاع از سرکوب آزادی بیان و خلق آثار هنری شاهین نجفی) متوجه کنیم! به عبارت دیگر دنبال تیله و گودالی که جمهوری اسلامی در برابر چشمان ما قرار می دهد، رهسپار نشویم و صره را از ناصره تشخیص دهیم. در عین حال سرگرم کردن مردم زحمتکش بخصوص طبقه کارگر تحت ستم و استثمار ایران، زنان مبارز ایران مخالف فرهنگ مردسالاری، و جوانان مبارزه و اگاه به خشم آمده ی بیکاری که آینده ای برای خود تحت این نظام دین سالار سرمایه داری برای خود متصور نیستند و تورم و گرانی لجام گسیخته سبد خرید آنان را تهی تر گردانیده است، با صدور چنین فتواهای ضد بشری به قتل رساندن منقدین دگر اندیش و پلمب کردن ناشران کتاب ها، همان راهکار و گزینه ای است که جمهوری اسلامی (همچون فتوای امام راحلشان در سال ۱۳۶۸ برای به قتل رساندن سلمان رشدی در پی نوشیدن جام زهر!) برای فرار از پاسخ به مسائل کلان ستم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و جام زهر نوشیدنِ خامنه ای در قبال مسئله هسته ای، همان گودالی است که جمهوری اسلامی دوباره در برابر ما کمونیستها و انقلابیون رادیکال سرنگون طلب برای نوشیدن جام زهر دیگری قرار داده و به پیش گذارده شده است! به هوش باشیم….!!!! در نتیجه هرگونه دفاع از سرکوب فعالیت هنری و آزادی اندیشه و بیان شاهین نجفی، سرکوب ناشران کتاب های مترقی و نویسندگان مترقی و دگر اندیش از سوی نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی، و کسب هرگونه آزادی های دمکراتیک تنها بر متن حرکت تهاجمی برای به نتیجه رساندن انقلاب اجتماعی و سرنگونی این نظام و کسب قدرت سیاسی امکان پذیر است و بس، و آنان که با دادن بیانیه های ناصحیح و اتخاذ تاکتیک های دفاعی منفعلانه صرف در چارچوب این نظام خواهان عقب نشاندن این نظام شکنجه و اعدام و کشنده صدای آزادی خواهی و دگر اندیشی هستند(همچون بیانیه ای که آن حزب “کمونیست” دروغین در “دفاع” از آزادی بیان شاهین نجفی بیرون داد و با شمشیر از رو بستن، سلطنت طلبان و چپ سرنگون طلب را در کنار هم برای دفاع از حقوق شاهین قرار داد! همه با هم!!!! عجبا !!!)، نه تنها نیروی جنبش کمونیستی ایران را به بیراهه و هرز می برند بلکه اساسا با صدور چنین بیانیه های پرطمطراق عیر کمونیسم نشان می دهند که خواهان دامن زدن به انقلاب اجتماعی و ایجاد جامعه ی سوسیالیستی برای رسیده به هدف نهایی ( جهان کمونیسم) نیستند! برای آنها هدف نهایی بی پایه و اساس قلمداد شده، و ایده دیکتاتوری پرولتاریا بدون چون و چرا رد شده است، برای این کمونیست های دروغین تنها آن مبارزه دفاعی و نفعلانه ای که در شرایط فعلی می توان دست به آن زد مطلوب است! مبارزه کنونی در شرایط فعلی همه چیز، هدف نهایی هیچ چیز!
برهان عظیمی- شنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۱ برابر با دوازدهم مه ۲۰۱۲
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=47983
۸ سال پس از بیاعتنایی، اینک جمهوری اسلامی مشتاق توافق هستهای شدهاست رادیو فردا : در پیشاپیش آغاز دور بعدی مذاکرات ایران با کشورهای گروه ۱+۵ در سوم خرداد در بغداد بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی روز چهارشنبه علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، گفت پیشدرآمد مذاکرات بغداد، در مذاکرات استانبول در دستور کار قرار گرفتهاست. آقای بروجردی با اشاره به سفر علی باقری معاون شورای عالی امنیت ملی به پکن و مسکو گفت: «رویکرد ایران به مذاکرات بغداد، همچون مذاکرات استانبول مثبت است و به نفع ۱+۵ است که سیاست قدیمی تقابل را به تعامل تغییر دهد.» از سوی دیگر غلامعلی حداد عادل مشاور عالی آقای خامنهای هم روز چهارشنبه در گفتوگو با خبرگزاری مهر گفت معتقد است که در این دور از مذاکرات – در استانبول و بغداد – لحن و زبان دو طرف نرمتر شدهاست. آقای حداد عادل همزمان اما گفت نباید انتظار داشت که همه مسائل در بغداد حل شود ولی میتوانیم احتمال دهیم که مذاکرات بغداد ادامه مذاکرات استانبول باشد از اینرو دو طرف باید تلاش کنند که این جو متفاوت با گذشته را حفظ کنند. چنین بر میآید که ایران به دلیل فشار تحریمهای اقتصادی، بسیار مایل است با دستیابی به توافقی با کشورهای غربی از شر این تحریمها خلاص شود. مقامهای ایران بارها پس از نشست استانبول از غرب خواستهاند که تحریمها را لغو کند. اما غرب برداشتن تحریمهای اقتصادی علیه ایران را موکول به تعلیق غنیسازی اورانیوم از سوی ایران میکند. به باور تحلیلگران، تهران معتقد است توانسته در نشست استانبول به دستاوردهایی برسد که بارزترین آنها انتقال مذاکرات از استانبول به بغداد، همان طور که ایران خواسته بود، است. دستاورد دیگری که ایران فکر میکند از نشست استانبول به دست آوردهاست توافق بر سر طرح گامبهگام پیشنهادی روسیه بود که بر اساس آن تهران مطالبات غرب را پاسخ میدهد و در مقابل غرب به ویژه واشینگتن تحریمهای وضعشده علیه ایران را لغو میکنند. در عین حال ایران از نشست استانبول این گونه برداشت کردهاست چون غرب صحبتی از تعلیق غنیسازی اورانیوم نکردهاست مذاکرات بغداد میتواند مذاکراتی سازنده باشد. گفته میشود ایران انتظار دارد در مذاکرات بغداد، غرب با غنیسازی ۵ درصدی ایران در خاک خود موافقت کند و همچنین به ایران تعهد دهد که اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده مورد نیازش را برای استفاده در نیروگاه هستهای پزشکی تهران در اختیارش قرار دهد. اما با نزدیک شدن زمان مذاکرات بغداد٬ جنگ میان حامیان احمدینژاد و هواداران رهبر جمهوری اسلامی بالا گرفتهاست. در حالی که پیروان رهبر جمهوریاسلامی به حمایت از این مذاکرات میپردازند٬ رسانههای نزدیک به دولت در روزنامه ایران نوشتهاند که مذاکرات استانبول٬ با هدایت هاشمی رفسنجانی و نزدیکان وی انجام شده و هدف نهایی آن٬ کنار گذاشتن احمدینژاد از این مذاکرات است. محمود احمدینژاد به عنوان رئیس دولت ظاهرا علاقهای به شنیدن اثر تحریمهای اقتصادی بر ایران ندارد در حالی که بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی تاثیر این تحریمها را انکار نمیکنند و بر این باورند که شکست٬ مذاکرات بغداد میتواند باعث بروز فاجعه اقتصادی در کشور شود. در بحبوبه این درگیریها اما حسن روحانی دبیر پیشین شورای امنیت ملی و سرپرست تیم مذاکرهکننده ایران با کشورهای غربی در گفتوگویی با ماهنامه «مهرنامه» که خلاصهای از آن را سایت آفتاب منتشر کردهاست، از آمادگی آمریکا در سال ۸۳ برای گفتوگوی مستقیم با ایران و حل همه مسائل مورد اختلاف خبر داده و میگوید در سال ۸۳ که آقای البرادعی به واشنگتن رفته بود، پس از برگشت از واشینگتن تلفن کرد و گفت میخواهد به تهران بیاید و خیلی سریع آمد و در یک گفتوگوی خصوصی گفت جرج بوش رئیس جمهوری آمریکا به او گفتهاست که حاضر است تمام مسائل بین ایران و آمریکا را حل کند و برای انجام این کار ایران باید یک نفر را با اختیار تام به آمریکا بفرستد و از طرف آمریکا نیز خود آقای بوش طرف مذاکرهکننده است و معتقد است میشود همه مسائل مورد اختلاف را حل کرد. آقای روحانی میگوید پیشنهاد آقای البرادعی این بود که ایران باید از این فرصت استفاده کند و با گفتوگوی دوجانبه با آمریکا مسایل مورد اختلاف را حل کند. آقای روحانی با اشاره به اینکه در آن زمان سیاست نظام گفتوگو نکردن با آمریکا بود، میگوید این پیشنهاد جرج بوش از سوی ایران بیجواب ماند. آقای روحانی در این گفتوگو با اشاره به سفرش به برلین در سال ۸۵ و گفتوگو با یوشکا فیشر که دیگر وزیر خارجه نبود، به نقل از آقای فیشر میگوید که توافق اروپاییها با ایران از سوی آمریکا رد شدهاست. این گفتههای آقای روحانی نور تازهای بر سیاست خارجی رهبران جمهوری اسلامی میاندازد و این پرسش را مطرح میکند که این سیاست با حرکت از کدام منافع ملی در پیش گرفته شدهاست. فریدون زرنگار