جمشید کارگر
بتازگی سرودهای از م. شاهد تحت عنوان به مناسبت ۱۸ مرداد روز همبستگی اتحادیهها با کارگران ایران "ما با شما سخن خواهیم گفت"در سایت کمیته هماهنگی درج گردیده است.
جنبه انترناسیونالیستی مضمون این شعر کارگری در ارتباط با مناسبتی که سروده شده است، یعنی فراخوان ۱۸ مرداد (۹ آگوست) کنفدراسیون جهانی اتحادیههای آزاد کارگری (ITUC) و فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل (ITF)، بعنوان روز باصطلاح مبارزه جهانی برای آزادی محمود صالحی و منصور اسانلو!! حاوی آنچنان تناقضی میباشد که کارکردی جز دامن زدن و تشدید توهم در اذهان مخاطبین کارگر در ایران، نسبت به ماهیت بورژوایی و ضد کارگری این اتحادیهها ندارد.
رفیق فرهاد رحیمی در باره علل و اهداف این فراخوان در رابطه با ماهیت ضد کارگری اتحادیههای فراخوان دهنده که در واقع تکرار نمایش کمدی فراخوان ۱۵ فوریه آنها بود، مقاله کاملی بزبان ساده و روشن در نقد و افشای آن از دیدگاه گرایش ضد سرمایهداری جنبش کارگری با عنوان " دستگیری فعالین کارگری، ترفندها، مبارزات و راهکارها" نوشته است که در سایتهای کارگر پیشرو، سیمای سوسیالیسم، افق روشن و… موجود میباشد. همچنین در مورد ماهیت این تشکلات بورژوایی و در واقع اهرمهای نظام سرمایهداری در جنبش کارگری، از سازمان جهانی کار گرفته تا کنفدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری و … ، تا کنون باندازه کافی مقاله و مطلب از جانب فعالین کارگری گرایش ضد سرمایهداری نوشته شده است و در این راستا ماهیت و عملکرد طبقاتی و سیاسی آنها تاریخاً بطور مشروح بازگو گردیده است. بنابراین در اینجا نیازی به تکرار این مسایل و موضوعات نمیباشد.
اما از آنجایکه این سروده با چنین عنوانی! از جانب احتمالاً عضوی از کمیته هماهنگی در سایت این گرایش درج شده، بعنوان یکی از فعالین گرایش ضد سرمایهداری جنبش کارگری، وظیفه خود میدانم که نکاتی را بطور فشرده با دوست عزیز م. شاهد و دوستان فعال کارگری دیگر در میان بگذارم.
ما فعالین گرایش ضد سرمایهداری که اجباراً در این گونه کشورهای غربی از آمریکا و کانادا گرقته تا کشورهای اروپای غربی و شمالی ساکن هستیم و در این نقاط جهان توسط سرمایه استثمار میشویم، بسیار خوب و از نزدیک با ماهیت بورکراتیک و عملکرد ضد کارگری این نهادها که اغلب آنها تبدیل به کنسرنهای سرمایهداری شدهاند، آشنا هستیم.
ما در این سرزمین های تحت سلطه سرمایه که دارای این گونه اتحادیهها هستند، شاهد کاهش مستمر کارگرانشان از عضویت این اتحادیههای سرمایه سالار میباشیم. کارگرانی که اکثر آنان دارای دانش طبقاتی سیاسی کافی نیستند و در روند کار و زندگی اشان به ماهیت این تشکلات ارتجاعی و ضد کارگری پی بردهاند.
فراخوان ۱۸ مرداد (۹ آگوست)
فراخوان نمایشی و سترون ۱۸ مرداد (۹ آگوست) اتحادیههای فوق الذکر که موضوع محوری این بحث کوتاه میباشد، همانطور که رفیقمان فرهاد رحیمی در نوشتهاش آورده، در ۳۰ کشور بوده است که با حسابی کاملاً عینی مجموعاً در تمام این ۳۰ کشور ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر را جهت تظاهرات مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی ایران و تسلیم نامهای محترمانه به سفارت مزبور در اعتراض به دستگیری محمود صالحی و منصور اسانلو گرد آورد.
این افراد که در کانادا و هر کشور اروپایی ۵۰ تا ۱۰۰ و در تعدادی از کشورها اندکی بیش از۱۰۰نفر بودند، متشکل از روسای اتحادیههای فراخوان دهنده و بخشاً اعضا و هوا داران سازمان ها و گروه های چپ فرقه گرای بی ربط به طبقه کارگر و گرایش ضد سرمایهداری جنبش کارگری بودند و با اطمینان به شما دوست عزیز م. شاهد باید بگویم متاسفانه اکثریت قریب باتفاق توده کارگران این ۳۰ کشور سرمایهداری بعلت ساختار بورکراتیک متناظر با ماهیت بورژوایی اتحادیههای فراخوان دهنده، اصلاً از موضوع فراخوان با خبر نبودند. این را نیز باید اضافه کنم که این تودهٔ کارگر که شما با آنان در سرودهٔ صمیمانه و کارگری اتان از کانال اتحادیههای سرمایه سالار سخن گفتهاید، در مورد جنبش کارگری ایران اطلاعات چندانی ندارند و این واقعیت دردناک را ما ساکنین این کشورها که افرادی از طبقه کارگرشان هستیم، به تحقیق و بطور عینی پی برده و میدانیم.
در تشریح علل تاریخی سیاسی این پراکندگی و عدم پیوند انترناسیونالیستی جنبش بینالمللی کارگری که تاریخاً یکی از عوامل عمدهٔ آن دقیقاً همین تسلط اتحادیهگرایی و سندیکالیسم در جنبش کارگری جهانی بوده است، مقاله و مطلب فراوان نوشته شده است واز آنجایکه تشریح آنها در این نوشته نمیگنجد، رفقا را به خواندن آن مطالب رجوع میدهم.
شرکت اعضا و هواداران جریانات چپ غیر کارگری در این گونه فراخوانها و همچنین جار و جنجالی که سکتهای چند نفره متبوع آنان در بزرگ نمایی این فراخوان های سترون و بی حاصل که وقوع آنها و اهدافشان در مقاله فرهاد رحیمی کاملاً توضیح داده شده است، به هر حال ناشی از گرایش سوسیال بورژوایی آنان میباشد. گرایشی که جز در حرف، عملاً و در پراتیک حقیر سیاسی اشان، ربطی به مبارزه طبقاتی تودهٔ کارگر و گرایش ضد سرمایهداری با افق لغو کار مزدی کارگران نداشته و ندارند. اما سوال من از شما رفیق م. شاهد عزیز این است که شما و رفقایی که خود را فعال کارگری گرایش ضد سرمایهداری جنبش طبقه امان میدانید و در همان حال باور هم دارید که فعالیت و مبارزه در جهت خود آگاهی و گسترش و سازماندهی سراسری ضد سرمایهداری طبقه کارگر، بدون مرز بندی قاطع طبقاتی با اتحادیهگرایی و سندی