دخالت خارجی یا تکیه به نیروی توده ها ؟!

اخیرا  مقاله ای خواندم در تارنمای”روشنگری” ، در نقد نظریاتی که ماشااله رزمی در تلویزیون ” گوناز”،در زمینه دخالت نظامی آمریکا در ایران ابراز داشته است. این مصاحبه در ۴ تیرماه ۱۳۹۰ ،انجام گرفته است. تیتر مقاله مندرج در روشنگری چنین است  “نقد ماشااله رزمی ، هوادار فرقه دموکرات  آذربایجان”.  چون در تمام نوشته، اسمی  از نویسنده مطلب به میان نیامده است، ظاهرا چنین به نظر می آید  که  ”  هوادار فرقه دموکرات آذربایجان “، عنوان همان نگارنده  مقاله است .  در غیر این صورت ، اسم نویسنده  در نوشته مورد بحث، نیامده و  ” هوادار فرقه دموکرات آذربایجان” عنوانی است که نویسنده مقاله به ماشااله رزمی، داده است . درهر حال،  به نظر می آید منتقد نظریات ماشااله رزمی،  ازدوستان سیاسی سابق ایشان بوده و اینک بخاطر نظریاتی که این” رفیق” سالهای گذشته در اینجا و آنجا و به صورت آشکارتر در تلویزیون “گوناز” اخیرا اظهار داشته است، احساس” شرمندگی” میکند و این نظریات را “سقوط وحشتناک” ماشااله رزمی، میداند چکیده نظر ماشااله رزمی، بنا به نوشته  دوست سیاسی  سابقشان، چنین است : ” تمام حکومت های فاشیستی جهان ، با دخالت خارجی،سرنگون شده اند.” این   دید سیاسی آقای رزمی ،  قبل از آنکه به طور مبسوط در مصاحبه با تلویزیون “گوناز”، مطرح شود ، در تارنمای “اخبار روز” و برخی دیگر از  سایت هائی که در زمبنه مسائل ملی آذربایجان، مطلب منتشر میسازند، آمده است.  منتقد نظریات ماشااله رزمی ، در ابتدای نوشته خود،جمله ای از گفته های  او را  به شرح زیر، نقل میکند: “سیاست های خارجی ، رل مهمی در روی کار آمدن  و یا کنار رفتن  حکومت هائی مانند جمهوری اسلامی دارند.”و پس ا ز شرح و توضیح نظریات ماشااله رزمی و نکته  گیری بر این گفته ها ، قسمتی از سخنان ماشااله رزمی رامی آورد.” فاشیسم بر اساس یک دین یا ایدئولوژی و با تکیه بر بخشی از مردم ، به حکومت خود، ادامه میدهد .این حکومت ها ( هیتلر ، موسولینی و صدام ) تنها با جنگ خارجی سرنگون شده اند. اگر دخالت آمرکا نبود،کرد های عراق به خود مختاری نرسیده بودند…..وضع لیبی و حمایت مردم از دخالت خارجی ،جلوی چشم ماست….دوره گلوبالیزاسیون است و تمام سیاست ها مرتبط با هم هستند و این مساله سبب میشود که نگذارند نیروهای حکومتی ، به بهانه دفاع از خاک ،یک ملت را از بین ببرند. … نسل جوان برخلاف ما که گرفتار ایدئولوژی بودیم، پراگماتیست است و میخواهد آزاد زندگی کند…. از شعار فلسطین، بدش می آید…مخصوصا ملل غیر فارس نه میخواهند بر خورد منفی با دخالت خارجی داشته باشند… من با نمایندگان سایر ملل در ارتباطم و آنها طرفدار سرنگون شدن این حکومت به هر نحوی هستند…” اگر ماشااله رزمی زمانی نظریات سوسیالیستی داشتند، واقعا هم سقوط وحشتناکی ، رخ داده است . نکته ای که  به منتقد  و “دوست سابق ” ماشااله رزمی میتوان گرفت ، این است که در تمام مقاله خود، حتی یک بار هم مو ضعی در رابطه با رژیم جمهوری اسلامی ، اتخاذ نکرده است.بنظر من، نویسنده “نقد”، لازم بود در نوشته خود، این نکته را متذکر میشد که توده های ستمدیده و زحمتکش ایران، تنها از طریق تکیه به نیروی خود و مبارزه ومقاومت تا بآخرمیتوانند زنجیرهای اسارت و بردگی را شکسته و به سلطه  ننگین و جابرانه  رژیم جمهوری اسلامی، پایان دهند. وقت آن رسیده است که باید قاطعانه در مقابل تمام انقیاد طلبان و هواداران رنگارنگ قدرتهای امپریالیستی ایستاد و پیگیرانه از    اصول انقلابی  وسنت های آزادیخواهانه و ضد استعماری ، دفاع کرد. مساله ، نظریات ارتجاعی و انقیاد طلبانه این یا آن فرد، نیست . این روزها کم نیستند فرصت طلبان و سازشکارانی که رها ئی از چنگ رژیم آزادیکش جمهوری اسلامی را در گرو دخالت  نظامی امپریالیست ها  و حکومت دست نشانده آنها، اسرائیل دانسته  و در انتظار حمله نظامی  قدرت های امپریالیستی ، روز شماری میکنند. این دشمنان رهائی توده های محروم و زحمتکش ایران از چنگال ظلم و استثمار ، جهت  اثبات نظریات ارتجاعی خود، صغرا و کبرا را بهم بافته و با وارونه نشان دادن حقایق تاریخی ، میکوشند ، توده ها را فریب دهند. از دید این  مشاطه گران چهره چرکین امپریالیسم، دنیای امروز، دنیای گلوبالیزاسیون  است و امپریالیسم تغییر  ماهیت داده وبه دوست  و یارو یاور خلق هائی که در دست حکومت های دیکتاتوری گرفتارند، مبدل شده است.  شرایطی در دنیای کنونی ، بوجود آمده که گرک و بره  را قادر کرده است  دلسوز و غمگسار یکدیگر بوده و در کنار هم، در مودت و وفاق، زندگی کنند!!  اگر آمریکاّ به عراق حمله  کرد ،هدفی جز کمک به مردم این کشور که در دست صدام اسیربودند ، نداشت! اگر هواپیما های جنگی این قدرت  تجاوزگر امپریالیستی، شب و روز ، بمب  بر سر مردم افغانستان می ریزند و گروه گروه مردم بی پناه این سرزمین بلا زده را میکشند،همانا به خیر وصلاح اهالی این کشور است و زمامداران آمریکا، نیت سوئی ندارند! با این استدلالهای سست و واهی،مبلغین انقیاد طلبی در ایران ، از سلطنت طلبان و لیبرالها گرفته تا جناح  هائی از بورژوازی ملت های غیر فارس ، اشکارا از دخالت نظامی آمریکا و اسرائیل  در ایران، حمایت کرده  و در نهایت  بیقراری، برای تجاوز دولت های خارجی ، دقیقه شماری میکنند.کم نیستند کسانی که یک روز  در طیف چپ و سوسیالیسم بودند و امروز ۱۸۰ درجه موضع عوض کرده  و به ناسیونالیست های طرفدار امپریالیسم مبدل شده اند. “چپ ” های فرصت طلبی هم هستند که  حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل را بهانه قرار داده ، از مبارزه و مقابله با رژیم تا مغز استخوان وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی ، طفره می روندو مخالفت با حمله امریکا به ایران را عمده تر از مبارزه با رژیم ، ارزیابی میکنند! کیست که نداند که آمریکا و دیگر قدرتهای امپریالیستی از یک طرف و رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی از طرف دیگر، سالهاست با خرج  مبالغ گزاف ، ازمیان روشنفکران سست عنصر و خودفروش،  برای پیشبرد مقاصد ننگین خود ، نوکر و خدمتگذار، استخدام میکنند. علیرغم ادعا ها و دروغ بافیهای انقیا د طلبان  و سازشکاران، در دوران کنونی، در ماهیت ارتجاعی وغارتگرانه امپریالیسم،هیچ تغییر ماهوی، بوجود نیامده است . پدیده امپریالیسم، در ماهیت امر، همان امپریالیسم دهه های پیشپن است . امپریالیسم ، سرمایه داری  انحصاری و بمثابه آخرین مرحله سرمایه داری، ماهیتی عمیقا ارتجاعی ،آزمند، تجاوزگرانه و انگلی دارد. در ۱۰۰ سال گذشته ، ایران، نظیر دیگر کشورهای عقب مانده و عقب نگه داشته شده ، بارها و بارها  از تجاوزگری، توسعه طلبی و  دخالت های سلطه طلبانه قدرتهای امپریالیستی، رنج برده است. در دوران انقلاب مشروطیت، ما شاهد تجاوز آشکار روسیه تزاری به آذربایجان و سرکوب وحشیانه مبارزات رهائی بخش اهالی آن دیار، هستیم .تاریخ معاصر به روشنی نشان میدهد که چگونه روسیه تزاری و انگلستان ، به دنبال قرارداد ۱۹۰۷، ایران را بین همدیگر ، تقسیم کرده و در اتحاد و تبانی، به سرکوب انقلاب مشروطه پرداختند.سازشکاران و انقیاد طلبان ، بیشرمانه ، تجاوز نظامی آمریکا را، راه رهائی توده ها از چنگال رژیم اسلامی   و راه نجات کشور ، وانمود میکنند. اما   تاریخ به ما میگوید که همواره ، رژیمهای ارتجاعی و سرکوبگر را همان قدرتهای آزمند امپریالیستی ،به  توده های ستمدیده، تحمیل کرده اند.امپریالیسم انگلیس، در تعقیب سیاستهای استعماری خود و به منظور جلوگیری از نفوذ و گسترش انقلاب سوسیالیستی در روسیه، طی کودتائی در ۳ اسفند ۱۲۹۹ شمسی، رضا خان قزاق را به قدرت رسانده و به دست این  نوکر دست نشانده، آزادی را در ایران،کشت. همان امپریالیسم انگلستان بود که در شهریور ۱۳۲۰، رضا شاه را  از قدرت  بر داشته ، پسرش، محمد رضا را به جان مردم ستمدیده ایران انداخت.  درآذر ماه سال ۱۳۲۵، این نوبت امپریالیسم تازه نفس آمریکا بود که  با مداخلات خود، جنبش های دموکرانیک را در آذربایجان  و کردستان ، خفه ساخته  و حمام خون در این دو منطقه بلا زده، ایجاد کند.  در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، این، امپریالیست های آمریکا و انگلیس بودند که طی کودتای ننگینی ، حکومت ملی مصدق را سرنگون ساخته و شاه فراری را  دوباره به مسند سلطنت نشاندند. ۲۵ سال تمام، سلطه استبدادی شاه، حاصل و میوه تلخ این مداخله آشکار امپریالیستها  در امور سیاسی ایران  بود. بالاخره ، وقتی در بهمن ماه ۱۳۵۷، توده های بپا خاسته  و  مبارز، با دادن قربانیهای  فراوان، رژیم شاه را سرنگون کردند، قدرتهای امپریالیستی ، جهت سرکوب مبارزات کارگران و زحمت کشان ایران، رژیم درنده خو و جنایتکار  کنونی را  به قدرت رساندند.   این تاریخچه مختصر دخالت های  زیانبار و ویرانگر امپریالیست ها ، در طول یکصد سال گذشته ، در امور سیاسی ایران است .  با اینهمه جنایات و پلیدیهائی که قدرت های سلطه گر امپریالیستی و رژیمهای وابسته،  در طول دهه های گذشته علیه منافع زحمتکشان ایران مرتکب شده اند ، باز هم ، روشنفکران  واداده و فرصت طلبان  سازشکار، اشتیاق دخالت نظامی امریکا را در سر می پرورانند و به خاطر منافع حقیر شخصی ، تمام موازین آزادی و آزاد منشی را ، آشکارا زیر پا میگذارند. ماشااله رزمی ، در نقل قولی که از وی در این نوشته ، آورده شد ، حمله نظامی آمریکا به عراق را مثبت، ارزیابی کرده و میگوید اگر آمریکا حمله به عراق نمیکرد ، کردها به آزادی دست نه می یافتند. رزمی و کسانی که مثل ایشان فکر میکنند ، کلمه ای در مورد اهداف آمریکا در حمله به عراق یا افغانستان، به قلم و زبان نه می آوررند. باید گفت، آمریکا   در حمله نظامی  به عراق ، تنها و تنها منافع امپریالیستی خود را در نظر داشته و به هیچوجه سعادت و آزادی مردم ستمدیده عراق، منظور نظرش نبود.راستی حمله امریکا به عراق، چه حاصلی جز فلاکت و ویرانی و قتل و کشتار برای مردم بی پناه  داشته است ؟  در نتیجه حمله نظامی آمریکا و انگلیس، رژیم جنایتکار صدام — که خود سال ها سال به منافع امپریالیسم آمریکا خدمت میکرد — سرنگون گردیده، اما در وضع فلاکت بار زندگی توده های زحمتکش، کوچک ترین بهبودی بوجود نیامده است. ازادی و دموکراسی در کشور ایجاد نشده است .  سالهاست دیکتاتوری و ملوک الطوایفی در عراق حاکم است و  روزی نیست که در نتیجه انفجار ها و بمب گذاریها ، ده ها تن ، کشته نشوند.  مدافعین انقیاد طلب  دخالت نظامی آمریکا در ایران ، برای موجه نشان دادن اندیشه های بغایت سازشکارانه خود ، نمونه حکومت “خودمختار ” کردهای عراق را برخ منتقدین خود میکشند و برای فریب توده ها ،مدعی استقرار دموکراسی در کردستان عراق میشوند.برای یک دقیقه فرض کنیم که نظر هواداران دخالت نظامی آمریکا درست است و کردهای عراق در نتیجه حمله آمریکا، به دموکراسی دست یافته اند . این چه فایده ای دارد که بعلت حمله و تجاوز یک  قدرت امپریالیستی به یک کشور دیگر ، بخش کوچکی از ساکنین این کشور بخت بر گشته ،از مزایای دموکراسی برخوردار باشند ، اما سرتاسر کشور به تل و ویرانه ای مبدل شود و فقر و فلاکت  و کشتار و استبداد عنان گسیخته و خانخانی نصیب اکثریت اهالی گردد؟  باید گفت دموکراسی در کردستان عراق، دموکراسی دم بریده و قلابی است . در کردستان عراق چیزی که وجود ندارد ، دموکراسی واقعی است. بورژوازی کرد در کردستان عراق ، در راس حکومت است و برای اکثریت عظیم خلق کرد عراق که همان توده های زحمتکش باشند، اعمال دیکتاتوری میکند. در کردستان عراق ، در حالیکه که طبقه حاکم از طریق اختلاس و دزدی و استثمار، هر روز بر مکنت و ثروت خود می افزاید ، توده های زحمتکش، نظیر دیگر نقاط عراق، در فقر و بی خانمانی زندگی میکنند  و بطور دائم بر فاصله طبقاتی بین مشتی ثروتمند چپاولگر و اکثریت تهی دست اهالی ، افزوده  میشود. با آنچه گفته شد،  معلوم نیست مدافعین سینه چاک دخالت نظامی آمریکا در ایران، با چه روئی ، حمله نظامی آمریکا به عراق را توجیه میکنند؟نگاه کنیم به بینیم حمله نظامی آمریکا و امپریالیست های اروپائی ، چه فاچعه ای در افغانستان  به بار آورده است . در نتیجه دخالت های تجاوزگرانه امپریالیستها ، در حقیقت امر ، افغانستان ، بویرانه ای مبدل شده است .  نه سال از حمله نظامی آمریکا به افغانستان میگذرد. در طول این مدت، نه تنها دموکراسی  در این کشور ایجاد نشده ، بلکه  اوضاع،  وخیم تر از سابق هم شده است . کار بجائی رسیده که توده های ستمدیده ، از جور ” منجیان” امپریالیستی ، به جنایتکاران طالبانی  پناه میبرند. راه رسیدن به آزادی و دموکراسی واقعی در ایران ، راه رهائی زحمت کشان از زنجیر ظلم و استثمار ، راه   خلاصی ازچنگ رژیم جنایتکار و قرون وسطائی جمهوری اسلامی، راه پایان دادن  به تمام ستمدیدگیها و حق کشی ها در جامعه اسیر و دربند کنونی ، تنها و تنها مبارزه سرسختانه  و آشتی نا پذیر ، متکی بودن به نیروی لایزال توده ها و پاسخ قهر ضد- انقلابی ارتجاع هار حاکم را با قهر انقلابی دادن است . قدرتهای امپریالیستی در تجزیه تحلیل نهائی ، یار و همدست رژیم های درنده خوئی نظیر رژیم جمهوری اسلامی هستند که در دفاع  از منافع سرمایه داران خون آشام ، مبارزات حق طلبانه کارگران و زحمتکشان را  به سبعانه ترین وجهی ، سرکوب میکنند. طبیعی است که  این واقعیت ها بگوش آنهائی که در دشمنی با منافع توده ها ، در انتظار حمله نظامی آمریکا هستند، فرو نمیرود. اگر در نتیجه  حمله نظامی آمر یکا هزاران تن کشته شده و  سرتاسر  کشور ، ویران گردد ، برای این قبیل  افراد سودجوو فرصت طلب ، اهمیتی ندارد . مهم آنست که این حمله، کشور را تکه تکه کند و این امکان را بوجود بیاورد که  این سینه چاکان حمله نظامی آمریکا  و اسرائیل ، در بخشی از کشور،  تحت حمایت آمریکا، حکومت سرکوبگرانه ای  داشته باشند و از بابت استثمار بیرحمانه توده های  زحمتکش  ، جیب های خود را پر کنند.