سرکوب و مقدسات حکومتی، دو روی یک سکه

درگیری مردم و نیروهای  سرکوبگر جمهوری اسلامی در روزهای اخیر توجه زیادی را بخود جلب کرد و تقریبا تمام رسانه های مهم جهان اخبار درگیری مردم با نیروهای انتظامی را درج کردند. وقایع اخیر تصویر رایج و یا آنچه را که مدیای رسمی میخواست در اذهان مردم شکل دهد را بهم زد و این اولین بار نبوده است که مردم  عمدتا در خارج از ایران  از وقوع و روند سریع  رویدادها در ایران اختناق زده دچار حیرت شده اند. این  شگفت زدگی عمدتا  در تصویری ریشه دارد که واقعی نیست . اینکه در تمام دوران حکومت سیاه جمهوری اسلامی و بویژه درجریان ” جنگ جناحها” تلاش شده است که واقعیات بنیادی پنهان شود، تلاش شده این حقیقت که مردم جمهوری اسلامی نمیخواهند و حکومت اسلامی به دلیل تاریخی، فرهنگی و سیاسی  قادر به ادامه حکومت نیست و در هر لحظه با سد مخالفت و مبارزه مردم روبروبوده است، را پرده پوشی کنند. در روز۶ دیماه، عاشورا در گیریهای وسیعی در تهران و دیگر شهرهای ایران رخ داد. در این روز مقامات و ارگانهای دولتی و نیروهای انتظامی خود را برای مقابله با تظاهرات صدها هزار نفره آماده  میکردند و در عین حال نه جناح غالب و نه مغضوب آن انتظار نداشتند که مقدسات این روز” مقدس”  بطور میلیونی زیر پا نهاده شود و بجای آن شعارهای سرنگونی حکومت اسلامی و بر علیه مقامات قاتل آن داده شود. کسی در این روز شعار مذهبی نداد وعملا  کسی این روزرا گرامی نداشت.  در عوض مردم در مقابل نیروهای حزب الهی و انتظامی قرار گرفتند، خیابانها را بستند و در جنگ و گریزدائمی بودند. دهها موتورسیکلت متعلق به  لباس شخصیها و نیروهای انتظامی به اتش کشیده شد. برخی مناطق تحت کنترل مردم در آمد و درسی به رژیم و ایت اله ها دادند که فراموش شدنی نیست. این روز به دلیل اهمیت سیاسی آن و حرکت آزادیخواهانه و بویژه ضد مذهبی آن در تاریخ مبارزات مردم ثبت خواهد شد.

 در این روز در مبارزه ای رو در رو و در جنگی تن به تن با نیروهای جانی مسلح ، مقدسات رژیم مذهبی در یکی از روزهای مهم آن به ریشخند گرفته شد . بجای مناسک مذهبی تظاهرات میلیونی سیاسی علیه حکومت و یکی از پایه های سیاسی / مذهبی آن یعنی ولایت فقیه براه افتاد. زنان که بعضا حجابها را نیز پرت کرده بودند در کنار مردان عملا دیوارهای آپارتایدجنسی را فروریختند. در این روز مردم با شعارها و رفتارشان  پرچم یکی از خواسته های پایه ای و همیشگی مردم مبنی بر اینکه  مذهب نباید بر جامعه حکومت کند را بطرز آشکار و روشنی  در تهران و شهرهای دیگر بر افراشتند. برافراشته شدن پرچمی که در عین حال اعلام میکرد که خواهان جامعه ای آزاد است ، جامعه ای که در آن مقدسات وجود ندارد و روزهای مقدس فرقه های مذهبی و سیاسی به افراد جامعه ربطی ندارد. مردم در ایران حکومت قاتل و دزد اسلامی را سی سال تجربه کرده اند.  مردمی که  بارها و هر روزه شاهد اعدام در ملا عام ، زندان، شکنجه، محدودیت های شدید در کوچه و خیابان و محل کار، دخالت مامورین دولتی و حزب الهی ها در امور خصوصی افراد بوده اند، کاملا معنی مقدسات و احترام به انرا در رابطه با منافع یک عده ادم دزد و قاتل با گوشت و پوست خود درک و احساس کرده اند.  تبلیغ مقدسات و احترام به آن بمنظور به انقیاد کشیدن و محدود کردن و زیر پا نهادن  آزادیهای سیاسی  و حقوق  شهروندان جامعه بخشی ازفعالیت مهم فرهنگی وسیاسی  حکومت ها ست.  بویژه در ایران و کشورهای مذهبی ابزاری برای سرکوب عریان و قتل مخالفین و مخالفت با هر نوع حرکت و افکار انسان دوستانه و پیشرو بکار گرفته شده است. در ایران و کشورهای اسلام زده هر روزه دهها مورد از جنایات حکومتها و باندهای اسلامی را تحت نام دفاع از ارزشهای اسلامی، مبارزه با فساد و غیره میتوان مشاهده کرد.

 در روز عاشورا  کنترل اوضاع  جهت سرکوب تظاهرات مردم از دست جناح حاکم خارج شد و به این معنا و بدلیل سیاسی شکست مفتضحانه ای خورد. حربه هائی را از دست داده که در واقع پایه های حکومت اش را تشکیل میداده است . در روز قدس تظاهراتی را که خود فراخوان داده بود به ضدش تبدیل شد و بویژه روز عاشورا که بسیار شدیدتر و گسترده تر مردم را در مقابل خود دید. مردم در ایران بوضوح نشان داده اند که خواهان حکومت اسلامی نیستند. جناح مغلوب که کلا در تلاش بود که انگیزه مبارزات و اعتراضات مردم را به ” تقلب” در انتخابات محدود کند و ریشه ” ناآرامیها” را در افراط  و تمامیت خواهی جناح حاکم جستجو کند،  گیج شده است . پیشروی انقلاب و از دست رفتن امیدشان برای حفظ نظام بوحشتشان انداخته است . برخی ازتئوریسینهای آنها مقالات خود را با تیتر” دلهره دارم” مینویسند ، مردم را از خشونت ( بخوان انقلاب ) برحذر می کنند و هنوز نمیخواهند بفهمند که حفظ نظام اسلامی غیر ممکن است.

 بی شک جناح خامنه ای در صدد  خواهد بود که در مقابل مبارزاتی که اساسا خرافه و پایه های سرکوب رژیم را نشانه گرفته است خود را دوباره سازمان دهد. از طرف دیگر مردم بسیار با تجربه تر شده اند و به رژیم مجال حرکت بمنظور سرکوب را نخواهند داد. هم اکنون اوضاع بگونه ای شده است که اتحاد  و همیاری بسیار بیشتری را از مردم طلب میکند . رژیم علیرغم اینکه در وضعیت سر درگمی قرار گرفته و راه پیش و پس ندارد اما مانند هر نیروی ضد انقلاب و ارتجاعی تلاش میکند که خود را از مهلکه بدر ببیرد. بی شک تاکتیکهای متنوعی را بکار خواهد گرفت. از عقب نشینی موضعی و سازش با جناح دیگر بمنظورتجدید قوا، آرام کردن و مهار جنبش انقلابی مردم گرفته تا ایجاد رعب و وحشت، شیوه هائی است که رژیم در پیش خواهد گرفت. تلاش رژیم برای کسب و دسترسی به موقعیتی است که بتواند سرکوب گسترده را دوباره آغاز کند. این رژیم توان جمع و جور کردن صفوف خود را از دست داده و در حال فروپاشی است . آمادگی و اتحاد بالا در صفوف مردم خشونت و خونریزی نیروهای رژیم را به حداقل خواهد رسانید. به همین دلیل باید دامنه فعالیت نیروهای سرکوبگر را هرچه بیشتر تنگ کرد. به این منظور لازم است که با ایجاد  کمیته های انقلابی در همه محلات و محل های کار، خودرا را حول دفاع از آزادیهای سیاسی، مقابله با یورش اوباشان ، ایجاد فضای امن و ارتباط وسیع و گسترده با سایر مناطق سازمان داد. باید در مقابل هر نوع دستگیری و هر نوع تعرض به زنان و دخالت در امور خصوصی افراد ، مقابله قاطع کرد. کمیته های محلی در عین حال باید قوانین اسلامی را عملا با برپا کردن برنامه های مختلف  و تشکیل دادن تجمع های وسیع در محلات لغو کنند و خودرا برای اعتصاب عمومی، سرنگونی رژیم، شکستن در زندانها و به آتش کشیدن کلیه وسائل شکنجه در مراسمهای پرشور مهیا کنند.مردم باید خود را برای برپائی یک حکومت نوین که متکی به خواست و ارده جمعی مردم به حکومتی که  تنها مقدسات آن آزادی و رفاه انسان است آماده کنند.   

 ٣٠ دسامبر ٢٠٠٩