اول ماه مه امسال، “بمب هسته ای کارگران”

اول ماه مه امسال، “بمب هسته ای کارگران”
ناصر اصغری

عوامل ریز و درشت جمهوری اسلامی از تمام جناحهای اصلی و فرعی اش، درباره اول ماه مه و یا بقول خودشان، ١١ اردیبهشت، در حال بگو و مگو هستند. گرچه در طول سی و سه سال عمر خونبار رژیم اسلامی، اول ماه مه برایش دردسر آفرین تر بوده و حول و حوش این روز، هم کارگران در جنب و جوش بوده اند و هم رژیم خود را برای سرکوب کارگران در این روز آماده تر کرده، اما امسال با شرایطی ویژه و در بحبوحه اختلافات شدید بین دسته و باندهای اسلامی و فضای انفجاری جامعه و وضعیت فلاکتبار معیشتی کارگران، به استقبال این روز می رویم.
در سی و سه سال اخیر تحت حاکمیت جمهوری اسلامی وضعیت معیشتی کارگران روز بروز بدتر شده است؛ و یک نمونه آن در ماه گذشته توسط رئیس یکی از نهادهای دولتی به نام رحمت الله پورموسی اینطور بیان میشود که “در سال ۵٧ با یک ماه حقوق، کارگر می‌توانست دو سکه تمام و یک نیم سکه خریداری کند و در سال ٨۴ نیز با همین مقدار حقوق می‌شد یک سکه تمام و یک نیم سکه خرید اما با افزایش نرخ ارز و طلا در سال ٩٠ فقط می‌شود یک نیم سکه خریداری کرد.” کارگران در سال ۵٧ درست با دقیق شدن در وضعیت معیشتی خود که تنها می شد با یک ماه حقوق دو سکه تمام و یک نیم سکه طلا خریداری کرد، بود که متحد و متشکل شده و انقلاب کردند و طومار رژیم گورستانی آریامهری را درهم پیچیدند. صدای پای کارگران را اینبار اربابان اسلامی شنیده اند و می دانند که تحمل کارگران هم حدی دارد و این حد هم سر خواهد آمد و انفجار دیگری در راه است. یکی از نمایندگان رژیم در مجلس اسلامی درباره “بمب هسته ای کارگران” هشدار می دهد. این وضعیت انفجاری و این هشدارهاست که اختلافات را در صفوف گردانندگان رژیم تشدید کرده که برای کنترل و در دست گرفتن فرمان کشتی درهم شکسته جمهوری اسلامی بیشتر به جان هم افتاده اند. جملگی شان می خواهند که در حمایت از چرندیات رهبرشان از “تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی” کفه ترازو را به نفع خود سنگین کنند. خامنه ای که سر دسته دزدان است، با نوش جان کردن جام زهر، فعلا با احمدی نژاد و باند ایشان سر کرده و در عدم اجازه به راهپیمائی طرفداران باند محسن رضایی و دور و بریهایش در خانه کارگر، باند خود را ضمنی در معرض اعتراض این باند قرار داده است. منتها عصای “حمایت از فرمایشات رهبر”، کسی و از جمله هالوترین عضو باند رهبر را هم نمی فریبد.
این جنگ اما صرفا بر سر دادن یا ندادن یک اجازه راهپیمائی عادی نیست. تمام اعضای باند مقابل رهبر ـ که شامل خانه کارگری‌ها، “کارشناسان اقتصادی و سیاسی”، “حقوقدان” مورد لطف و عنایت ایلنا هم هستند ـ وقتی از دادن اجازه راهپیمایی حرف می زنند، از این صحبت می کنند که مقامات رژیم صدای اعتراض کارگران را بشنوند! اقرار و اعترافی مخرج مشترک تک تکشان است که کارگران معترضند؛ اجازه بدهید صدای اعتراضشان از کانال ما شنیده شود!

نباید از برگزاری مراسم‌های مستقل غافل ماند
تجارب جنبش کارگری در دو سه مراسم آخر خانه کارگر نشان داد که کارگران کنترل این مراسمها را از دست باند خانه کارگر بیرون آورده و رفسنجانی و دیگر مفتخوران اسلامی را سکه یک پول کردند. حتی برای “از کنترل خانه کارگر خارج کردن” این مراسمات و راهپیمائی ها برنامه ریزی هم می شود. اینجا و آنجا هم از “فراخوان به شرکت کارگران در مراسم دولتی و رادیکالیزه کردن آن” حرف هم زده می شود. این مراسمها اما نهایتا مراسم دولتی هستند و طرح آنها توسط پلیس سیاسی رژیم ریخته می شود. کارگرانی که در آن برنامه ها شرکت می کنند، شاید شانس برهم زدن خواب خانه کارگری ها را بدست بیاورند، این اما یک داده نیست و کارگران اگر آنجا بودند و توانستند، حتما باید بیشترین تلاش خود را بکار گیرند که این مراسم را بر سر خانه کارگر و دیگر سردمداران رژیم اسلامی خراب کنند. پابپای برگزاری مراسم خانه کارگر و درست زمانی که کارگران عملا برنامه های خانه کارگر را برهم می زدند و کنترل فضا را بدست می گرفتند، مراسمهایی به مناسبت اول ماه مه و مستقل از عوامل خانه کارگر، تدارک دیده می شد. این مراسم و تدارکات پخته تر می شدند و فعالین کارگری بیشتری جلوی صحنه آمده و جنبش کارگری را خطاب قرار می دادند. بحث من دقیقا در همین رابطه است که گرچه نباید از برهم زدن مراسم خانه کارگر و بساط رفسنجانی و محسن رضائی و غیره غافل ماند، اما باید در فکر تلاش برای برگزاری مراسمهای مستقل کارگری با بیانیه و قطعنامه مستقل و برخاسته از این مراسمها باشیم. این مسئله است که ما را قدرتمندتر می کند و جامعه را گامها در مبارزه اش با رژیم اسلامی به جلو می راند.

اول ماه مه ویژه
اول ماه مه، گرچه روز ویژه ای برای اعلام مطالباتمان است، اول مه امسال اما شاخص تر است. با فراخوان جنبش ٩٩ درصدی ها در آمریکا به اعتصاب عمومی و یک اول ماه مه متحد و یکپارچه بر علیه وضعیت دهشتناک این دوره و بر علیه مفتخوری و گردنه گیری ١ درصدی ها، طبقه کارگر ایران بعنوان یک گردان بسیار نیرومند که فرصت به چالش کشیدن رژیم اسلامی را حتی بطور بهتر و آماده تری دارد، می تواند از آن تبلیغاتی که حول مطالبات مشترک جهانی بر علیه سیستم سرمایه داری به راه افتاده است استفاده کند و کل جامعه را حول مطالبات خود بسیج کند. اعتراض در اول ماه مه امسال می تواند در وضعیتی که حکومت اسلامی بر خانواده های کارگری تحمیل کرده است، ضرب شود. یکی از چپاولگران اسلامی اعتراف کرده است که سال گذشته ٢ میلیون فرصت شغلی از دست رفته است. محجوب، یکی دیگر از آدمکشان اسلامی اعتراف کرده است که سال گذشته صدهزار نفر بیکار شده اند. ٢٣ درصد از خانواده های ایران، حتی یک نفر هم شاغل نداشته اند. اول ماه مه امسال می تواند در این واقعیتها ضرب شود. جلوی به تباهی کشانده شدن بیشتر جامعه را بگیرد.
وضعیت جامعه همچنانکه خود نمایندگان و عوامل ریز و درشت رژیم اسلامی هم بارها گفته و اقرار و اعتراف کرده اند انفجاری است و به مانند یک بمب هسته ای می ماند که اگر منفجر شود هست و نیست دزدان اسلامی را دود می کند و به هوا می فرستد. منتها این “بمب هسته ای”، فعلا فقط بالقوه است. اگر ما نتوانیم در وضعیت انفجاری کنونی به اعتراضاتمان درجه ای سمت و سو بدهیم و نسبتا متشکل شویم، اگر نتوانیم اعتراضات خود را متحدانه به خیابان بکشانیم، اگر نتوانیم این “بمب هسته ای” را بالفعل کنیم، به دشمن فرصت داده ایم که وقت بخرد و جامعه همچنان در فقر و فلاکت دست و پا خواهد زد!
زیر سیطره حکومت اسلامی بارها و بارها ثابت شده که وضع بخودی خود تغییر نخواهد کرد و روز بروز بدتر هم خواهد شد. شرایط به اندازه کافی برای سر بر آوردن جنبش کارگری در قامت رهبر جامعه، پخته و آماده است. شرط این است که فعالین کارگری بتوانند راهی برای برون رفت از این وضعیت پیدا کرده و دست کارگران را در دست هم بگذارند. شروع این موضوع می تواند اول ماه مه قدرتمند باشد.
نکته مهمتر در این روزها، سازمان دادن مراسم و میتینگهای مستقل کارگری برای برگزاری اول مه است که باید همه برایش آستین بالا بزنیم. جمعها و تشکلها و نهادهای مختلفی از جنبش کارگری خود را برای این روز آماده کرده و به استقبال آن می روند. روز اول مه امسال ادعانامه ما کارگران بر علیه رژیم سه دهه فقر و فلاکت و سرکوب است. ادعانامه ما کارگران بر علیه حکومت میلیونها بیکار و جامعه اعتیاد زده و زن کش است. اول ماه مه امسال ادعانامه ما علیه حکومت سنگسار و کودک آزار است. با برگزاری مراسمهای مستقل خودمان، این ادعانامه را سرلوحه اعتراضات و قطعنامه هایمان خواهیم کرد.
٢١ آوریل ٢٠١٢