انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و اول مه

یک شبانه روز هم به طول نیانجامید که ناگهان «چیزی» دوچهره رقیب دور دوم انتخابات و نفر سوم دور اول آن مارین لوپن را به صفوف عقب راند و با قدرت تمام بحث‌ها و علامت سؤال‌ها را به خود اختصاص داد: اول مه و کار و کارگران. سندیکاها البته مثل همیشه در صف اول هستند در همکاری با احزاب چپ. جبهه ملی لوپن هم سالهاست که این روز را به مراسم ژاندارک ـ چهره حماسی و تقریبأ اسطوره شده تاریخ فرانسه که گویا این کشور را از دست انگلیسها نجات داده است ـ اختصاص می دهد. تفاوت امسال اولأ در اهمیت سیاسی آن در جامعه‌ای به شدت رادیکال شده در آستانه انتخابات و احتمالأ بسیج گسترده نیروهاست، و ثانیأ فراخوان سارکوزی و تقدیس کار در همان روز. آنچه در هفته‌های قبل از انتخابات در پرچم های سرخ و سرود انترناسیونال اجتماعات احزاب سیاسی تبلور پیدا کرده و فی الحال مهرش را کوبیده بود، از همین حالا در قالب مجیزگویی کار و کارگر تبلور ومادیت پیدا کرده است.

بحران عمیق و بیکاری و فقر، تمام پیش‌بینی ها مبنی بر بی‌تفاوتی مردم نسبت به انتخابات را به هم ریخت وبه جای کمتر از۷۰% ، ۸۰% مردم بودند که به سراغ صندوق های رأی رفتند. امری که همه کاندیداها را متوجه حساسیت شرایط کرد، و سارکوزی تا آنجا رفت که در اولین سخنرانی بعد از دور اول شبح دهه سی و طبعأ عواقب مربوطه را پیش کشید. طبعأ حرف اصلی در مورد صندوق رأی را ناتالی آرتو کاندیدای «مبارزه کارگری» زد که گفت تغییر واقعی را نه صندوق رأی که عمل و اعتراض طبقه کارگر رقم خواهد زد
آین انتخابات وهیجانات آن هم تا چند هفته دیگر فراموش خواهند شد، اما تاریخ جنبش کارگری فراموش نخواهد کرد که چطور بورژوازی وقتی که کفگیرش به ته دیگ بخورد و مستأصل شود، دست به دامن کارگران می‌شود تا پروژه ادامه استثمار را بفروشد و البته جامعه همانقدر به او اعتماد خواهد کرد که شما قسم آیه بقال سر کوچه را که تکرار می‌کند: ماست من شیرین‌ترین است.