کارگران دشمنان خود را می شناسند!

یکی از خبرهای مهم این هفته، خبر اعتراض حدودا ٧٠٠ تن از کارگران شهاب خودرو بدنبال اخراج دسته جمعی شان بود. کارگران با خبر اخراج خود در همان اولین روز بازگشت به کار بعد از تعطیلات نوروزی مواجه می شوند. ٢٠٠ تن از کارگران کارخانه ذوب آهن غرب همدان هم بدنبال اخراج دسته جمعی شان دست به اعتراض زدند که آنها هم در یک چنین وضعیتی خبر بیکاری خود را دریافت کرده بودند. یکی از عوامل خانه کارگر رژیم به نام فرامرز توفیقی هم گفته است که ٣٠ درصد از کارگران واحدهای تولیدی از ابتدای سال ٩١ اخراج شده‌اند. یعنی هنوز یک هفته از آغاز سال جدید بعد از تعطیلات نگذشته ٣٠ درصد از کارگران اخراج شده اند. باز هم یکی دیگر از مقامات رژیم به نام عنایت الله بیابانی گفته است که ۴٠ هزار فرصت شغلی در بخش کشاورزی از بین خواهد رفت. کارخانه آجرپزی جیل اهواز بیش از ٢٠٠ کارگر و کارخانه نوید منگنز اصفهان هم ١۵٠ کارگر دیگر را اخراج کرده اند. اینها فقط چند خبر از اخراج کارگران در اولین روزهای کاری امسال بوده که به رسانه ها راه پیدا کرده اند. به این وضعیت باید حداقل دستمزد تصویب شده که چهار برابر آن هنوز کمتر از خط فقر است را نیز اضافه کرد. اینها موضوعاتی هستند که کارگران را بشدت معترض کرده و جامعه را در یک حال انفجاری قرار داده است.
خامنه ای، سر دسته دزدان در آن جامعه هم در پیام نوروزی خود گفت که “شعار امسال، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‏ ی ایرانی» است”. سال گذشته بقول ایشان، سال جهاد اقتصادی بود که زندگی بخش بیشتری از کارگران و مردم زحمتکش در آن جامعه را تباه کردند و امسال نیز با اخراج و بیکارسازی و ریاضت کشی اسلامی می خواهند از کار و سرمایه ایرانی خودشان حمایت کنند! معنای واقعی “تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی” برای کارگران همین فقر و فلاکتی است که صدای همه را در آورده است. رژیمی که جز بشار اسد و چاوز دوستی نه در ایران دارد و نه در سطح بین المللی، در واحدهای تولیدی آن یکی بعد از دیگری بسته خواهند شد و کارگران باید “جهاد” بکنند که خامنه ای و گله حزب الله اش چند روز دیگر بر اریکه قدرت خود تکیه بدهند. رژیمی را که بلحاظ اقتصادی نیز تماما ورشکسته است، با هیچ معجزه ای نمی تواند مطالبه بسیار طبیعی و اولیه شهروندان خود مثل اشتغال را هم برآورده کند و فقط مجبور است که به دروغ و وعده و وعید و در نهایت لوله تفنگهایش متوسل شود.
اما کارگران به درست دشمنان خود را می شناسند. یکی از کارگران معترض گفته است: “بدم میاد از این اسلامی که آخوند دزد به این مملکت آورد.” کارگران بحق بدشان می آید از اسلامی که حکومت ضد زن را به جامعه تحمیل کرد. بدشان می آید از آخوندی که می خواهد با اسلام ١۴٠٠ سال پیش جامعه امروز را مدیریت کند. بدشان می آید از اسلامی که کهریزک و اوین دارد. بدشان می آید از اسلامی که ٨ سال جنگی خانمانسوز برای صدور خود بر آنها تحمیل کرد. بدشان می آید از اسلامی که دیگران را بر منبای باورهای مذهبی غیراسلامی کرور کرور اعدام می کند و یا از خانه و کاشانه شان دربدر می کند. بدشان می آید از اسلامی که دائم در حال ماجراجوئی جنگی است و تروریست پروری اش جهان را نام امن تر کرده است. الحق که همه بانی این وضعیت را می شناسند و برایش کمین کرده اند.
کارگران مراکزی چون شهاب خودرو و صنایع فلزی می توانند کانون اعتراضات کارگری را گرم نگه دارند و با کارگران صنایع دیگر ارتباط برقرار کرده تا اعتراضات خود را به سطحی بسیار فراتر از اعتراضات پراکنده و ایزوله امروزه ببرند و به این وضعیت خاتمه بدهند. کارگران ایران امسال و بخصوص در این اول ماه مه که فراخوان جهانی اش صادر شده است، می توانند نقشی بسیار تعیین کننده ایفا کنند که با اعتراض متحد، منسجم و پیگیر خود، سیستم منحوسی که اسلام و آخوند زائده هایی از آن هستند را برای همیشه از روی کره زمین پاک کنند. کارگران برای زندگی کردن جز خلاصی از نکبت آخوند و اسلام و دیگر مظاهر امروزه نظام سرمایه داری، چاره دیگری ندارند.
٩ آوریل ٢٠١٢