ریاضت اقتصادی قاتل مردم است! بازنشسته ٧٧ ساله در یونان خودکشی کرد

روز چهارشنبه، چهارم آوریل، مردی ٧٧ ساله، یک پیرمرد داروساز بازنشسته، در آتن راهی میدان سینتاگما شد و به حیات خود خاتمه داد. او یادداشتی بجا گذاشت که دلایل این خودکشی را توضیح می دهد. این یادداشت چنین میگوید:

“دولت همدست اشغالگران تسولاک اوغلو هرگونه امکان بقای من را، که به حقوق بازنشستگی شایسته ای که تنها خودم، بدون هیچ کمکی از دولت، طی ٣۵ سال به آن پرداخت کرده بودم، بمعنی واقعی کلمه نابود کرد.

به این خاطر که سن پیری به من امکان یک واکنش پویا (دینامیک) نمیدهد (نه به این معنی که اگر یک یونانی کالاشینکوفی بردارد من دومی نخواهم بود)، من هیچ راه حل شرافتمندانه دیگری نمی بینم، قبل از اینکه شروع به جستجوی غذا در سطلهای آشغال بکنم.

من باور دارم که یک روز جوانان اسلحه برخواهند داشت و خیانتکاران ملی را در میدان سینتاگما وارونه به دار خواهند آویخت، همانطور که مردم ایتالیا، در سال ١٩۴۵، در میدان پیازا لوره تو، در میلان، با موسولینی کردند.”

بدنبال خودکشی این بازنشسته ٧٧ ساله اعتراضات شدیدی در سرتاسر یونان صورت گرفت و مردم در میدان سینتاگما با نیروهای پلیس درگیر شدند. مردم بر درختهای اطراف محلی که او خودش را کشت، پلاکاردها و پیامهائی با این مضمون چسبانده بودند:

“ریاضت میکشد”، “این یک قتل بود نه خودکشی”

اسم این پیرمرد کریستویولاس بود که تا سال ١٩٩۴ یک داروخانه در آتن را اداره کرده بود؛ و دولت همدست اشغالگرانی که او اشاره میکرد دولت جورجیوس تسالاک اوغلو بود که یک افسر ارتش یونان بود که در آوریل ١٩۴١ تسلیم نیروهای اشغالگر آلمان شد و تا دسامبر ١٩۴٢ در همدستی با نازیها بر یونان حکومت کرد.

اشاره پیرمرد ٧٧ ساله، کریستویولاس، به دولت فعلی یونان به عنوان دولت همدست اشغالگران هم واقعیت اوضاع یونان را بیان میکند و هم عمق نفرت مردم یونان از دولت و شرایط حاکم بر زندگی خود را. واقعیت این است که بدنبال رکود و در ورطه ورشکستگی قرار گرفتن اقتصاد یونان، استقلال سیاسی یونان تا حد زیادی تحت کنترل ترویکا (بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، و اتحادیه اروپا) قرار گرفته است. اکنون این عروسکهای مجلس و دولت یونان نیستند که درباره سرنوشت مردم یونان تصمیم میگیرند، بلکه آنها دستورات ترویکا را اجرا میکنند. مثال بسیار گویا و مشخص این کنترل (یا بقول کریستویولاس، اشغال) پیشنهاد پاپاندریوف، نخست وزیر پیشین یونان، برای به رفراندوم گذاشتن بسته پیشنهادی ترویکا بود. ظرف یک هفته دولت انتخابی پاپاندریوف بخاطر این اقدام “دموکراتیک” ساقط شد و دولت تکنوکرات و غیر انتخابی پاپادیموس سر کار آمد.

شرایط بسیار دشوار و فلاکتباری که با تحمیل پی در پی ریاضت اقتصادی بر زندگی مردم حاکم شده است شمار زیادی از مردم را به پرتگاه بیچارگی و استیصال سوق میدهد و به جائی میرساند که اینها چاره ای جز پایان دادن به حیات خود پیش رو نمی بینند. آمارها حاکی از آن است که با تحمیل ریاضت اقتصادی نرخ خودکشی بیشتر از ۴٠ درصد افزایش یافته است. سیاستهای ریاضت اقتصادی حمله وحشیانه سرمایه داران به سفره های بی بضاعت کارگران و اقشار زحمت کش است که با زدن از دستمزدها، زدن از بیمه های بیکاری، زدن از بیمه های اجتماعی، زدن از بیمه های درمانی، و افزایش شدید بیکاری عملی میشود تا، ظاهرا، اقتصاد در حال رکود و ورشکستگی سرمایه دارن ترمیم شود و رونق یابد. حقوق ناچیز بازنشستگان یونان تا ٢٠ درصد کاهش یافته است و همانطور که کریستویولاس اشاره میکند کفاف زندگی آنها را نمیدهد. اما این تنها یک بخش از داستان است. بخش دیگر داستان مقاومت و مبارزات جانانه و انقلابی مردم یونان است.

همانطور که در نوشته های پیشین به حضور خوانندگان رسیده است، مردم یونان اکنون چندین سال است که با اعتراضات و تظاهراتها و اعتصابات خود در مقابل حمله سرمایه داران به معیشت خود مقاومت میکنند و سیاستهای تحمیل فقر و بدبختی را به مصاف میطلبند. امروز وضعیت یونان بیشتر از هر روز دیگر بحرانی هست. امروز برای مردم یونان بیشتر از پیش روشن شده است که داستان ترمیم اقتصادی و رونق در پی تحمل ریاضت دروغی بیش نبوده است. هم اکنون اروپای واحد، پس از تحمیل این همه فلاکت و فقر و بیکاری، راههای بریدن رشته های پیوند یونان به خود را جستجو میکند. بنا به مقاله ای که توسط استاماتیس کارایاناپولوس و فرد وستون نوشته شده و بتاریخ ١۶ فوریه در سایت “در دفاع از مارکسیسم” به چاپ رسیده است، اکنون دولت آلمان و اقمار اقتصادی نزدیک آن، هلند و اتریش، در فکر جدائی پول و حتی کشور یونان از اروپای واحد هستند. ترویکا پس از تحمیل شرایط فلاکتبار و تحقیر آمیز اقتصادی و سیاسی اکنون پرداخت کمکهای مالی خود را به عقب انداخته است. دو دلیل برای این تاخیر در پرداخت کمک مالی توافق شده وجود دارد. اول اینکه ترویکا از سرنوشت انتخابات آینده مطمئن نیست و نمی داند که دولت بعدی به قراردادهای دولت فعلی پایبند خواهد بود یا نه. دوم، و مهمتر، اینکه امید زیادی به ترمیم و رونق اقتصاد یونان وجود ندارد. یک عامل مهم در تیره بودن چشم انداز ترمیم و رونق دوباره اقتصاد یونان تاثیر خود سیاستهای ریاضت اقتصادی هست که با افزایش بیکاری و کاهش دستمزدها جمع آوری مالیات را برای دولت مشکل کرده است.

اوضاع وخامت بار اقتصادی که هر روز وخیمتر میشود، چشم انداز جدائی پول و یا کلا کشور یونان از اروپای واحد، و تجربه اعتراضات و تظاهراتها و اعتصابات چند ساله یونان یک وضعیت انفجاری بوجود آورده است که میتواند به یک انقلاب تمام عیار منجر شود. من هم در باور کریستویولاس شریکم که میگوید: “من باور دارم که یک روز جوانان اسلحه بر خواهند داشت و …”
٨ آوریل ٢٠١٢