حکومت سکولار تنها راه خلاصی از قید و بند مذهب

تغییر جوامع مذهبی به جامعه ای سکولار تنها راه رهایی از خود بیگانگی انسان است. دخالت مستقیم مذهب از هرنوع در سیاست امورهر مملکتی سلامتی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور را مضمحل خواهد کرد. عدم دخالت مذهب از زندگی اجتماعی افراد درجامعه یک نیاز مبرم است. اسلام یکی از ارتجاعی ترین مذاهبی است که علاوه بر دخالت مستقیم درزندگی خصوصی انسانها باعث بروز سلب آزادی های اجتماعی و گسترش بی عدالتی و متعارض معیارهای برابری انسانها شده است. متاسفانه اسلام حتی از نوع خالص آن یعنی ناب محمدی اش نیز انسانیت را به ابهام کشانده است. با مطالعه و بررسی در منبع اصلی مدیریت اسلام یعنی قرآن به نتیجه خواهیم رسید که اساساً اسلام بدون خشونت و خونریزی معنایی نداشته و ندارد، برای تصدیق این حقیقت فقط کافی است به معنی برخی آیه هایی از قرآن نائل آییم که دستور قتل و کشتار انسانها به بهانه کافر یا یهودی بودنشان، خشونت در برابر خشونت، قتل در برابر قتل و نابرابری زن در مقابل مرد و حق الورثه زن نصف مرد، سنگسار و قصاص و بسیاری از موارد دیگرکه در قرآن به کرّات مشاهده میگردد و در بین جمعیت مسلمان ایجاد انگیزه ای است برای اعدام ، ترویج قتل و کشتار و نابرابری و هزار و یک جنایت آشکار و پنهانی که در جوامع مختلف اسلامی در حال وقوع است . گذشته از قرآن نه تنها اسلام به تنهایی مذهبی است خشونت آمیز بلکه رهبران مذهبی آن که معمولا در رأس امور مملکتی جامعه ای مانند ایران قراردارند با صدور فرمان قتل هایی در قالب فتواهای ضد انسانی شان خطری مضاعف برجان انسانها تلقی میگردند.
مذهب دستگاهی است که تشکیل باندهای مافیایی و ابزار مورد استفاده ضد انسانی در حکومت های دینی را به وجود آورده است. مذهب به ویژه نوع اسلامِ شیعی درآن مجموعه ای از دستگاه کشتار و تولید جهل و خرافه و انسان ستیزی در جامعه است. تاریخ دستگاه مذهب، تاریخ جنگ، کشتار و خونریزی، جهل و جنایت و عقب ماندگی است. میزان انسانهایی که تاکنون در اثر جنایت دستگاه مذاهب به خاک و خون کشیده شده اند در زمره بزرگترین جنایات تاریخ است. این دستگاه مخرب و مافیایی را باید به کنترل درآورده و اثرات مخرب و انسان ستیز آن را خنثی کرد. از گذشته های دور تاکنون تعرض در حقوق انسانها غالباً در کشورهای مذهب زده به ویژه کشورهایی که سیاست آن با مذهب آمیخته شده اند نسبت به دیگر کشورهای سرمایه داری شدت عمل بیشتری داشته و دارد. در حال حاضر دستگاه مذهب در ایران بزرگترین باند مافیائی درجهان را با نام جمهوری یا حکومت اسلامی بوجود آورده است که یا جان میلیونها انسان را گرفته یا میلیونها انسان که تعداد زیادی از آنها اگر با خطرات شکنجه در بند و سیاهچالهای درونی حکومت گرفتار نباشند در فقر و گرسنگی بسر می برند، این دستگاه کشتار کماکان به عملیاتهای تروریستی یا آدمکشی خود در داخل و خارج کشورادامه می دهد.
متاسفانه اسلام از قدمتی طولانی در ایران برخوردار است که فزونترین و شنیع ترین آن از یک قرن گذشته تاکنون در این سی و اندی سال توسط حکومت اسلامی در جامعه ایران پدیدار شد. اصولاً اینجانب با مذهبی به نام اسلام چه از نوع سیاسی و چه غیرسیاسی آن بدلایل فوق الاشاره (آیه های قرآن منبع اصلی اسلام) مخالفم، درحال حاضر مذهب زدائی در بیشتر اقشار مختلف ایرانیان باتوجه به قدمت دیرینه ای که ایران به آن مبتلا است غیرممکن است. مذهب اسلامِ شِیعی در ایران که با برگزاری مراسم های مختلف خرافه پرستی از جمله ماه محرم و رمضان و تولد و مرگ این پیامبر و آن امام و… به معضلی اجتماعی در ایران تبدیل شده و تقریبا گریبانِ اقشارمتعددی از جامعه ایران را فرا گرفته است.
راه حل برطرف شدن این معضل اجتماعی بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران چیست؟
در ابتدا باتوجه به جداسازی کامل دین از سیاست و برپائی حکومتی سکولار، دین و مذهب، ایمان و اعتقاد یا باور و عدم باور به خدا فقط امری است خصوصی ، ذهنی یا قلبی و خروج آن از ذهن و مغز انسان برای ترویج ، تبلیغ یا تحمیل در جامعه بسیار مضرو خطرناک است. درک و فهم وجود یا عدم وجود خدا با انتخاب هرنوع مذهب برای باور یا عدم باور به خدا به هرسبک و شیوه از بت پرستی گرفته تا بهائیت و یهودیت و مسیحیت و اسلامیت یا حتی تفکرات و نظریه های آته ئیستی و … بعنوان امر خصوصی انسانها به شرط اینکه این باور و اعتقاد به افراط نرفته وهیچ لطمه، اختلال یا خطری در زندگی خود و دیگران و جامعه ایجاد نکند از خصوصیات و ضروریات یک جامعه آزاد براساس پایه های انسانی و سوسیالیستی است. پس از هزاران سال در قرن بیست و یکم دنیای امروزی برای درک وجود یا عدم وجود خدا با گرایش وعلاقه انسانها به هرنوع مذهبی، منابع اطلاعاتی متعددی گذشته از کتاب و کتابخانه در دنیای مجازی اینترنت وجود دارد و به نظر میرسد نیاز چندانی به آخوند یا حوزه های تولید آخوند مانند حوزه علمیه قم یا کائن و بشیر نیست. اختصاص کمترین ارج و اعتبار به اینگونه نهادها از موارد مهم و ضروری و حائز اهمیت برای یک جامعه موفق روبه سکولار است. برای انحلال معضل مذهبی یا موفقیت در امر مذهب زدائی درجامعه پس از سرنگونی جمهوری اسلامی و برپائی جامعه ای سوسیالیستی و سکولار در ابتدا با جدا نمودن آن از سیاست و پس از آن حذف وممنوعیت در تخصیص هرنوع هزینه و بودجه یا امکانات مالی کشور به مساجد، روحانیون، مداحان خرافه خوان یا روزه خوان و انجمن های مذهبی و تدریجاً با برنامه ریزی ها واطلاع رسانی های دقیق و کارشناسانه از طریق مشاوران و جامعه شناسان زبده وسکولاریسم در رسانه ها و محافل عمومی میتوان سطح آگاهی مردم را بالا برده و مردمی را که خود را درقید و بند آن قرارداده اند رهانید. البته مجددا تأکید میگردد که در جامعه سوسیالیستی وآزاد انسانی وسکولار، مذهب امری است خصوصی وهیچ اجبار یا ضرورتی برای این رهایی وجود ندارد، ولی به نظر می آید برای جلوگیری از تفریط در هرنوع باور یا مذهبی که امنیت و تأمین سلامت فکری و روانی انسانها را به مخاطره می اندازد و همچنین بالابردن سطح آگاهی مردم نسبت به اثرات مخرب خرافه پرستی در مذاهب به ویژه مذهب خشونت آمیز اسلام از ضروریاتی است که باید به جامعه القاء و یکی از بهترین شیوهای مذهب زدائی و فرهنگ سازی برای استواری حکومتی سکولار و جامعه ای سوسیالیستی و انسانی در ایران است.
سرنگون باد حکومت اسلامی
زنده باد جامعه سوسیالیستی و سکولار در ایران
بهرام تورانی