مردم در جدال با سهمیه بندی بنزین

آناهیتا شباهنگ
این روزها بحث داغ اغلب مجالس و محافل مردم سهمیه بندی بنزین و تاثیرات آن بر زندگی  است. مردم تنها در صورتی از فشار اقتصادی ایجاد شده ، ضربه ای نخواهند خورد که یا سرمایه دار و گردن کلفت باشند و یا مزدور حکومت.  کسی که پول دارد دغدغه ای در مورد سهمیه بندی بنزین، گران شدن قیمت آن و بازار سیاه بنزین ندارد. و در هر صورت با پرداخت قیمت بازار سیاه بنزین مورد نیاز خود را تامین می کند. فشار اصلی سهمیه بندی بنزین بر روی قشر متوسط  و کم درآمد جامعه است.

پایین آوردن مصرف بنزین تحت عنوان بهینه کردن فرهنگ "مصرف گریزی" برای رهایی از مشکلی است که جمهوری اسلامی با آن دست به گریبان خواهد شد. هرچند جمهوری اسلامی به خوبی از عواقب سهمیه بندی بنزین و تاثیر آن بر زندگی مردم   آگاه است، ولی به خاطر مصالح حکومتی و پافشاری بر غنی سازی اورانیوم،  تصمیم گرفته است که فشار اقتصادی وارد بر مردم را نادیده بگیرد و برای رسیدن به اهداف سیاسی خود ، این بار نیز از کیسه مردم مایه بگذارد و با پروردن حماس و حزب الله و دیگر گروههای تروریستی در عراق و افغانستان و به تازگی در امریکای لاتین و افریقا، با به آشوب کشاندن مناطق مختلف، با ترس و کشتار در جبهه بندی های سیاسی جایی برای خود باز کند.
جمهوری اسلامی با آگاهی کامل از اعتصابات و اعتراضات چند ماه اخیر معلمان و کارگران که ناتوانی جمهوری اسلامی را در برآورده کردن خواستها و مطالبات اقتصادی مردم نشان داد، اقدام به انجام طرحهای ضربتی و پیاپی برای ایجاد ترس و وحشت و به وجود آوردن فضای نظامی در جامعه نموده است : مبارزه با بدحجابی و جمع آوری معتادین و …
نیروهای نقاب دار نیروی انتظامی با باتوم و مشت و لگد به جان زنان و جوانان می افتند و آنها را به نام "بدحجاب"، "مفسد"، "اراذل و اوباش" و معتاد، روانه زندان و بازداشتگاه می نمایند. زنان را مورد تجاوز و آزار قرار می دهند . به عنوان مثال  دختر ۲۷ ساله ای پس از بازگشت از بازداشتگاه خودکشی کرد و دختر دانشجویی در دانشگاه شیراز پس از آنکه به خاطر حجاب به او تذکر داده شد، مورد تجاوز معاون حراست دانشگاه قرار گرفت. جوانان بسیاری به فجیع ترین وضع در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و اکنون نیز حکم اعدام ۲۰ نفر به جرم "اراذل و اوباش" بودن صادر شده و دادخواست برای مجازات ۱۵ نفر دیگر نیز در مراجع قضایی رژیم در حال بررسی است.
این همه نشان از ایجاد فضای رعب و وحشت و حاکم کردن نوعی حکومت نظامی غیر رسمی در شهرها دارد. پلیس در مکان های شلوغ  حضور دارد، در ایستگاه های مترو، چهار راه ها و گذرهای پر رفت و آمد و بعد از سهمیه بندی بنزین و به آتش کشیده شدن چند پمپ بنزین در تهران و تبریز، نیروی انتظامی در خیلی از پمپ بنزین ها  جضور دائم دارد. برقرار کردن حکومت نظامی نشان از امکان شورش مردم  و ترس رژیم از آشفته شدن اوضاع می دهد. جمهوری اسلامی در حالی که می داند ، فشار اقتصادی ، نارضایتی مردم را افزایش داده و امکان شورش عمومی است ؛ برای عملی کردن برنامه های خود و ادامه فعالیت هایش، نیازمند سهمیه بندی بنزین می باشد و برای اجرای چنین تصمیمی ، حاکم کردن جو پلیسی و ایجاد ترس و وحشت در بین مردم امری ضروری است . رژیم اسلامی  دو هفته پس از سهمیه بندی بنزین با دوباره پیش کشیدن طرح حجاب اقدام به افزایش نیروی پلیسی در شهرها نمود.
ایجاد فضای  پلیسی و رعب و وحشت نشان از ناتوانی رژیم در جبهه ای دیگر دارد. جمهوری اسلامی چون نمی تواند خواستها و مطالبات کارگران ، معلمان ، پرستاران ، جوانان و زنان را بر آورده سازد، دست به سرکوب عمومی می زند تا با ایجاد ترس، اعتراض مردم را خفه کند .  جمهوری اسلامی برای به سکوت کشاندن مردم از ترفندهای دیگری نیز به استفاده می کند. برخی معتقدند به آتش کشیدن پمپ بنزین ها نیز کار عاملان جمهوری اسلامی است و ممکن است  جمهوری اسلامی برای تخلیه انرژی اعتراضی مردم با به آتش کشیدن پمپ بنزین ها مانع منسجم شدن صدای اعتراضی مردم شده باشد. چند پمپ بنزین به آتش کشیده شد و مدتی بر سر آن بحث بود و پس از آن تقریبا التهاب کاهش یافته است . اما شرایط فعلی آتش زیر خاکستر است و منتظر جرقه.
گفته می شود در رابطه با آتش سوزی پمپ بنزین ها نزدیک به ۷۰ نفر دستگیر شده اند ، اما هیچ اطلاعی از اینکه این دستگیر شدگان چه کسانی هستند و چه مجازاتی در انتظار آنهاست وجود ندارد. جوانان به اسم "اراذل و اوباش" به اعدام محکوم می شوند.
با وجود ابنکه بنزین سهمیه بندی شده ابتدا با حجم چهار ماهه و بعد با حجم شش ماهه توزیع شد ، حجم ترافیکی به جز در چند روز اول تغییر چندانی نکرد. تنها تفاوت افزایش قیمت کالاها و هزینه حمل و نقل و کاهش تعداد مسافربرهای شخصی است که منجر به تشکیل صفهای طولانی مسافرین در خیابانهای مختلف شده است. اتوبوس ها به شدت شلوغ شده اند و خطهای مترو از ازدحام جمعیت به آستانه انفجار رسیده اند. در همین حال حداد عادل رئیس مجلس شورای اسلامی در برنامه ای نمایشی با سوار شدن در یک واگن خلوت و در ساعتی کم رفت و آمد ، به همراه محافظینی  که احاطه اش کرده بودند، اعلام کرد که به وضعیت متروها رسیدگی خواهد شد و بر تعداد قطارها افزوده می شود. خط فلان جا تا سال آینده راه می افتد و خط بهمان جا کامل می شود.
این نمایش های پیاپی برای هزاران کارگر و کارمند زن و مرد و جوان وپیری که هر روز بارها با این وسایل نقلیه سرو کار دارند ، باور کردنی نیست و فقط وجهه مضحک و دروغپرداز جمهوری اسلامی را بیشتر عیان می کند .
جمهوری اسلامی شرایطی را برای مردم ایجاد کرده که اکثریت جامعه تحت فشار اقتصادی به سر می برند و نمی توانند خارج از محدوده تنگ تولید و مصرف اقتصادی به امر دیگری بپردازند. ساعتها کار تنها برای اینکه نیازهای اولیه یک زندگی در سطح حداقل آن تامین شود،  اجازه پرداختن به دیگر مسائل را از مردم گرفته و آنان را از تفریح و لذت محروم کرده است. هزینه بالای مسکن، حمل و نقل، خوراک ، پوشاک و غیره، مردم را د
چار فشار عصبی شدیدی کرده به طوری که روحیه پرخاشگری در جامعه افزایش یافته است. در شرایطی که جامعه نیاز به اتحاد و اعتماد برای شکل دادن و سازماندهی مبارزه منسجم دارد، وجود تفرقه و جنگ و دعوا میان مردم نه تنها به سود مردم نیست ، بلکه باعث دست بالا پیداکردن جمهوری اسلامی می شود. در این شرایط جمهوری اسلامی از هر بهانه ای برای سرکوب  استفاده می کند و با ترفندهای مختلف سعی در تفرقه و جدایی بین مردم دارد.در چنین وضعیتی مردم باید دوستان خود را از دشمنان خود بازشناسند و حول رهبرانی آگاه و با شعار لغو فوری سهمیه بندی بنزین  متحد شوند .