کشفیات!!٬ توهین٬ سفسطه و دیگر هیچ
( نگاهى کوتاه به سخنرانى کوروش مدرسى در کنگره پنج حزب حکمتیست (جناح اقلیت))
جدا شدگان از حزب حکمتیست کنگره اى داشتند که فارغ از هر چیزى سخنرانى معمار کودتا در حزب به غایت قابل توجه است·
کوروش مدرسى در یک ساعت سخنرانى به کل کمیته مرکزى و صدالبته شعور شنوندگان و حاضرین در آن جلسه توهین مى کند و با کمال تاسف همه حاضرین به سان دراویش مسخ شده به تشویق و کف زدن مى پردازند·
او همه کمیته مرکزى را فاسد مى نامد٬ آن بخش از اعضاى کمیته مرکزى حاضر در جلسه با نهایت شور و شعف به کف زدن و تشویق مى پردازند· جدا آدمى یا باید خیلى درویش و مرید باشد یا خود را عمیقا شایسته این اتهام بداند·
او با این مقدمه که همانقدر که دولت تراز کمون با دولت بورژوایى فرق دارد٬ ساختار وکارکرد و همه چیز فعالیت کمونیستى و تشکیلاتهاى کمونیستى با بورژوازى و احزاب بورژوایى فرق دارد٬ تاریخ حزب سوسیال دمکرات روسیه رابه شهادت مى گیرد که اصالت با پائین است نه بالا· اصل بر خودمختارى تشکیلاتهاست· کمیته مرکزى حق ندارد···· حق ندارد···
کلى صغرى کبرى مى کند براى این که بگوید دفتر سیاسى حزب حکمتیست حق نداشت کمیته سازمانده را از فعالیت برمبناى سیاستهاى او منع کند٬ حق نداشت نشریه سازمانده کمونیست را که بحث او را چاپ کرده بود جمع کند و بالاخره حق نداشتند به سردبیر کمونیست بگویند چه درج کند و چه درج نکند· همه طرفدران او باید خودمختار مى بودند· این کشف خودمختارى تشکیلاتها در حزب سوسیال دمکرات روسیه درست موقعى صورت مى گیرد که طرفداران او را از اقدامات خودسرانه و مخالف حزب بازداشته اند· به این مى گویند کشف به موقع· شاید به قول خودش به خاطر این درسى است که خوانده···
بند ۹· تمام سازمانهای حزبی باید توسط کمیته مرکزی تأیید شوند بجز آنهایی که مورد تصویب کنگره قرار می گیرند. کلیه تصمیمات کمیته مرکزی برای تمامی سازمانهای حزبی لازم الاجراست و آنها همچنین موظفند وجوهی را که توسط کمیته مرکزی تعیین می شود به خزانه مرکزی حزب واریز کنند.
بند ۱۱· هر سازمان حزبی موظف است که تمام اسناد مربوط به فعالیتها و افراد خود را در دسترس کمیته مرکزی و هیأت تحریریه ارگان مرکزی قرار دهد·.
“ اساسنامه تشکیلاتی حزب کارگر سوسیال دموکرات روسیه” (خط تاکیدها از من)
در مورد سازمانهای محلی، کنگره ضروری می‌شناسد که در هر حوزه فعالیت حزبی، تنها یک سازمان هدایت کننده واحد وجود داشته باشد و کمیته مرکزی را موظف می‌کند که اقدامات لازم برای فراهم آوردن چنین اتحادی را اتخاذ کند. در مورد گروه‌های خارج از سازمانهای محلی – در نیروهای مسلح، در چاپخانه‌ها و غیره – کنگره موجودیت آنها را به شرط اینکه توسط کمیته مرکزی حزب تأیید شده باشند، به رسمیت می‌شناسد·
مصوب ۶ اوت ۱۹۰۳
تجربه دیکتاتوری پیروزمند پرولتاریا در روسیه به کسانی که قادر به تفکر نیستند یا به کسانی که به تعمق درباره این مسئله نپرداخته بودند، به عیان نشان داد که مرکزیت بیچون و چرا و انضباط بسیار اکید پرولتاریا، یکی از شرایط اساسی پیروزی بر بورژوازی است. ” لنین٬ بیمارى کودکى چپ روى در کمونیسم”
کوروش مدرسى کلى کشفیات داهیانه به نمایش میگذارد· کلى اندرز مى دهد و تازه هایى بیان مى دارد· اما انگار در این میان نکات کوچکى یادش مى رود· از جمله اینکه توضیح دهد آن قوانین مدرن آمریکا که براى تضمین حق مردم در برابر دولتها داشتن اسلحه و قیام را آزاد کرده اند چرا هرنوع تشکل کمونیستى را ممنوع کرده اند؟ چرا حتى اگر شما در فرم درخواست ویزا بنویسید که کمونیست هستید٬ راهتان نمى دهند؟ لابد به خاطر تضمین حق شهروندان در برابر کمونیستهاى دیکتاتورى است که در حزبشان خودمختارى براى خواص وجود ندارد·
اى کاش کوروش مدرسى آن موقع که در حزب کمونیست کارگرى برسر سازمان آزادى زن بحث بالا گرفت در آن حزب هم عضو بود و حداقل اگر فتواى شورش نمى داد به آنها هم یاد مى داد که اصل بر خودمختارى حتى تشکیلاتهاى حزب است چه رسد به تشکیلاتهاى جانبى·
لیدر حزب کمونیست کارگرى بعد از مرگ منصورحکمت مى خواست دفتر لیدر درست کند چون به قول خودش رضا پهلوى هم دفتر دارد٬ لیدر حزب کمونیست کارگرى چرا دفتر نداشته باشد؟!! کاش کوروش مدرسى آن موقع عضو آن حزب بود و به ایشان یاد مى داد که فعالیت و تشکیلات و همه چیز کمونیستها با بورژوازى فرق دارد·
کاش همه یاد مى گرفتند که وقتى خراب کردند سرشان را بالا بگیرند و مسئولیت خرابکاریهایشان را به عهده بگیرند· و کاش همه آنهایى که به خودشان مى گویند کمونیست حداقل براى دفاع از حرمت خود هم که باشد٬ مرید هیچ کسى نشوند·
حامدخاکى
۲۰۱۲-۰۳-۲۰