مسئولین امنیّتی که قبل و بعد از انقلاب با زندانیان سیاسی سر و کار داشتند همه نادرست و نابکار نبودند. در هردو رژیم کسانی بودند که رنج زندانی را نمیخواستند…
البّته در میانشان آدمهای بی مروّت و پست پیدا میشد امّا، همه از نوع آیشمن و خولی نبودند.
نگهبانان زندان اصفهان (و هتل اموات) هم، همه یکدست نبودند، برخی هوا برشان داشت. به ستم و بیداد آلوده شدند و چرک وجودشان را گرفت اما کسانی هم بودند که خوی انسانی داشتند و از آزار زندانی سیاسی کیف نمیکردند..
«ماموران پیشین رژیم» با پخش اخبار نادرست در مورد هتل اموات در اصفهان و موارد مشابه، میکوشند قلم انسانهای خوب را هم آلوده کنند.
بزرگنمایی و روایتهای دروغ در مورد دشمن، جفا به مردم است و صحّت رویدادهای واقعی را هم زیر سئوال میبرَد.
پانویس
زندانیان سیاسی به طنز به یکی از شکنجه ـ خانه های اصفهان که گویا پیش تر اصطبل اسبهای کاشفی (از سرمایه داران اصفهان) بوده ـ هتل اموات میگفتند که یک معنی اش این بود که هرکس پایش به آنجا برسد دیگر آخر ـ عاقبت اش با خدا است و فاتحه اش خوانده شده…
خیلی ها در آنجا شکنجه و سر به نیست شدند.
او هم…
نامش بر برف نوشته بود. خورشید ذوبش کرد و آب آن را با خود برد…
***
سفره ۷ سین Haft-Seen در هتل اموات
http://www.youtube.com/watch?v=j4Iz_zaxpMY
***
همنشین بهار