تقویم زنان برهنه و تابوهای خانم ماجدی

خانم ماجدی مقاله تان را تحت عنوان ” کاریکاتورى از مبارزه با اسلام سیاسی ٬ در حاشیه انتشار تقویم زنان برهنه” خواندم و بعنوان کسی که در ویدئو مربوط به تقویم شرکت کرده چند سوال برایم مطرح شد و در ضمن خواستم چند نکته را به شما یادآوری کنم:
قبل از هر چیزی وقتی سه نکته قبل از بحث شما را خواندم معلوم نیست که باید قسم حضرت عباس شما را باور کنم “۳- مساله بر سر آزادی بیان و ابراز وجود نیست. هر کس آزاد است که بهر شکل و شمایلی که می خواهد درآید و از خود عکس و فیلم بگیرد و منتشر کند. این عین آزادی بیان است. اما در عین حال نقد حرکت آنها نیز عین آزادی بیان است. ” یا اینکه دم خورس تان را “۲-این اقدام حتی اگر تابو شکنی تصور شود، باید پرسید آیا هر تابو شکنی مثبت، پیشرو و بنفع پیشروی جامعه است؟ بصرف اینکه یکی تابو شکنی کرده است، به او لقب انقلابی، پیشرو و آزادیخواه اطلاق نمی توان کرد. بسیار اقدامات ممکن است به ذهن هر یک از ما برسد که انجامش تابو شکنی است، اما نه تنها پیشرو نیست که ناهنجار است؛ نه تنها بنفع پیشروی جامعه و تعمیق آزادی نیست، بلکه در جهت عکس آن یا حتی به معنای اسارت انسان در فتیشیسم است. ” یعنی خلاصه معلوم نیست اگر این انسانها آزادنه از حق آزادی بیان خود استفاده کرده اند پس ناهنجاری کجای این قضیه است، ولی خوب البته شما علنا در بند ۲ نشان دادید که چقدر با این تابو مشکل دارید. از کسی که لخت شدن یک زن را ناهنجاری مینامد نباید انتظار بیشتر از این داشت.
نقد شما کاملا بر این مبنا اتکا دارد که چون علیا جانش در خطر بوده و به قول شما ریسک بالایی را به جان خریده است پس کارش دارای اهمیت است ولی این انسانهایی که اقدام به ادامه این کار در اروپا کرده اند چون جانشان در خطر نیست پس کاری بیهوده انجام میدهند، یعنی میفرمایید چون ما در اروپا هستیم و جانمان در خطر نیست بخاطر هیچ و پوچ وقتمان را میگذاریم و با جمهوری اسلامی مبارزه میکنیم چون اینجا وقتی به خیابان بروید و فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی بزنید کسی کاری بکار شما ندارد! شک ندارم همین منطق را در گروه تان اجرا می کنید چون برای توجیه بی عملی باید دلیلی را سر هم بندی کنید! آیا این همان منطق ملی اسلامیون نیست که مبارزات خارج کشور علیه جمهوری اسلامی را تخطئه میکنند؟
و بالاخره میرسیم به جنبه لخت شدن به شما توصیه میکنم کمی از وقتتان را بگذارید و مروری بر جنبش زنان در اروپا و آمریکا بکنید و به یاد بیاورید که همین اروپایی که شما انقدر از عادی بودن لخت شدن زنان در آن صحبت میکنید تا همین چند ده سال قبل به جرم زنا سنگ آسیاب به گردن آنها میآویختند و در خیابانها میچرخاندند برای ۱۰ سانت کوتاه شدن دامن چه مبارزاتی که در آمریکا نکردند و زنان فقط برای نبستن کرست کشته دادند، به یاد بیاورید که همه این آزادی را زنان در اروپا و آمریکا طی مبارزاتی مثل مبارزات همین زنان بدست آوردند. اما نکته مهم که شما از آن غافل هستید این است که این مبارزات در همین کشورها هنوز ادامه دارد. هنوز هم مبارزه برای برابری زن و مرد در اروپا در جریان است در همین سوئد و جاهای دیگر. هنوز برای برابری در لباس پوشیدن زنان باید مبارزه کنند در همین سوئد جهت اطلاع شما بحث است بر سر حقوق و مزایای برابر زن و مرد! اگر آزادی زن برای شما با لخت شدن در پلاژ (و در عوض تنها چند متر آن طرف تر اگر تاپ لس باشند با پلیس و مجازات و جریمه مواجه می شوند) و عکس های مجلات تداعی می شود به نظرم باید فکری اساسی تر برای خودتان و سازمان مطبوعتان بکنید.
از نوشته شما معلوم است که سایتهای مربوط به جریانات شرق زده و ملی اسلامی و برخوردهای کلاه مخملی و لات مابانه شان تاثیرات بسزایی بر روی افکار شما گذاشته است که حتی از تشخیص تفاوت این عکسها و فیلم با عکس صفحه سوم روزنامه سان عاجز مانده اید. مطمئن باشید هیچ انسان امروزی و با انصافی در دنیا عکسهای این تقویم را با عکسهای لختی که در نشریات برای فروش بیشتر چاپ می شوند عوضی نمیگیرد مگر خود داری تابوهای سخت و لایه لایه باشد، و البته باید تذکر داد این مورد نیز باز نقض گفته خود شماست اگر اینجا این چیزها انقدر معمول است پس ناهنجاری قضیه کجاست؟
در مورد دروغ هایی که در پاراگراف آخر به ما نسبت داده اید لازم نمی بینم توضیحی بدهم، خوب می دانم خشم و عصبانیت اگر با بی انصافی و حسادت همراه شود دروغ به بار می آورد!
این حرکتی است دوجانبه رو به ایران و اروپا، تقویم و فیلمی می خواهند “تابوی بدن عریان زن” که حاصل سلطه مذهب و مردسالاریست را درهم بشکند، فرهنگ پوسیده و ضد زنی که هر جا بدن عریان زن را ببیند به یاد پرنو گرافی و کالا بودن زن می افتد به یاد ناهنجاری می افتد، آیا این آخری که اتفاقا در نوشته شما آمده زیادی به استدلال اسلامی ها برای سرکوب زنان شبیه نیست؟ این حرکت تلاشی ست برای ایجاد اتحاد و همبستگی میان زنان ایران و تونس و مصر و فعالین زنان اروپایی. این حرکتی است رادیکال در راستای آزادی و برابری طلبی.