ناسیونالیسم کرد و روز جهانی زن

روزهای تاریخی و مهمی همچون هشت مارس، اول مه، روز جهانی کودک ، مستقل از”نژاد، زبان، مذهب و جنسیت”، و هر آنچه که برای مردم مدرن و مترقی وجه مشترکی انسانی دارد، گرامی داشته می شود. چنین مناسبتهایی قبل از هر چیز گویای همسرنوشتی انسانی و طبقاتی در جامعه است که هیچ گونه مرز و محدوده ای را برسمیت نمی شناسد. 
مذهب، سازمانهای مذهبی و حکومت اسلامی تاریخا بر این وجه اشتراک انسانی و طبقاتی تا به امروز شمشیر کشیده اند و در مقابل آن ایستاده اند. جنبش برابری زنان و مردان را با اسید، حجاب و سنگسار، و حقوق کودک را با اعدام جوانان زیر سن قانونی، و خواست و مطالبات کارگری را با زندان و شلاق و صدها بی حقوقی دیگر پاسخ و مورد آماج حملات وحشیانه خود قرار داده اند.
ناسیونالیسم قوم پرست نیز طی دوره هایی و به انحا مختلف و در اشکال متفاوتی با مذهب همراه و یا در بهترین حالت در مقابل توحش اسلامی علیه این جنبشها و بویژه جنبش برابری طلبانه زنان سکوت اختیار کرده است. اگر در مقاطعی بطور ضمنی پیامی خشک و آبکی صادر کرده است ناشی از فشار اجتماعی همین جنبش بوده است تا عقب بودن خود از قافله را یواشکی و تاکتیکی به نوعی تلافی کرده باشد. در حالی که ناسیونالیسم قوم پرست نیز همانگونه که از ماهیت و افق کور آن پیداست، هیچگاه از گسترش جنبش حق طلبانه زنان و هر گونه ترقی خواهی خوشنود نبوده است. مرد سالاری یکی از وجه مشخصه های ناسیونالیسم کرد است که در مغایرت با کسب حقوق برابر زن و مرد قرار دارد.
مسئله این نیست که گویا چون هشت مارس روزی جهانی و نه ملی یا قومی برای دفاع از حقوق زنان با مردان است ناخرسند است و یا اگر در محدوده ملی و نژادی صحبتی از حقوق برابر و علیه آپارتاید جنسی مطرح باشد از آن دفاع خواهد کرد خیر مسئله این نیست. همانطورکه تا کنون کسی شاهد جانفشانی نیروها و جریانات ناسیونالیست کرد برای زدن گلی به سر جنبش زنان در همان حیطه محلی و حتی محدوده قومی مورد ادعای خود هم نبوده است. تمام داستان این است که مسئله زنان، کسب حقوق برابر با مردان و دستیابی به حقوق انسانی خود که توسط مناسبات نابرابر سود و سرمایه و ارتجاع مذهبی باز تولیده شده است، منافع جریانات ناسیونالیست را نیز تامین کرده است. بی دلیل نیست که این نیروها در چنین روزی خفقان می گیرند و توان بکار بردن اسم ۸ مارس روز جهانی زن را ندارند. حقوق برابر برای زن در همان کنج خانه هم برای این دسته جات محلی از اعراب ندارد. توهین، تحقیر و سرکوب زنان در طول تاریخ تا به امروز بر در و دیوار دفاتر این احزاب نقش بسته است.
ناسیونالیسم جنبش و گرایشی بشدت ارتجاعی است که تاریخا دورانش بسر آمده است. امروز تنها به یمن قلدرمنشی مذهب و جریانات مذهبی است که در پوست قومی گری خزیده و دارد از قبل توحش نیروهای مذهبی و اسلامی و همچنین موجودیت مناسبات سود و سرمایه تغذیه می کند.
در آستانه ۸ مارس روز جهانی زن باید یکبار دیگر ماهیت کریه این نیروها را زیر ذره بین گذاشت و ادعاهای کاذبشان در “دفاع از حقوق زن” را به همگان نشان داد. تعجب نباید کرد اگر نیروها و جریانات ناسیونالیست قومی در مورد هشت مارس جمله ای در ”دفاع“ از آن بر زبان جاری کنند. این نشانه قدرت جهانی این جنبش است که چنین نیروهایی را تحت فشار اجتماعی این جنبش وادار به کرنش می کند وگرنه ماهیت ضد زن این جریانات سنتا طول عمر تاریخی تری دارد. ارتجاعی و ضد زن بودن ناسیونالیسم قوم پرست را باید به هر مناسبتی به اندازه ارتجاعی بودن مذهب و نیروهای اسلامی مدام معرفی و آنرا حاشیه ای، رسوا و افشا کرد.

۷ مارس ۲۰۱۲