انتخابات؟ یا شعبده بازی جمهوری اسلامی !

سران جمهوری اسلامی هرچند سال واندی بساط انتخابات شان را بروی عوام الناس پهن می کنند. ریش دار وبی ریش، آخوند خوش خط وخال و سید خندان به صحنه انتخابات کشیده می شوند. سناریوهای جوراجوری را کارگردانی میکنند که بیشتر به یک خیمه شب بازی شبیه است. هرچند گاهی در حین آمد ورفت بازیگران پرده ها می افتند. دروغ ودغل بازیها رو می شوند. کثافت کاریهای پشت پرده خود نمایی میکند. اماسران رژیم الحق شعبده بازند! پرده ها را زود میکشند.برای گمراه کردن مردم گرد و خاک راه می اندازند و برای نمایش دیگری بازیگران و صحنه ها راعوض میکنند.
انتخابات برای رژیم اسلامی یعنی مردم را فریب دادن ، به صحنه آوردن وخیره کردن آنها به عجوزه های انتخاباتی. هر دوره رژیم اسلامی با حربه ها و شیوهای خاصی تنور انتخابات را گرم می کند. مهره های ریزو درشت خود را هرس وترمیم میکند. بحرانهای درون حاکمیت را در کش و قوس انتخابات جرح وتعدیل مینماید. فوت وفن های انتخاباتی را راه می اندازد با هیاهوو دوز و کلک توجه توده مردم را به انتخابات جلب می کند. سطح توقعات اجتماعی را تا حد گزینش میان بد وبدتر کاهش میدهد. وعده های پوچ میدهد نتایج را ماست مالی میکند . در حقیقت، انتخابات وسیله ای برای تخلیه روانی و تحلیل پتانسیل اعتراضی طبقه کارگر، مردم آزادیخواه ومعترض جامعه ایران علیه وضع موجود است. انتخابات برای رژیم نمایش برای کسب مشروعیت درافکارعمومی وبین المللی است. واقعیت این است که ازمعرکه انتخابات چیزی به نفع مردم در نخواهد آمد. برنده انتخابات مزدوران جمهوری اسلامی هستند. کسانی که در سرکوب مردم آزادیخواه نقش ایفا کرده اند،مجرم وجانی اند.از صندوقهای رای قرار نیست چیزی غیر از اسامی جلادان و آدمکش های رژیم اسلامی بیرون بیاید. نباید درمضحکه انتخاباتی رژیم شرکت کرد.
کلیت نظام جمهوری اسلامی برای مرم آزادی خواه وبرابری طلب، برای طبقه کارگر ، برای کمونیست ها مشروعیت ندارد. کارگری که استثمار می شود، حق تشکل ندارد، حقوقش پرداخت نمی شود، بچه هایش گرسنه اند، جمهوری اسلامی را نمی خواهد. زنی که از فرهنگ زن ستیزحاکمیت اسلامی به تنگ آمده است از تبعیض و نابرابری رنج می برد ازتحقیر و شلاق و سنگسار و قوانین زن ستیز بیزاراست و از موجودیت حکومت اسلامی نفرت دارد. جوانانی که ازابتدایی ترین آزادیهای فردی واجتماعی محروم شده اند رژیم اسلامی را نمی پذیرند. رژیم اسلامی نزد مردم آزادی خواه وبرابری طلب مقبولیت ندارد تا ارگانهایش و عواملش انتخاب شوند. انتخابات رژیم اسلامی برای طبقه کارگر برای مردم آزاد یخواه وبرابری طلب مضحکه ای بیش نیست.این بساط با قدرت اجتماعی قابل برانداختن است!
نسخه انفعالی” تحریم” از طرف اپوزسیون و پوزسیون رژیم اسلامی
جریانات مختلف مواضع سیاسی خود را نسبت به انتخابات رژیم اسلامی مطرح کرده اند. بازار تحریم چی گری گرم است. حزب سبز وسیاه سکاندار تحریم اند سروکله آقازاده ها و برادرها ی سابق و حاجی های بیت امام دربالای مجلس تحریم چی های کراوات دار پیدا شده است. معلوم نیست کی باید تحریم شود؟ کی باید تحریم نشود؟ کی باید تحریم کند؟ کی باید تحریم نکند؟ واقعا صف پوزسیون واپوزسیون اینجا به هم ریخته است. دشمن دیروز همنشین امروز! اصل تعامل وتسامح سیاسی چنین معجونی بدست میدهد. ازچنین معجونی نسخه شرکت کنید و تحریم کنید آسان بیرون میاید.
این روزها، تحریم چی گری و فراخوان مردم به انفعال هم یک سیاست است. طیف وسیعی از احزاب اپوزسیون دست راستی ومرتجع ، اصلاحات چی ها، ناسیونالیستهای بالادست و پایین دست وشرکای قدیمی رژیم اسلامی شعار تحریم را پیشه خود کرده اند. این طیف دنبالچه و پیروان همان سیاست های هستند که رژیم اسلامی را به رسمیت می شناسند و در مقاطع مختلف، بطور رسمی وغیر رسمی از جناحهای حکومتی حمایت کرده اند. اینها برای دوره های متوالی شریک در حاکمیت رژیم اسلامی بوده اند و یا اینکه بعضی ازآنها برای کسب منفعت خویش در فرصت های ممکن، با رژیم اسلامی سازش و معامله کرده اند. اینها در دهه هفتاد از خاتمی چی ها در انتخابات حمایت کردند، درآن دوره برخی افراد وجریانات به اصلاحات درون حاکمیت دل خوش کردند و مردم را به رای دادن ترغیب نمودند. درادامه تزلزل سیاسی و توهم نسبت به جناحهای رژیم اسلامی ، طیف وسیعی از اپوزسیون و پوزسیون بهم شدند و در سال ٨٨ به حمایت از کاندیداتوری موسوی و نوچه های رفسنجانی گرویدند.
این طیف که ازپاسدار محسن سازگارا ، حاج اکبرگنجی و جمهوری خواهان تا احزاب ناسیونالیستی رنگارنگ را شامل می شوند. مانیفیست شان سهم خواهی و فشاربریکی از جناحهای رژیم ، سازش ومدارا با جناح دیگر ودرنهایت مشارکت سیاسی در قالب جمهوری اسلامی است. در دوره خاتمی چی ها، این طیف استیصال را برتحرکات اجتماعی درون جامعه که میتوانست رژیم اسلامی را به زیر بکشد تحمیل کردند، با اتخاذ سیاست های انفعالی سوپاپ نجات رژیم اسلامی را تقویت نمودند. مبارزه مردم را عقب زدند. بعد ازخاتمی ، همین اعجوبه ها بار دیگر درقالب طرفداران جنبش سبز پشت سر موسوی و کروبی صف کشیدند. اعتراضات و اعتصابات اجتماعی را که در حال غلیان عمومی بود و تا قبل از انتخابات ٨٨ سران رژیم را در منگنه گذاشته بود با ماجرای انتخابات منحرف کردند. دراین ماجرا با راه انداختن دعوای انتخاباتی وحمایت از موسوی چی ها و شعار رای من کو ؟ تحرکات اجتماعی را به نا کجا آباد کشاندند. سران این طیف با کمک رسانه های امپریالیستی و میدیای ضد انقلاب ، اعتراضات مردم را مهار کردند ونبرد مردم به ستوه آمده علیه کلیت رژیم اسلامی را به حساب موسوی و جریان سبز ریختند. این طیف برمدار مماشات با موجودیت رژیم اسلامی می چرخد و جای اعتماد نیست. از دنباله روی از سیاست مماشات با یکی از جناحهای رژیم و تحریم دیگری چیزی جز به انفعال کشاندن مبارزه مردم متعرض علیه رژیم اسلامی حاصل نمی شود. عقب زدن این سیاست های انفعالی، پیش نیاز تعرض به بساط انتخاباتی رژیم اسلامی است.
سیاست میلیتانت و متعرض را باید انتخاب کرد!
باید به جمهوری اسلامی تعرض کرد. باید بساط انتخابات را برسر بانیان رژیم اسلامی فرو ریخت. باید نمایش مضحکه انتخاباتی را به هم ریخت. سیاست روشن این است که مردم را به اعتراض و تقابل با جمهوری اسلامی فراخواند. باید مردم را برای رویارویی در همه صحنه های سیاسی واجتماعی سازمان داد و آماده کرد.
رجز خوانی برای مردم ناراضی و معترض به رژیم اسلامی، تحت عنوان “تحریم” چیزی جز یاس ونامیدی ببار نمی آورد. تجویز تحریم و توصیه کردن به مردم که ازخانه هایشان بیرون نیایند،دست روی دست بگذارند وصرفا علیه رژیم افشاگری کنند خلع سلاح کردن مردم به نفع رژیم است. به موازات این سیاست ها و توصیه ها، بطور مرتب از دستگاههای حکومتی خطاب به مردم گوشزد می شود تا آرامش را حفظ کنند و انتخابات را برهم نزنند. تمام سرکوب وارعاب رژیم برای آن است که مردم ناراضی را زمین گیرکند واعتراضی نکنند. اگر مردم خانه نشین شوند سران رژیم با خیال راحت نمایش انتخابات را برگزار میکنند. پتانسیل اعتراضی جامعه علیه رژیم اسلامی قوی است، اعتراضات دسته جمعی میتواند نمایش انتخابات را برهم ریزد، توازن قوا را به نفع مردم عوض کند. اما از تحریم و سکوت چیزی بدست نمی آید.
رژیم اسلامی اصلاح پذیر نیست،احکام حکومتی در رژیم اسلامی اصلاح بردار نیستند. هرگونه توهم به اصلاحات در قالب جمهوری اسلامی مردود است. کاندیداهای طرفدار اصلاحات که درانتخابات شرکت کرده اند، ادعا میکنند میخواهند سیستم سیاسی و اقتصادی را اصلاح وتعدیل کنند، این ادعاها حربه و دروغی بیش نیست. از طرفی دیگر،برخی ها که دراین دوره ترک مشارکت کرده اند واز ولایت فقیه شان قهر نموده اند مدعی اند که “تحریم” میکنند. شرکت یاعدم شرکت در انتخابات رژیم توسط این جریانات در هر موقعیتی که باشند چون نظام جمهوری اسلامی را به رسمیت می شناسند برای مردم فرقی نمی کند. هر دو طرف به مردم دروغ می گویند. دربازی شرکت و تحریم دوطرف پشت و روی یک سکه اند. نباید فریب این خیمه شب بازیها را خورد.شکست های سیاسی پی درپی اصلاحات چی های در بازی “جدید تحریم” با حربه تحمیل سکوت به مردمی که رژیم اسلامی را نمی خواهند قابل جبران نیست. همراهی اپوزسیون فرصت طلب با شکست خوردگان اصلاحات چی و مفلوکان جنبش سبزبرای تحمیل سکوت به مردم محکوم به شکست است. رویه تحریم کردن انتخابات به قیمت اینکه مردم را به سکوت بکشانند، رویه ای بی خاصیت و سرکوفت زدن به اعتراضات مردم آزادی خواه جامعه ایران است.
تحریم انتخابات سیاستی است که شرکای قدیم و نادم جمهوری اسلامی آن را برگزیده اند. مقدمه سیاست “تحریم” برای طیف تحریم چی ها “ترک مشارکت” است. برای برادر سازگارا، حاجی اکبرگنجی وشرکایشان که در طیف اکثریتی ها، جمهوری خواهان و ناسیونالیست ها صف کشیده اند و تحریم را جار می زنند تحریم به همان اندازه برایشان سودمند است که مقدم برآن یا شریک رژیم اسلامی بوده اند یا در دوره های قبلی انتخابات مشارکت را پیشه ی خود وپیروانشان کرده بودند. اما چرا اینها سیاست مشارکت را کنار گذاشته اند وترک مشارکت را در نسخه “تحریم” علم کرده اند از سرمنفعت سیاسی آنهاست. توسل به تحریم توسط این طیف را نباید به حساب این گذاشت که گویا اینها به اپوزسیون جدی تر رژیم تبدیل شده اند برعکس این سیاست حاصل مجموعه ای از فاکتورهای واقعی تر است که اکنون منافع آنها را تامین می کند. شکافهای سیاسی و اجتماعی در سطح بین المللی و منطقه و بالا گرفتن کشمکشها، دست این جریانات باند سیاهی را باز کرده است تا در لابلای این تحولات عرض اندام کنند ، در افکار عمومی فیگورجدی تری از خود به نمایش بگذارند. درهمین جهت، توجه قدرت های امپریالیستی به این گروهها و جریانات بعنوان نیروهای ستون پنجمی و لشکریان ترور و ارعاب در اوضاع واحوال نا متعارفتری که پیش بینی میشود بیشتر شده است. از همین زاویه باید به اهداف و مقاصد کثیف این جریانات پرداخت و ماهیت باند سیاهی آنها را افشا کرد باید به مردم گفت این جریانات نان به نرخ روز میخورند. با ید گفت مردم آزادیخواه وبرابری طلب با آنها منافع مشترکی ندارند. اتحاد و اتفاقشان برای مردم آزادیخواه شوم و خطرناک است. جای تعجب نیست اما جای تاسف است که برادر سازگارا از بنیان گذاران سپاه پاسدارا ن وحاج اکبرگنجی ازکارشناسان وزارت اطلاعات رژیم اسلامی امروز سر یک سفره با سران اپوزسیون جمهوری اسلامی می نشینند ومی بافند و سرمردم شیره می مالند. تحریم انتخابات کشف جدیدی نیست بلکه خمیرمایه تخطئه کردن مبارزات توده ای علیه جمهوری اسلامی است.
چه باید کرد ؟ باید معادلات رژیم و جریانات باند سیاهی را برهم ریخت. با برپاکردن اعتراضات گسترده درهمه ابعاد اجتماعی انتخابات رژیم اسلامی را میشود برهم زد. باید صف آزادیخواهی وبرابری طلبی را در اعتراضات توده ای ودرتعرضات علیه بساط انتخابات رژیم اسلامی تقویت کرد. مردم آزادیخواه میتوانند با اعتراضات دسته جمعی در محلات، درمقابل دفاتر انتخاباتی و محل تجمع نمایندگان، بساط انتخابات را برهم ریزند. نباید به مفت خوران و کاندیداهای رژیم اجازه داد با حضور در محل کاروزندگی مردم به رجزخوانی ودادن وعده های بیهوده به مردم بپردازند. جوانان با تشکیل گروههای تعرضی در محلات میتوانند بساط کاندیداها و انتخابات چی ها را درهم کوبند وآنها را از محل کاروزندگی خود دور کنند. گسترش اعتراضات درمحل کارو زندگی مردم ودرهمه شهرهای ایران میتواند بساط انتخابات رژیم را نابود کند .
آزاد زمانی
۴ اسفند ١٣٩٠