پیام کمیته مرکزی کومەله در مراسم گرامیداشت ٢۶ بهمن در مقر مرکزی کومەله

پیام کمیته مرکزی کومەله در مراسم گرامیداشت ٢۶ بهمن در مقر مرکزی کومەله در “زرگویز”(١٣٩٠) که توسط حسن رحمان پناه به اطلاع حاضرین این مراسم رسید .*
مهمانان گرامی! حضار محترم،نمایندگان سازمانها،احزاب ،نهادهای کارگری،زنان،شخصیتهای مبارز، رفقای پیشمرگ کومەله،
ضمن سلامهای گرم ، به نمایندگی از طرف کمیته مرکزی کومه له از صمیم قلب به همه شما که از راه دور و نزدیک زحمت کشیده و به مراسم روز کومه له تشریف آورده اید خوش آمد می گویم.
اجازه بدهید ابتدا صمیمانەترین  درودها را به یاد و خاطره رفیق محمد حسین کریمی از بنیانگذاران فداکار و کمونیست کومەله بفرستیم که در ٢۶بهمن سال ١٣۵٧ بعد از ۴ روز دسته و پنجه نرم کردن با مرگ در بیمارستان شهر سقز دیده از جهان فروبست . از آنزمان تا کنون بیش از ٢٠٠٠ زن و مرد مبارز و کمونیست در صفوف کومه له و بعدآ حزب کمونیست ایران جان والایشان را در راه آرمانهای سوسیالیستی و برابری طلبانه فدا نموده اند. به خانواده های مبارز آنان درود میفرستیم و بر ادامه راه عزیزان جانباخته اشان تا تحقق آرمانهای انسانیشان پیمان تازه میکنیم. به همه مبارزانی که روزی در صفوف جریان ما کار و زحمت کشیده و فداکاری نموده اند ، بر همه کسانی که زندان و شکنجه تحمل نمودند ، کسانیکه عضوی از بدن خود را در راه اهداف سوسیالیستی کومه له از دست دادن و اوارگی و دربدری تحمل نمودند درود میفرستیم و زحماتشان را ارج مینهیم .
امروز کومەله تنها اسمی نیست، بلکه حرکت عظیم اجتماعی است که با دفاع از کمونیسم،برابری زن و مرد،دفاع از حرمت و ارزش کارگر و زحمتکش،ضدیت و تزلزل ناپذیری در مقابل نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی و جناحهای رنگارنگ آن و امپریالیستها،علیه خرافەمذهبی و ارتجاع داخلی،دفاع فعالانه از خواستها و مطالب حق طلبانه ملت ستمدیده کرد تا کسب حق تعیین سرنوشت و اعمال آراده آزادانه خویش  و در دفاع از آزادی و برابری و ایجاد جامعه سوسیالیستی شناخته میشود . این ویژگیها تا ادعای ما در مورد کومەله نیست بلکە دشمنان ما هم به آن اذعاد میکنند.
اما روز کومه له برای ما فرصتی است تا وضعیت سیاسی منطقه ای که مبارزه ما در آن جریان دارد را مورد ارزیابی قرار دهیم. کردستان نه تنها منطقه ای جدا افتاده از جهان امروز نیست بلکه در منطقه ای پر از تناقض و مبارزه جای گرفته است. به این جهت سخنانم را با اشاره به وضعیت و شرایط جهان کنونی آغاز می کنم.
بحران عمیق اقتصادی که حدود چهار سال است جهان سرمایه داری با آن دست و پنجه نرم می کند، همچنان ادامه دارد و هیچ نشانه ای از بهبود آن دیده نمی شود. اتحادیه اروپا که فاز اول بحران را از سر گذراند، دیری نپائید که وارد فاز دوم بحران گردید. در این مدت هزاران مرکز تولیدی در کشورهای پیشرفته سرمایه داری تعطیل گردید، دهها میلیون بیکار به آمار ارتش ذخیره صنعتی اضافه شد، سطح معیشت کارگران و اکثریت جامعه سقوط کرد، دهها میلیون گرسنه به آمار گرسنگان کره زمین افزوده شد و کارخانه و مراکز تولیدی بسیاری که می توانستند پاسخگوی نیازهای بشر باشند، در زیر بار بحران اقتصادی و تناقضات ذاتی نظام سرمایه داری یا تعطیل گردیدند و یا آهنگ تولیدشان کند شد. 
در شرایطی که انبارها از کالاها پر بودند، انسان ها از تولید بازوان خود محروم گشتند و به این بهانه که گویا یکی از راه های بهبود بحران اقتصادی نظام سرمایه داری کاهش خدمات اجتماعی است، یورش به بخش خدمات عمومی را شدت بخشیدند. علاوه بر این یورش به اتحادیه های کارگری، تشکل های زنان، جوانان، از کارافتادگان و بازنشستگان شدت یافت و درصدد پس گرفتن بسیاری از دستاوردهایی برآمدند که حاصل سال ها مبارزه متحدانه طبقه کارگر بود. همین روزها ما شنیدیم و شاهدیم که در اروپا سرچشمه ثروت و نعمت تا کنوم بیش از ۶٠٠انسان بی سرپناه به دلیل سرمای شدید جان خود را از  دست دادەاند.
در مقابل تعرض سرمایه به دست آورد و معیشت طبقه کارگر و مردم ستمدید، کارگران و توده های زحمتکش در جهان در مقابل یورش افسارگسیخته نظام سرمایه داری دست روی دست نگذاشتند و به شیوه های گوناگون اعتراض خود را علیه شرایط موجود ابراز داشتند. پس از سال ها بی تفاوتی سیاسی که در نتیجه حاکمیت دیکتاتوری های هار و درنده بر مردم کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تحمیل شده بود، توده های مردم علیه دیکتاتوری های حاکم و برای آزادی و زندگی بهتر قیام کردند. خیزش توده ای در این کشورها همچنان ادامه دارد و مردمی که سال های سال زیر یوغ دیکتاتورها به بی رحمانه ترین شیوه استثمار شده، کرامت انسانی خود را بازیافته و تاکنون سه دیکتاتور را از کرسی حاکمیت خود به زیر کشیده اند. دیکتاتور سوریه نیز همچنان درصدد سرکوب خیزش توده ای این کشور است و امپریالیست ها و متحدان منطقه ای آنها در کمین نشسته اند تا قیام توده های به جان آمده را در جهت منافع امپریالیستی خود منحرف سازند. رژیم یمن آخرین روزهای عمر سی و چند ساله خود را سپری می کند دیکتاتور این کشور با معذرت خواهی و تحت فشار مبارزات مردم قدرت را رها کرد. رژیم های اردن، مراکش و الجزایر که مبارزات توده ها، لرزه بر اندام شان انداخته است، سیاست عقب نشینی تاکتیکی را در پیش گرفته اند.
در طول یکسال گذشته کارگران و مزدبگیران کم درآمد کشورهای اروپایی علیه سیاست ریاضت اقتصادی دولت های متبوع خود به مبارزه پرداختند. طبقه کارگر یونان در برابر سیاست ریاضت اقتصادی دولت این کشور که درصدد است تا بار بحران را بر دوش مردم سرشکن نماید، با سازمان دادن اعتصابات عمومی و اعتراضات سراسری در خیابان ها تا جایی پیش رفته که نظم سیاسی این کشور را بی ثبات ساخته است. کارگران اسپانیا، انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی نیز در مقابل یورش افسار گسیخته سرمایه داری به دستاوردهای مبارزات چند دهه گذشته خود ایستادگی می کنند.
در همین مدت “جنبش اشغال وال استریت” سر برآورد. دیری نپائید که این جنبش به تمام نقاط جهان گسترش یافت و همچنان به مثابه جنبشی جهانی که در ماهیت خود ضد سرمایه داری است به حرکت خویش ادامه می دهد. روند رو به رشد حرکت این جنبش نشان دهنده آن است که می رود تا سنت های مبارزاتی ارزنده ای را در بطن مبارزه ضد سرمایه داری جا بیاندازد. بی گمان مبارزه محرومان و ستمدیدگان به ویژه کارگران می تواند دنیای امروز را از بربریت نظام سرمایه داری رها سازد. تاریخ به ما می آموزد زمانی که توده های وسیع ستمدیدگان یکصدا و متحدانه برای رهایی خویش وارد میدان مبارزه شوند و مبارزه همه جانبه ای را علیه استثمارگران و دولت های پشتیبان آنان سازمان دهند، هیچ نیرویی را یارای مقابله با سیل خروشان استثمارشدگان نیست.
حضار محترم!
امروز رژیم اسلامی در بحران اقتصادی و سیاسی عمیقی دست و پا می زند. اقتصاد بحران زده ایران در حال فروپاشی است و تحریم های اقتصادی دولت های غربی، این روند را شدت بخشیده است. بار وضعیت بحران اقتصادی بر گرده جامعه ایران سنگینی می کند. بیکاری، تورم و افزایش قیمت کالاهای اساسی، زندگی را برای مردم محروم و ستمدیده این کشور به جهنم غیرقابل تحملی مبدل ساخته و سیاست های رژیم برای حل بحران موجود یکی پس از دیگری به شکست انجامیده است.
رژیم جمهوری اسلامی در طول سی و چند سال عمر ننگین خود همواره در بطن بحران ها و تناقضات سیاسی منطقه ای و جهانی حکومت کرده و از بحران های بین المللی برای ادامه حیات خود بهره جسته است. اکنون دولت های غربی با هدف رام کردن سرکشی های رژیم و ناچار کردنش به نشستن پای میز مذاکره، تحریم های اقتصادی جدیدی را علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده اند. آنچه که در عمل مشاهده می شود این واقعیت است که محاصره اقتصادی قبل از اینکه حاکمیت رژیم اسلامی را هدف قرار دهد، دودش به چشم مردم تهیدست و کم درآمد جامعه می رود و عملا به بقای رژیم کمک می کند. تحریم های اقتصادی حتی نمی توانند، محرک اعتراضات توده ای باشند، برای نمونه دو سال و نیم پیش که تحریم های اقتصادی و فشارهای بین الملی بر جمهوری اسلامی تا این حد وسیع نبود، ما شاهد خیزش توده ای علیه رژیم بودیم. بدون تردید ظهور و رشد اعتراضات توده ای امروز نیز به مکانیزم های تکامل شرایط انقلابی در داخل کشور بستگی دارد. نه جنبش آزادیخواهانه علیه دیکتاتورهای خاورمیانه و شمال آفریقا حاصل سیاست های آمریکا و دولت های غربی بود و نه پیدایش مبارزات توده ای در ایران نتیحه تحریم های اقتصادی و تهدید حمله نظامی به ایران است.
امروزه نفرت و انزجار از کلیت جمهوری اسلامی سرتاپای جامعه ایران را فراگرفته است. وضعیت موجود چنان زندگی را برای مردم دشوار ساخته است که بیش از این قابل تحمل نیست، همچنانکه جنبش کارگری زنده و پویا عرصه ای کلیدی از مبارزه را تشکیل می دهد و آینده ای درخشان برای جامعه ایران تنها در گرو گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری، سازمانیابی و رهبری آگاهانه این طبقه است.
موج خیزش های انقلابی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، هم روحیه مبارزه جویی و امید به امکان تغییر را در دل مردم ستمدیده ایران تقویت نموده و هم ترس و وحشت را در دل حاکمان مرتجع تشدید نموده است. از سوی دیگر این تحولات توازن قدرت را به ضرر جمهوری اسلامی تغییر داده است به طوری که رژیم حتی نمی تواند بر روی نفوذ خود در لبنان و فلسطین حساب باز کند.
حضار گرامی! 
همانطور که مستحضرید در ماه آینده نمایش انتخابات مجلس شورای اسلامی رژیم برگزار می گردد. از هم اکنون رژیم درصدد آماده سازی برای برگزاری بی خطر این نمایش است. دایره رقبای درون حکومتی در این به اصطلاح انتخابات تنگ تر شده است. اصلاح طلبان حکومتی بعد از آنکه مطمئن شدند به هیچ شیوه ای نمی توانند در این انتخابات شرکت نمایند، آن را بایکوت نمودند. سپاه پاسداران که در توان دارد تا کاندیدای مورد نظر خود را از از درون صندوق انتخابات بیرون بیاورد، در همان حال که می کوشد کاندیداهای مورد نظر خود را راهی مجلس نماید و اکثریت کرسی های آن را به دست آورد، لیکن در همان حال نمی خواهد تمامی رقبایش را از راهیابی به مجلس محروم سازد.
چشم بندی که نام انتخابات را بر آن نهاده اند، از همان روزی آغاز شد که ۳۳ سال پیش برای مشروعیت دادن به رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی رفراندمی را برگزار نمودند. سوالی فریبکارانه و جواب “آری” یا “نه” که برای این رفراندوم تعیین شده بود، بدین معنی بود که اگر کسی رای “نه” را به صندوق ریخت موافق بازگشت رژیم قبلی است. با وجود این عوامفریبی ها و دغل بازی ها، در آن زمان نیز توده های مردم کردستان آگاهانه در این انتخابات شرکت نکردند و بر عدم مشروعیت این رژیم مهر تائید نهادند. بعد از آن انتخابات و پس از گذشت ۳۳ سال از حاکمیت سیاه رژیم اسلامی، هیچگاه انتخاباتی در ایران برگزار نگردیده است که حتی بر طبق معیارهای شناخته شده جهان سرمایه داری نیز، بتوان بر آن نام انتخابات آزاد نهاد.
توده های مردم کردستان به خوبی می دانند که رژیم می خواهد از طریق این به اصطلاح انتخابات، فقر و فلاکت و بی حقوقی های ۳۰ سال گذشته را که از طریق زور، زندان و شکنجه به آنان تحمیل کرده است، مشروعیت بخشد. این مضحکه، ادامه همان سیاست سرکوب و تحمیل زورمدارانه بر مردم کردستان و ایران است.
در این مناسبت و از طریق این تریبون از همه مردم کردستان می خواهیم که در این نمایش شرکت نکنند. همه کسانی که برای کرسی های مجلس تعیین شده اند، خود را با مصالح این رژیم منطبق و هماهنگ ساخته اند. آنچه که در وهله نخست برای رژیم اسلامی اهمیت دارد کشاندن مردم به پای صندوق های رای می باشد نه انتخاب این یا آن کاندیدا.
بگذار مردم کردستان بار دیگر تصویر دیگری از اتحاد و همبستگی، مقاومت و ایستادگی خود و تصویر دیگری از جنبش انقلابی خویش را به افکار عمومی جهانیان نشان دهند، تصویری از نوع اعتصاب عمومی ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۸۹ یعنی زمانی که رژیم جنایتکار اسلامی فرزاد کمانگر و رفقایش را اعدام کرد، تصویری به مانند اعتصاب باشکوه ۱۶ مرداد ۱۳۸۴ که مردم کردستان علیه قتل وحشیانه شوانه قادری به پاخاستند. بگذار مردم کردستان از طریق شرکت نکردن در این انتخابات، به همه جهانیان نشان دهند که رژیم جمهوری اسلامی هیچگونه مشروعیتی ندارد و به ضرب سرکوب خود را بر مردم این کشور تحمیل کرده است. لازم است مردم مبارز کردستان با رسوا کردن این مضحکه که نام انتخابات بر آن نهاده اند، با شرکت نکردن در این نمایش، برگ زرین دیگری از مبارزه پیگیرانه خود علیه رژیم جمهوری اسلامی را به ثبت برسانند.
حضار گرامی!
این رژیم از لحاظ سیاسی، اقتصادی و دیپلوماتیک با شکست مواجه گردیده و هیچ پاسخی نیز برای خواست های توده های مردم کردستان ندارد. واکنش این رژیم به شرایط کنونی، امنیتی کردن فضای کردستان و تشدید سیاست های سرکوبگرانه است. رژیم بر این باور است که از این طریق می تواند از توده های محروم زهره چشم بگیرد. هم اکنون فضای نظامی بر شهرهای مریوان، سنندج، مهاباد، روانسر، جوانرود و نقاط دیگر حاکم است و به بهانه سربازگیری و بسیج گیری بر آن هستند تا از طریق تشدید سیاست ترس و وحشت به نگرانی مردم از بابت عدم شرکت در نمایش انتخاباتی دامن بزند.
امروز روحیه مبارزه جویی مردم کردستان در سطحی است که به هر اندازه که فشار بر مردم افزایش یابد، به همان اندازه عزم آنان برای به زیر کشیدن رژیم اسلامی جزم تر می گردد. کردستان همیشه سنگر مبارزه علیه سرتاپای رژیم جمهوری اسلامی بوده است. بدون تردید با اولین خیزش انقلابی در ایران، کردستان به سنگر تداوم انقلاب تا سرنگونی رژیم اسلامی بدل خواهد شد. مردم کردستان جنایت های بیش از سی سال گذشته جمهوری اسلامی را نخواهند بخشید.
حضار گرامی!
خاورمیانه در دوران حساس و متحولی قرار گرفته است. گرچه در شرایط کنونی گرایش اسلامی میانه رو در نتیجه عدم وجود بدیل سیاسی مترقی که از سویی حاصل سال ها سرکوب نیروهای رادیکال، مترقی و سوسیالیست و از سوی دیگر حاصل چشم پوشی دولت های منطقه از فعالیت نیروهای اسلامگرا بوده، توانسته است در بعضی کشورها حاکمیت را در دست بگیرد، اما دولت های اسلامی در این کشورها نه برای خواست های اقتصادی توده های مردم و زندگی بهتر پاسخی دارند، نه توانایی، نقشه و برنامه ای برای رشد اقتصادی در این کشورها و نه بر اساس مبانی فکری و سیاسی خود قادرند مصدر آزادی، دموکراسی و زندگی پیشرفته اجتماعی باشند. به همین جهت دیری نمی گذرد که ماهیت این دولت ها برای مردم این کشورها روشن خواهد شد و دیری نخواهد پائید که از این دولت ها نیز گذر خواهند کرد. برای جلوگیری از تکرار تجربه حکومت اسلامی در کشورهای خاورمیانه و جاهای دیگر که چیزی جز کشتار، سرکوب و دیکتاتوری برای مردم و جامعه به همراه نداشته است، لازم و ضروری است نیروهای چپ و کمونیست، نهادهای کارگری و مترقی عملا و با برنامه و سیاست صحیح و سازماندهی تودههای زجرکشیده پا به میدان نهاده و بکوشند بدیل مورد اطمینان توده ها را در دل این تحولات که در منطقه در جریان است مطرح و به الترناتیو مورد پسند کارگران و زحمتکشان تبدیل نمایند.
حضار محترم
مسئله کرد یکی از مسائل سیاسی و اجتماعی حل نشده خاورمیانه محسوب میشود. تحولات یکسال گذشته در منطقه و شرایط ویژه ای که پس از خروج نیروهای آمریکایی از عراق به وجود آمده است، تداوم مبارزات توده ای علیه رژیم بعث سوریه، وضعیت اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی؛ همه و همه بطور مستقیم بر مسئله کرد به مثابه یک مسئله منطقه ای تاثیر گذاشته است. اگر موضعی هوشیارانه و براساس اصول آزادیخواهانه و رادیکال اتخاذ نگردد، مردم کرد در تمامی کردستان، نه تنها نمی توانند از این فرصت تازه جهت تامین حقوق برحق و عادلانه خود استفاده نمایند، بلکه خواست ها و مطالباتشان نیز به زائده منافع قدرت های جهانی و منطقه ای تبدیل خواهد شد. برای مثال اگر مردم کرد در کردستان ایران به جای اینکه متحدین خود را در درون طبقه رادیکال، پیشرو و سوسیالیست جامعه جستجو نماید، به ائتلاف احزاب ناسیونالیست کردستان با اصلاح طلبان رانده شده از قدرت و یا سیاست های دولت های غربی به ویژه آمریکا متوهم گردند، اگر در کردستان عراق به جای رشد اقتصادی، آزادی، برابری، دموکراسی و رفاه مادی، بی تفاوتی سیاسی بر مردم حاکم گردد، در مقابل خطراتی که آنها را تهدید می کند، نمی توانند مقاومت نماید. اگر مردم در کردستان سوریه تحت هر بهانه ای از مبارزه سراسری برای سرنگونی رژیم بشار اسد امتناع ورزند و اگر تلاش نکنند که جبهه مترقی و پیشرو را در این مبارزه تقویت نمایند، نمی توانند در تحولات آتی این کشور انتظار تحقق حقوق برحق خود را داشته باشند.
پیشبرد جنبش انقلابی مردم در کردستان ایران در چهارچوب یک استراتژی سوسیالیستی که در برنامه، سیاست و تاکتیک مبارزاتی کومه له می گنجد، خط مشی است که مبارزه مردم کرد برای رهایی از ستم ملی و بهره مندی از زندگی آزاد و برابر و مرفه را تضمین می نماید. ما به مناسبت روز کومه له با آرمان های والای تمامی جانباختگانی که زندگی خود را در این راه فدا نمودند،متعهد به سرآنجام رساندن این وظیفه میشویم .
در پایان سخنانم اجازه بدهید به همه رفقا،یاران و دوستداران کومەله در داخل کردستان درود بفرستم که طی روزهای گذشته صحنەهای بسیار پرشور و مملو از فداکاری را در در بطن خفقان و دیکتاتوری اسلامی در همه شهرها و مناطق مختلف کردستان آفریدند و بار دیگر زندە و پویا بودن جنبش انقلابی کردستان و در رآس و هدایت آن حضور و وجود کومەله را به همگان نشان دادند. با برگزارای مراسم با شکوه بر کوه آبیدر سنندج، با پخش دهها هزار نسخه تراکتهای تبلیغی کومەله و حزب کمونیست ایران در مناطق مختلف کردستان، با برافراشتن صدها پرچم سرخ ، ایجاد دنیای دیگر در همسویی و همگامی با طبقه کارگر و مردم ستمدید در ایران را بر ویرانهای رژیم استبداد مذهبی اسلامی نوید دادند.
همچنین از شما مردم مبارز و آزادیخواه کردستان عراق به پاس آنهمە زحمات و پشتیبانی مادی و معنوی که در طول حضور رهبری و نیروی پیشمرگ کومەله در طول ٣ دهە اخیر با ما متحمل شدەاید  صمیمانه قدردانی میکنیم و امیدواریم این همه محبت و فداکاری را در کردستان ایران و بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی جبران کنیم. 
شاد و سرافراز باشید.
* ترجمه از کردی به فارسی : آکام بسیم