توابین وتلاشی دوباره در خدمت به ارتجاع! ( اتحاد زنان آزادیخواه )

اخیرا توابی بنام مارینا نعمت،  کتابی تحت عنوان "زندانی تهران" منتشر کرده است. این کتاب به زبان انگلیسی نوشته شده و توسط انتشارات پنگوئن کانادا منتشر شده و قرار است به زبانهای دیگری هم ترجمه و چاپ شود.

به دنبال چاپ این کتاب رسانه های امپریالیستی از قبیل  صدای آمریکا با مارینا نعمت مصاحبه کرده وبه تبلیغ دروغهای این فرد خود فروخته برخاستند.  وی در این مصاحبه ها کوشیده است تا همچون کتاب  مزبور با سر هم بندی کردن یکسری دروغ ، چهره زنان مبارز و مقاوم زندانی سیاسی که در دهه ۶۰ در مقابل بیدادگریهای رژیم دارو شکنجه جمهوری اسلامی ایستادند و جانشان را فدای آرمانهای انقلابی و آزادیخواهانه خود کردند را مخدوش نموده و مقاومتهای آنها را غیر واقعی جلوه دهد.
مارینا نعمت در کتابش اعتراف کرده که پس از دستگیری اش در سال ۶۰ ، با بازجوی خود ازدواج کرده است.  این موضوع برای کسی که کوچکترین اطلاعی از زندانهای دهه ۶۰ جمهوری اسلامی داشته باشد معنای روشنی دارد.  این امرنشان می دهد که او یکی از توابان بسیار سرسپرده در دستگاه قتل و جنایت آن زمان جمهوری اسلامی بوده است.  او حال در مصاحبه هایش به شیوه ای بسیار رذیلانه می گوید که  "همه کسانی که از زندان آزاد شدند و جان سالم به در بردند باید در جایی با جمهوری اسلامی سازش کرده باشند"  و به این وسیله ضمن لاپوشانی واقعیت توابیت خود، گذشته ننگین خود را به همه انسانها ی مقاومی که از بازماندگان کشتارهای دهه ۶۰ هستند و علیرغم همه درد ها و رنجهائی که در زندانهای جمهوری اسلامی کشیده اند، هنوز بر ارزشهای مبارزاتی پای بند مانده و برخی از آنها هنوز هم در صف مبارزه انقلابی بر علیه رژیم قرار دارند  را گسترش میدهد تا به این وسیله آنچه را که در تاریخ انقلابی ما به اسم مبارزه و مقاومت در مقابل یکی از ارتجاعی ترین رژیم های قرن معاصر شکل گرفت را بی ارزش جلوه دهد.

به دنبال انتشار کتاب " زندانی تهران" و افشاگری های اولیه روشن گردیده که نامبرده با پروژه خانم شهرزاد مجاب در دانشگاه تورنتو همکاری می کرده و به این طریق با زندانیان سیاسی سابق و مجامع ایرانی در این کشور در تماس قرار می گرفته  این امر بار دیگر ضرورت چگونگی برخورد به مسئله توابین را در سطح جنبش زنان و نیرو های انقلابی  طرح کرده است ، چرا که قطعا مارینا نعمت نه اولین نفر و نه آخرین توابی بوده و خواهد بود که در ادامه خدمت گذاریش به ارتجاع وبرای سود جویی  و حفظ منافع حقیر خود ، با  داستان سرایی و جعل واقعیات به پایمال کردن مبارزات هزاران انسان انقلابی که سینه شان را با افتخار جلوی گلوله های دژخیمان قرار دادند ولی ایستاده جان باختند پرداخته وآستانبوسی ازقدرتهای امپریالیستی و رژیم جمهوری اسلامی را در جهت ادامه زندگی ننگین خود تداوم می بخشند.

فرصت طلبان راست و مبلغین سیاست "ایجاد دیالوگ " بین زندانیان سیاسی مقاوم و توابین به خوبی می دانند که منظور از توابین ، مشخصا کسانی هستند که با تغییر ماهیت دادن در زندانهای جمهوری اسلامی از زندانی سیاسی به همکار شکنجه گران تبدیل شده و  به صورت جزیی از ماشین سرکوب رژیم بر علیه زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی به خدمت گرفته شده بودند و نه کسانی که به هر علتی در شرایط جنایتکارانه ای که در زندان ها حاکم بود از خود ضعفی نشان داده اند.  آنها می دانند که بین مارینای نعمت که به اعتراف خود  در مقام تواب ، پیش زندانیان سیاسی  تازه دستگیر شده  می رفته تا آنها را نیز به مهره ای در خدمت ماشین سرکوب جمهوری اسلامی تبدیل نماید و افراد ضعیف و یا حتی نادم فرق بسیاری وجود دارد. با این حال آنها سعی میکنند مرزها را مخدوش سازند.
بنابراین کسانی که در شرایط بسیار حساسی امروز ، که انسانهای انقلابی با هزاران مشقت در تلاشند تا جنایات رژیم را در سطح جهانی افشا کنند و به این وسیله آرمانهای یاران جان باخته را زنده نگه دارند، با همکاری با توابین آب به آسیاب دشمن می ریزند بروشنی نشان می دهند که نه تنها از اشتباهات گذشته خود درس نگرفته اند بلکه مصلحت های حقیر آنها را به آنجا رسانده که  به همکاری با توابین و به کار مشترک با آنها  بپردازند.

به خوبی میدانیم که اساسا جمهوری اسلامی بدون به کارگیری توابین هرگز نمی توانست محیط زندان را آنچنان بر زندانیان سیاسی تنگ کند که آنها حتی در چهاردیواری سلول  نیز راحت نباشند ، به همانگونه امروز هم ارتجاع و امپریالیست ها بدون همکاری این خود فروختگان نمی توانند برای در هم شکستن جو مبارزاتی در داخل و خارج از کشور به اهداف پلیدشان برسند.
از آنجا که برخی از سازشکاران شناخته شده با تاکید بر حق مارینا ی تواب در نگارش خاطرات اش در تلاش اند تا نفس نادرست بودن همکاری با توابین و باز کردن پای آنها به درون محافل مبارزین و استفاده ای که قدرتهای ارتجاعی از این امر می برند را لاپوشانی کنند.  باید تاکید کنیم که اساسا بحث بر سر حق و حقوق توابین در نگارش خاطراتشان نیست امری که کسی هم قادر به جلوگیری از آن نیست بلکه بحث بر سر نادرستی همکاری با توابین به مثابه پاسداران بی مزد جمهوری اسلامی در زندانهای دهه ۶۰ می باشد که  با هر بهانه ای توجیه شود جز مخدوش کردن صف انقلاب و ضد انقلاب نتیجه ای ندارد. تجربه انتشار کتاب "زندانی تهران" و تبلیغاتی که بنگاه های امپریالیستی در این رابطه  براه انداخته اند بار دیگر این واقعیت را به اثبات رساند.
بکوشیم که با افشاء مماشات طلبی ها و پافشاری بر روی مو اضع انقلابی تا آنجا که می توانیم راه را برای موفقیت نیروهای امپریالیستی در پیشبرد اغراضشان بر علیه نیروهای انقلابی و مردم ستمدیده خود ببندیم
.

اتحاد زنان آزادیخواه
etehadezan@yahoo.com
2 اوت ۲۰۰۷