بساط انتخابات و جنگ قدرت

اگر تا دیروز سران حکومت اسلامی تلاش میکردند با صفی متحد در مقابل جناح اصلاحات ظاهر شوند و با سیلی صورت خود را رو به جامعه سرخ نکاه دارند. امروز جنگ قدرت تماما به درون حکومت منتقل شده و بیش از هر زمانی عمق شکاف جمهوری اسلامی را عیان کرده و و ابعاد و دامنه آنرا را گسترش داده است، طوری که کنترل آن از دست ولی فقیه نیز خارج شده و اصولگرایان را جهت تقسیم قدرت به جان هم انداخته که نتیجه آن پنچ فهرت جداگانه با معرفی کاندیدا های مستقل بخود، برای وارد شدن به جنجالی هستند که در رابطه با مضحکه انتخاباتی بپا کرده اند. کار بجایی کشیده که جبهه متحد اصولگرایان تحمل معترضین صفوف خود را نیز از دست داده است و با کنار گذاشتن جمع قابل توجهی از فهرست خود که جزو معترضین مجلس هشتم هستند، لیست انتخاباتی سی نفراز نزدیک ترین ها را برای کاندیداتوری تهران معرفی کرده اند تا مجلسی با کمترین اعتراض را داشته باشند. و این با عکس العمل بخشهای دیگر اصولگرایان روبرو شده و آنها را به پنج گروه تقسیم کرده که هر یک از آنها با نام های مشخص و بطور مستقل فهرست جداگانه ای بیرون داده اند. انتخابات دوره نهم مجلس اسلامی یک دغدغه و نگرانی واقعی را برای ولی فقه که مجبور شد لخت و عور بدون حایل اصلاح طلبان حکومتی این مرحله را پشت سر بگذارد ایجاد نموده و به همن دلیل خیلی زود و از هشت ماه قبل کمپین وسیعی حول جنجال و هیاهوی انتخابات مجلس راه اندازی کردند و آنرا به صدر دستور حکومت راندند، تا بلکه بتوانند افکار عمومی را حول آن آماده سازند و بار دیگر کلاهی از این نمد برای خود دست و پا نمایند. اما سرعت تحولات جهانی و منطقه و پیامدهای سیاسی وسیع آن برای حاکمان اسلامی سرمایه، معادلات را به ضرر جمهوری اسلامی عوض کرد و به انزوای سیاسی و اقتصادی بیش از سابق حکومت ایران منجر شد و تنش بین دولت و مجلس را افزایش داد و صف آرایی جدیدی را شکل داد که علی رغم تلاش خامنه ای، حدود و ثغور آن از کنترل خارج شد، و این شرایط جمهوری اسلامی سرمایه را ضعیف تر از هر دوره در مقابل کارگرن و مردم قرار داده است.
انتخابات و آرای مردم در طول حیات حکومت ایران جایگاهی در ایدئولوژی و ساختار جمهوری اسلامی نداشته و آنچه از این خیمه شب بازی بنام انتخابات جار زده اند و به مردم تحمیل کرده اند، گرفتن مشروعیت توسط آرای مردم جهت سرکوب مخالفان سیاسی، مبارزات گارگری و اعتراصات اجتماعی بوده و بس. نام این مضحکه را انتخابات گذاشتن، پشت کردن به حقیقت و شعور میلیونها انسان است که بیش ازسه دهه است که بدنبال هر فرصتی خیز برداشته اند تا به حیات ننگین این رژیم خاتمه دهند و سایه شوم جانیان اسلامی سرمایه را از جامعه ایران پاک کنند. برای مردم ایران حکومت اسلامی نظام جهل و خرافه و رژیم آدمکشان حرفه ای است، که بدون کشتن انسان شب را به روز نمیتوانند برسانند. در جامعه ای که زن سنگسار میشود، تحقیر میشود و دراسارت مرد طبق قوانین ارتجاع اسلامی به زندگی ادامه میدهد. در جامعه ای که حقوق کارگر چند بار کمتر از حداقل معشت روزانه است و تازه آنهم با تاخیر پرداخت میشود، فعالین و رهبران کارگری به خاطر کمترن اعتراض و یا اقدام به ایجاد تشکلات صنفی سالها در زندان زیر شکنجه قرار میگیرند، مردمی که کوچکترین اظهار وجودشان با گلوله جواب میگیرد و جوانانی که بیش از سی سال است در اوان جوانی در زندانی که جمهوری اسلامی ایجاد کرده پژمرده میشوند و حق حیات درخور انسان جوان از آنها سلب شده است. در جامعه ای که نه تنها احزاب سیاسی غیر قانونی هستند، نه تنها مخالفین جمهوری اسلامی حق فعالت ندارند بلکه در دوره اخیر حق فعالیت از جریانات و اشخاص که به اندازه خامنه ای در بر پایی و حفاظت از حکومت اسلامی نقش داشته اند سلب شد و حتی دروازه ورود به مجلس نهم از طرق مضحکه انتخاباتی بر آنها نیز بسته شد. قطعا نام این را انتخابات گذاشتن، اهانت به هر نوع انتخابات است. هرچند کسانی که به مجلس نهم راه مییابند نمایند مردم نیستند و تنها نماینده گان جمهوری اسلامی و بخشی از سرمایه دارن ایران هستند، ولی باز تکلیف راه یافتن همین نمایندگان جعلی نیز به مجلس را، رای مردم تعیین نمیکند. اگر دوره های قبل انتخاب بین بد و بدتر بود که نمیبایست مردم شرکت نمیاند، امروز تنها بدترین ها میتوانند از صندوق سر در بیآورند.
حکومت جمهوری اسلامی بی ربط ترین حکومت به کارگران، جوانان، زنان و مردمان فاقد سرمایه در جامعه ایران است. انتخابات جنایتکاران اسلامی سرمایه نیز به همان اندازه رژیم، به مردم بیربط است. کارگران و مردم آزادیخواه نباید در این مضحکه که بنام انتخابات بر گذار میشود شرکت کنند. نباید رای خود را وثیقه بقای جمهوری اسلامی قرار دهند. باید این بساط را جمع کرد و نباید اجازه داد بیش از این دروغ، تحمیق، بی حقوقی و به اسارت در آوردن جامعه ایران توسط کپک زده ترین حکومت سرمایه داری ادامه پیدا کند. تا مادام جمهوری اسلامی در قدرت است، تا مادام سایه شوم جمهوری اسلامی بر جامعه ایران تاریکی و تباهی را گسترانده است، هر روند انتخاباتی در جهت مشروعیت بخشیدن به جمهوری اسلامی عمل خواهد کرد و کارگران و مردم ایران نباید در آن شرکت نمایند. وظیفه کمونیستها، رهبران و فعالین کارگری، افشای همه جانبه ای این بساط دروغ و فریب است. معرکه انتخاباتی جمهوری اسلامی در تقابل کامل با منافع و حقوق اولیه کارگران و مردم حق طلب ایران است و نه تنها نباید وارد میدان بازی مضحکه انتخاباتی جمهوری اسلامی شد، بلکه باید تلاش کرد تماما طرد و بی محل شود. به هر درجه که کمونیستها و رهبران کارگری به توانند از دل این کشمکشها، صفوف خود و طبقه کارگر را بیشتر متشکل نمایند و مردم معترض را نسبت به بساط انتخابات حکومت اسلامی آگاه نمایند، قدمی جمهوری اسلامی را که بیش از هر زمانی در منگنه تناقضات درونی خود گیر کرده به لبه پرتگاه نزدیک خواهند کرد.
۲۱۲/۰۲/۰۹