موانع انتقال به …..

پرسش یک: باردیگر  اخبار و گزارشهای نگران کننده ای در باره ساکنان اشرف و بحران انتقال آنها به کمپ لیبرتی به گوش می رسد. آقای قصیم, در مصاحبه امروز می خواهیم مشخصاً از شما بشنویم: موانع انتقال اولین گروه ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی- همان طورکه درتفاهم نامه ۲۵ دسامبرپیش بینی شده بود از چه قرارند؟

–  با سلام به شما و هموطنان شنونده , دو روزپیش, جمعه سوم فوریه, کنفرانسی در کنگره آمریکا برگزارشد تحت عنوان: « تضمین عدالت و حفاظت برای ساکنان اشرف», در آن جا  پیام خانم رزلهتینن, رئیس کمیته خارجی کنگره آمریکا,  به این کنفرانس با این جملات شروع شد, نقل قول می کنم:

« به رغم بیانیه های خوش باورانه سازمان ملل متحد و دولت آمریکا، من سخت نگران شرایط ساکنان اشرف هستم. من باور ندارم که یادداشت تفاهم امضاشده بین سازمان ملل و دولت عراق، دربرگیرنده حفاظت کافی برای ساکنان اشرف باشد. به ویژه من از این بابت نگرانم که به رغم تعهدات پیشین، متن یادداشت تفاهم، انتقال داوطلبانه افراد را تضمین/نمیکند. ضمن این که به اجرای منصفانه آن نیز شک و شبهه دارم.»

ملاحظه می کنید, وضع این پرونده و طرح امضاء شده ملل متحد و دولت عراق در ظرف چند هفته به جایی رسیده که سیاستمداران ترازاول کنگره آمریکا باورشان را به کارآمد بودن طرح انتقال و تضمین حفاظت ساکنان اشرف بلکل ازدست داده اند.

شما راست گفتید, اخبار و گزارشها جملگی مایه نگرانی فزاینده اند , وضعیت بحرانی و خطرناک شده. فقط یک قلم این خبر که سفارت جمهوری اسلامی اعلام کرده در داخل کمپ لیبرتی دفتر کنسولی دایر خواهد کرد, به اندازه کافی وحشتناکه –  این عمل درسابقه و سطح جهانی بی سابقه ست, شرایط کمپ اسراء جنگی در کشورهای اشغال شده توسط نازیها را تداعی می کند –  ,

این وضعیت  که بوی جنایت دیگری ازآن می آید, درظرف چند هفته اخیر پیدا شده. در کریسمس گذشته یادداشت تفاهم برای انتقال مسالمت آمیز توسط آقای کوبلر, نماینده و رئیس ملل متحد درعراق با مالکی امضاء شد, البته بدون حضور و موافقت مقاومت. ولی بعد خانم رجوی و ساکنان اشرف انعطاف نشون دادند, همه خوشحال شدیم که یک راه حل مسالمت آمیزو مرضی الاطرفین امکان تحقق پیدا کرده بود.

 دراین میان به طورفزاینده ای موانع سیاسی متعددی اثرتخریبی داشتند و باعث بهم ریختن طرح شدند ودر نتیجه موانع فراوان تکنیکی نیز به وجود آمدن, طوری که رویهم ماهیّت و سمتگیری آن طرح عوض شد. کار خراب شد و اکنون خرابی به اندازه ای شدّت یافته که حالا فقط سفارت جمهوری اسلامی و مالکی به به و چه چه می کنند. ملل متحد و آقای کوبلرهم, دراثر تعلل, سستی وسهل انگاری بازیچه عوامل سیاسی مخرّب شده اند. درطرف مقابل, همه سازمانهای حقوق بشری, جمع کثیر وکلای عراقی و بین المللی,  سیاستمداران اروپایی و آمریکایی, همه و همه نگرانی و مخالفتشان با انتقال بالا گرفته. بله, واقعیت اینست که وضعیت پرونده انتقال ساکنان اشرف بسیار بحرانی و نگران کننده شده.

پرسش دوم: پس لطف کنید, ابتداء موانع سیاسی انتقال را توضیح دهید؟

– به نظرمن مهمترین مانع سیاسی طرح حقوق بشری انتقال, مداخله سیاست خامنه ایه, سیاست رژیم ولایت فقیه ِ که کماکان می خواهد به هرترتیبی شده دراین پرونده مداخله کند تا هدف همیشگی خودش, – یعنی نابودی جان و حیثیت- اشرفیان برسد. یا توسط موشک اندازی و حمله مسلحانه و کشتار, این جوری نشد, با وخیم کردن شرایط و زجرکشی دراشرف و یا تبدیل کمپ لیبرتی به اردوگاه اسرای جنگی ومتلاشی کردن بافت سازمانی/ مبارزاتی مجاهدین درآن جا. در واقع , رژیم حقوق پناهجو و پناهنده سرش نمی شود. مثل همیشه قصد جان و نابودی مجاهدین را  دارد.  سیاست رژیم خطرناکترین مانع سیاسی راه حل مسالمت آمیزو مرضی الطرفینه!

 درهمین جهته که طرح دستگیری ۱۲۱ نفر را به مالکی ُحقنه کرده, درهمین جهته که بلافاصله بعد از امضای« یادداشت تفاهم» وفضای مسالمتی که ایجاد شده بود, عواملش دست زدند به موشک پرانی و شلیک خمپاره به اشرف, درهمین جهته که مالکی را کشوندند به رسانه های خود و آن اتهامات رذیلانه را پخش کردند, همین طورتلاش سفیررژیم درعراق و پخش نقل قولهای جعلی از جانب کوبلر.

 اوج این سیاست هم اعلام  دفتر کنسولی در درون کمپ لیبرتی ست. درست مثل حضور افسران اس.اس و گشتاپو در اردوگاههای پناهندگی فرانسه اشغال شده.  آن زمان آزادیخواهان ازشرّ رژیم نازی به فرانسه پناه آورده بودند ولی بعد ازاشغال فرانسه افسران گشتاپو به مدیران و گردانندگان کمپهای پناهندگی خط می دادند و بالاخره هم جابه جاییهای اجباری هولوکاستی را سازمان دادند.

مانع سیاسی دیگه, شخص مالکی وسیاست وی درجهت جلب رضایت خامنه ایه.

 به بینید, پس از امضای « یادداشت تفاهم» به جای حفظ و تقویت فضای مسالمت, به بدترین وجهی شروع کرد به نقض مفاد و تعهدات مندرج در تفاهم نامه. نه تنها محاصره نظامی و تضیقات گوناگون پزشکی, بهداشتی و اختلال در رساندن آب و مواد غذایی به اشرف را ادامه داد و حضوراکیپهای وزارت اطلاعات آخوندی در جلوی اشرف قطع نشد, بلکه حتی حرمت استاتوی رسمی پناهجوبودن مجاهدین اشرف را نگه نداشت و نگذاشت کمیساریای عالی شروع به کارکند و مصاحبه ها را انجام دهد, می دانید که تا حالا ۶ ماه دراین رابطه تلف شده. مالکی , به جای عمل کردن به مفاد تفاهم نامه, آن مصاحبه های رذیلانه را دررسانه های رژیم انجام داد و برای خامنه ای خوشرقصی کرد.

مانع سیاسی دیگر که خیلی هم اهمیت داره و روی کل پروسه تأثیر بسیار منفی و مخرّب گذاشته, فقدان یک اراده سیاسی قوی ازجانب مسئولان این وضعیت , یعنی آمریکا و ملل متحد ه.

اگرخانم کلینتون و آقای کوبلر, یعنی فرد مورد نظر و حمایتش, با اراده سیاسی قوی و مداوم عمل می کردند, پای الزامات اجرایی همان طرح « تفاهم نامه» می ایستادند, برپایه موضع آقای بانکیمون , مقاومت را دربررسی شرایط کمپ وبخصوص در ترتیبات اجرایی انتقال مشارکت می دادند, و خلاصه جهت اجرای یک راه حل حقوق بشری و « مرضی الطرفین» به طورجدّی اعمال اراده سیاسی می کردند, کار به این جا نمی کشید که مالکی به چشم اسیرجنگی به ساکنان اشرف نگاه کند, برای خامنه ای برقصد و سفارت ولی فقیه بخواهد در کمپ «لیبرتی» کنسولگری بزند!

درایام کریسمس گذشته,آمریکا و ملل متحد پا به میدان گذاشتند, چندروزی بیانیه و ابراز احساسات برای « تفاهم نامه» و بعد حاجی حاجی مکه. درزمینه اجراییات ریش و قیچ را دادن دست مالکی و به طریق اولی دست بختک اصلی.آنها هم درخلاء حضور سیاسی قوی و مداوم آمریکا/ ملل متحد, کمپ لیبرتی را به یک « دانشگاه اسلامی» تبدیل کردند. مسئولیت اصلی این اردوگاه اسرای جنگی که با ماسک لیبرتی تهیه شده درواقع با آمریکا و سوگلی اش  ِمستر کوبلرآلمانی ست. طبق سنّت و عرف شناخته شده بین المللی, مستر کوبلر مجاز نبود با سفیرخامنه ای در باره پرونده اشرف به صحبت و مشاوره بشیند. ولی ایشان, همانند وزارت خارجه آمریکا در ارتباط با رژیم ولایت فقیه, طرفدار اساساً «صندلی مذاکره» است!

پرسش سوم: آقای قصیم, مختصری هم راجع به موانع تکنیکی انتقال و بخصوص وضعیت کنونی کمپ موسوم به لیبرتی بگویید؟

به قول همرزم گرامی آقای روحانی که حقوقدان هستند و می گفتند اخیراً برای مقایسه نگاهی به  شرایط و مشخصات قانونی کمپهای اسراء جنگی انداخته اند, وضعیت کنونی این «لیبرتی» از مشخصات یک اردوگاه رسمی اسرای جنگی هم بدترست. صد رحمت به گوانتاناموی آمریکایی, لیبرتی عراقی که مثل عروسک روسی از درون کمپ ۴۰ کیلومتری یک کمپ نیم کیلومتری درآمده , برای زنده ماندن و زندگی (گیرم پناهندگی/ پناهجویی) نه آب آشامیدنی دارد, نه آب مصرفی /شستشو و نظافت/, نه غذا و نه امکانات پزشکی و درمانی, نه حتی سیستم فاضلاب!  به جای آب ونان و سایر امکانات حیات,تا دلتان بخواد دوربین و شنود و ازاین جور وسایل کار Big Brother ی , جهت دسترسی و مراجعه کنسولگری جاماو احتمالا اجرای طرح غیر مسالمت آمیز انتقال به دنیای باقی!

خانم غفاری, شما حتماً می دانید که به عنوان پناهجو, آزادی تردد درشهرمحل اقامت از جمله اصول پایه و حق قانونی ست, اما دراین «لیبرتی اسلامی» نه اجازه رفتن به شهر می دهند, نه امکان مراجعه به پزشک و وکیل و… نه دسترسی بلافاصله به یونامی و نه می تونید منتظر چشم آشنایی ازبیرون کمپ باشید. دیوارها قریب ۴ متر ارتفاع و … ازهمه بدتر و وخیمتر: معلوم نیست دولت عراق از چه دیدی, چه استاتو و موقعیت قانونی به مجاهدین نگاه می کند؟ و معیار رفتاری با ساکنان چیست, پناهجو؟ زندانی؟ تروریست دستگیرشده/ اسیرجنگی, چی؟… اصلاً معلوم نیست. ولی معلوم شده که تبعید شدگان به این «گولاک», باید آب و نان و دیگر مایجتاج… را , – با اجازه مخصوص پلیس عراق و با اسکورت مربوطه- از بیرون کمپ بخرند,لاکن فقط ازشرکتهایی که جنس حلال داشته ومالکی موافق باشد! می گویند سپاه قدس بیش از ۷۰۰ شرکت درامورو نیازمندیهای عمومی درعراق دایرکرده! چشم آمریکا و ملل متحد روشن.

پرسش چهارم: راه حل این وضعیت نابسامان چیست؟

مبنای راه حل ممکن همانست که آقای بانکیمون بارها گفته اند: «مرضی الطرفین و بدوراز خشونت». جابه جایی اجباری جنایت علیه بشریت محسوب می شود و قدغن است. اکنون با این وضع وخیمی که پیش آمده پرونده و پروسه انتقال درنوعی بن بست گیرکرده. یا باید ازکل این انتقال بی معنی گذشت و گذاشت که کمیساریای عالی پناهندگی درهمسایگی اشرف ( برای این که نگوییم درخود شهراشرف ) کار مصاحبه ها را سریعاً شروع کند/ بهتراینست که کمیساریا فعلا پناهندگی جمعی اعلام کند که پروسه شتاب بگیره/ و یا– اگرآمریکا و ملل متحد اصرار به انتقال دارند, راه حل همانست که اخیراً خانم رجوی پیشنهاد کرده اند:

 وکلای همه طرفهای قانوناً ذیربط دربروکسل یا یک محل دیگر یک «کمیته حقوقی مشترک» تشکیل دهند و یک سند جامع ترتیبات انتقال و شرایط اطمینان بخش سکونت درکمپ لیبرتی را تنظیم کنند و بلافاصله آن به اجراء گذارند.

پرسش پنجم: در همین شرایط کنونی نظرخود شما چیست, انتقال آری یا نه؟

به تجربه تاریخ, به تجربه همین دوسه سال اخیر, به خصوص تجربه همین چند هفته که از امضای « یادداشت تفاهم » می گذرد, راستش من به مالکی, به امضاء و قول و حرفهایش اعتماد ندارم. اگر در این کمپ لیبرتی  چیزی برای مخفی کردن نداشتند/ ندارند, اگر دامی نچیده واسارتگاهی تحث اختیار مالکی و افراد کنسولی رژیم نساخته اند , خوب, می گذاشتند وکلای مجاهدین, تکنیسینهای اشرف, اعضای خانواده و یا دستکم ناظران حقوق بشری وارد بشن و  پیش از جابه جایی به آن جا,  شرایط را بررسی کنن!  چرا مالکی تاکنون اجازه نداده ؟ مگر چه کاسه ای زیر نیم کاسه است؟ در کمپ لیبرتی که حالا اسم بی مسمائی شده, واقعاً چه اتفاقاتی افتاده و چه ترتیباتی داده اند؟ آن طرف پل انتقال کجاست؟ …. بدون پاسخ به این پرسش, هر قدمی در جهت انتقال  به ” لیبرتی”  گام گذاشتن روی پلی بازگشت ناپذیرست که آن طرفش را نمی بینیم , نمی شناسیم وبا شواهدی که داریم آن طرف این پل انتقال می تواند در غرقاب باشد, آن طرف انتقال می تواند در اسارتگاهی باشد تحت هژمونی و قدرت فائقه مأموران کنسولی رژیم ولایت فقیه.

 بنابراین خیلی ساده جواب من به پرسش شما اینست, اول باید وکلاء وارد شوند و گزارش کنند بعد تصمیم بگیریم. حتی در زندانها نیز وکلا  و اعضای خانواده اسراء حق بازدید دارند. پس, اول وکلای عراقی / وکلای بین المللی از این نوع ” لیبرتی” بازدید کنن و بعد تصمیم بگیریم.

پرسش نهایی: اگر پیامی دارید, بفرمایید؟

هوطنان عزیز, این یک پیکار حقوق بشری بی نظیر است, شمار روبه افزایشی ازوکلاء و فعالان شهیرحقوق بشری, مانند پرفسورالی ویزل,  به صراحت گفته اند: شکست و پیروزی این پیکار ابعادی ملی, منطقه ای و بین المللی خواهد داشت.  ازهمه ایرانیان آزادیخواه و طرفدارحقوق بشر خواهش می کنم, به این مهم توجه کنند و از هرطریقی که می توانند امداد برسونن تا با همبستگی و یاری همگان بتوانیم , به قول فردوسی, ”بدان را زبد دست کوته کنیم».

 + متن پیاده شده مصاحبه با رادیو ایرآوا (۵ فوریه ۲۰۱۲), اندکی تغییرو تبدیل ازشنیداری به نوشتاری – قصیم

لینک شنیداری مصاحبه: http://www.bbc.co.uk/persian/tv/2011/04/000001_ptv_newshour_gel.shtml