آرایش قوا و مرزهای انقلاب و ضد انقلاب در مرحله کنونی
بدون شک شرایط حساسی را از سر میگذرانیم رژیم باندهای سیاه و فالانژیستهای اسلامی فاشیستی با پیچیده ترین بحران موجودیتش روبروست زمان هر لحظه آبستن تغییرات جدیدیست تعجیل اسراییل بگفته وزیر دفاعش در حمله به تأسیسات اتمی و نگرانی و آخرین تلاشهای مجامع بین المللی مانند آمریکا و انرژی اتمی و بانک جهانی و اتحادیه اروپا برای سرپا نگهداشتن حکومت اسلامی ولی مطیعتر در آینده با فشارهای اقتصادی به نقطه اوجش نزدیک میشود ناوگانهای آمریکایی و انگلیسی به خلیج پارس روانه میشوند رژیم با کمک عواملش در خارج که بدون شک حضور عوامل سبزها و همکاران چپ نماهای ایرانی اش هم در آن محسوس است تظاهرات ضد جنگ را در آمریکا و اروپا براه می اندازند بلندگوهای تبلیغاتی آمریکا و اروپا هر کدام به فراخور حال خود با آگاهی از تنفر توده ها از حاکمیت با زرنگی ویژه ژورنالیستم حرفه ای مواضع ضدخلقی خود را با دعوت و مصاحبه های تکراری با عوامل سبز رژیم در خارج در واقع مردم را فریب و با رژیم لاس میزنند و در جنگ گرگها در بالای نیروهای حاکمیت نقش دارند و مواضعشان در برابر مطالبات مردم به هم نزدیک میشود. صادق صبا مسوول برنامه پارسی بی بی سی و رامین عسگراد مدیر صدای آمریکا با تمام توان گنجشکها را با کمک دیجیتال رنگ طبیعی داده و در صدد فروش آنها به ملت ایران به جای قناری هستند مضمون تمامی این خبرها در این رسانه ها در واقع رژیم را به آشتی و صلح و ملاطفت با مردم دعوت کرده و از آنها میخواهد تا سر مردم را با پنبه ببرند چرا که گردن زدن خشونت و ضدانسانیست. دستگیریها و اعدامها که وسیله ای کلاسیک برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه است فقط خوراک خوبی برای کمیته های بین المللی حقوق بشری هادی قاﺌمی ها شده تا از کمکهای مالی هزینه بیشتری را صرف تضعیف نیروهای رادیکال کرده و به تقویت شیرین عبادی ها بپردازد. با وجود اینها جنبش اعتراضی مردم میهنمان از هر سو در نهان و ظاهر شکل میگیرد اعتصابات کارگری اوج گرفته و کارگران بسیاری از کارخانه ها خواسته هایشان را از صنفی به سیاسی تغییر میدهند رژیم که با تمامی امکانات سزکوب و اطلاعاتیش هر روز با تعرضی حدید از سوی یخشی از جامعه روبروست کم کم کنترلش را که در بسیاری از بخشهای جامعه از دست میدهد فضا را پلیسی تر و امنی تر میکند با این همه جنبش اعتراضی ادامه دارد، در جا جای ایران از خرم آباد و تهران و کرج و بلوچستان و کرمانشان تا حراسان و آذربایجان و کردستان گهگاه صدای گلوله مغزهای مزدورانی را بزمین میپاشد و تشکلهای کارگری و صنفی های مستقل با هزینه های زندانی شدن و شکنجه واعدام در برابر این سرکوبها مقاومت میکنند در محلات نیز جنبش های خودبخودی سازمان پیدا میکنند و همدیگر را در پروسه اعتراضات میشناسند تبعیدیها که نه ولی جریانهایی که در ایران یا مقیم خارج هستند ولی به ایران رفت و آمد میکنند و چهارچوب قانون اساسی خمینی ساخته را بظاهر هم که شده پذیرفته و با مبارزه مسلحانه مرز و دشمنی پیدا کرده اند مانند جنبش راه سبز با تحکیم وحدتی ها و مجاهدین انقلاب اسلامی و مشارکتی ها واتحاد جمهوریخواهان ایران و حزب دمکرات کردستان ایران ،حزب دمکراتیک مردم ایران ، حزب کومه‌له کردستان ایران، حزب توده ایران و جبهه ملی ایران ـ اروپا و سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت و شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران و جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران که دستشان بازتر است تا از این آب گل آلودی که دیکتاتوری بر پا داشته ماهی بگیرند و حتی ناراضیانی که تا همین چند وقت پیش دستشان در سفره جنایات رژیم بوده در داخل وخارج همدیگر را ملاقات میکنند هدف از این میتینگها براندازی نیست هدف گرفتن قدرت دولتی از دست رفته از جناح مقابل است بیشتر گروه هایی که بر شمردم در دولت اصلاحات خاتمی نقش داشتند پست و مقام و آزادی داشتند حالا که خلع ید شده اند در اتحادی از پیش تعیین شده مردم را درون چاله جنبش راه سبز می اندازند خیلی ها از این چاله بیرون آمدند خیلی ها هم مثل اتحاد فداییان و شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران هم برای اولین بار کاندید شده اند . امکانات تبلیغی جرسی ها و اقمارشان در داخل و خارج که از آنها نام بردم به آنان این فرصت را میدهد که جنبش راه سبز خودشان را گسترش بدهند البته که در این بازارمکاره اطلاعات رژیم هم بیدار است و آگاهانه آنهایی که به جز خود، دیگران را هم به رفتن بزیر عبای ملاها سوق میدادند را زیر نظر دارد و مسلما هم امتیازاتی به آنها که هنوز هم به زندگی سخیف خود بشکل دریوزگی و مماشات ادامه میدهند قایل میشود تنها انتظار از آنها همکاری در شناسایی و نابودی اپوزیسیون رادیکالی است که خواهان برچیدن کل بساط باندهای سیاه اسلامی حاکم بر میهن است وگرنه این کبریتهای بیخطر را خودش در دنیا بعنوان مخالف و اپوزیسیون میشناساند، با همه این اوضاع و شرایط که ظاهرا به نفع رژیم هم کار میکنند همه دلایل و شواهد حاکی از آن است که کرکسان سیاسی از تهران تا واشنگتن و اروپا بوی سقوط را احساس میکنند همه آنهایی که با رادیکالیسم و سرنگونی تام و کامل رژیم مخالفند تنها به یک دلیل ساذه است که اگر رژیم سقوط کند آنها هم در برابر مماشات و همکاری با جلادان مورد بازخواست مردم فرار میگیرند و این به مفهوم سقوط خود آنها هم هست بزرگترین شاهد این مدعا هم تلاش گسترده و هجوم تبلیغاتی مجازی و حقیقی بیسابقه ایست که بر علیه ا اپوزیسیون های سرنگونی خواه مجاهدین و پژاک تشدید شده است نگاه عمیق که نه، فقط سطحی هم کافیست که با چشمان غیر مسلح هم صحنه های خباثت و خیانت به نفع رژیم و بر علیه نیرویی که به طول عمر رژیم با آن درافتاده و هرگز مماشات نکرده است را مشاهده کنید از سازمان ناپاک یا نایاک لابی معروف رژیم با مدیریت مزدور شناخته شده تریتا پارسی گرفته تا اصلاح طلبهای فراری و اتحاد نیروهای راست اپوزیسیون که طبیعتا به جز جریانات فوق عناصر منفرد زیادی را هم مانند شیرین عباذی و گنجی و سایت روز آنلاین و سازگارا و نوریزاده و هنرمندان راه سبز امید را هم در بر میگیرد همه یک چیز را دنبال میکنند مجاهدین باید بهر شکل متلاشی شود، در لیست تروریستی آمریکا بماند و موازی با آن سر کارآوردن یک خاتمی دیگر و بدست گرفتن مجدد قدرت وتسلط دوباره بر منابع و ثروت ملی و برخورداری از امکانات وسیع سابق است که توسط جناح حاکم کنونی از آنان گرفته شده است به همین سادگی.! در این صورت است که دعوای آمریکا و رژیم هم با توقف غنی سازی اورانیم مانند دوره خاتمی شرایط مذاکره را مساعد و تنشها را آرامتر خواهد کرد ، عوض کردن لحن رژیم از تهدید اسراییل به جنگ زرگری و بریدن از اسد و حمایت مخفی تر از حزب الله لبنان هم اصول پلاتفرم امضا نشده مورد توافق بین غرب و جنبش راه سبز بوده و در همین راستا هم تا کنون ادامه یافته است، به تعویق انداختن خارج کردن اسم مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا با وجود حکم های قضایی متعدد از دادگاه های مختلف اروپا و آمریکا و با وجود فشارهای بین المللی مضاعف بر دولت اوباما بیانگر تأسی آنها از این توافق است به قول ما ایرانیها باد و مه خورشید و فلک در کارند که قدرت را از جناح کنونی گرفته و به جناح دوم خردادیها پس بدهند .
سوال مهم و نکته قابل توجه اینست آیا استراتژی امپریالیستی برای نابودی و تضعیف انقلاب دمکراتیک نوین مردم ایران که با نزدیک شدن سلطنت و روحانیت دو بال وسیله اعمال جاکمیت غرب در ایران به یکدیگر مترادف خواهد بود موفق خواهد شد؟
زمانی باید به این سوال آری گفت که فراموش کنیم که به اندازه طول عمر این رژیم نیروها و عناصری هم بوده و هستند که بعنوان پیشروان جنگ بین خلق و فاشیستهای حاکم تا کنون با تمام جان و هستی خویش جنگیده و مقاومت کرده اند و هنوز هم در حال جنگی نابرابر اما شرافتمندانه و از موضعی انقلابی با دشمن بسر میبرندچنانچه اپوزیسیون انقلابی اتحاد عملی گسترده تر را سازمان دهد و با تمام قوا این توطﺌه مشترک غرب و ارتجاع را خنثی کند باید گفت که کاری تاریخی و سرنوشت ساز انجام داده است، شورای رهبری سرنگونی که آلترناتیو دمکراتیک شورای ملی را یا گسترش داده و یا آنرا در اتحاد با طیفهای دیگر نیروهای برانداز متحدعملی میسازد دور از چشم انداز نیست طبیعیست که در این اتحاد برای سرنگونی نیروهایی حرف اول را میزنند که دارای تشکیلات منسجم و آماده تر برای عملیات در داخل باشند بهمین جهت مجاهدین و پژاک در این اتحاد نقش عمده را ایفا خواهند کرد و نیروهای آموزش دیده آنان خط مقدم و فرماندهان جنگ نهایی بر علیه فاشیستها خواهند بود همانگونه که هستند، فقط در جریان این پروسه مبارزاتی آشتی ناپذیر است که نیروهایی از چپ و کردها که براست متمایل شده اند و نیز گروه هایی از داخلند که دوباره به صف انقلاب میپیوندند..
پر واضح است که بدون یک رهبری انقلابی هیچ جنبش اجتماعی و هیچ انقلابی به پیروزی نخواهد رسید همانگونه که دلایل شکست انقلاب دمکراتیک ۵٧ در برابر چشمان ماست و دقیقا با استناد بر همین تجربه هاست که هماهنگی با یک رهبری سیاسی انقلابی برای هدایت جنبش تعرضی مردم امری عاجل و ضروریست چرا که این انقلاب در درجه اول باید از آسیب لاشخوران سیاسی به کمین نشسته که زمانی هم دستشان در دست جلادان حاکم آغشته به خون بوده است و بطور مشخص از اتحاد قریب الوقوع جرس و سلطنت در امان بماند. انقلاب دمکراتیک نوین خلقهایمان دراین بلبشوی خفقان و خودفروشیهای رنگارنگ سیاسی باید و میتواند پیروزی را بر رژیم جهل و خرافه تحمیل کند. شرط این پیروزی ادامه هدایت این جنبش اعتراضی ٣٢ ساله توسط یک رهبری انقلابیست که تا کنون در بدترین شرایط دیکتاتوری و اختناق پرچم این مبارزه را در اهتزاز نگاه داشته و در پی ایجاد یک آلترناتیو مترقی, پلولاریسم و سکولاریسم و حاکمیتی دمکراتیک بر اساس منشور حقوق بشر شناخته شده در سطح بین الملل برای آینده است و بابت این اهداف مقدس انسانی هم تا کنون بالاترین بهای ممکنه را پرداخته است. به اعتقاد من رهبری انقلاب در پروسه اختناق و دیکتاتوری فاشیستی رژیم اسلامی در جریان کنش و واکنش بین ارتجاع حاکم و مدافعین منافع خلق بوده که خود را نشان داده ، ساخته شده و شایستگی رهبریش بصورت اتوماتیک مورد قبول مبارزین و بخش عظیمی از توده ها از اقشار مختلف قرار گرفته است. بزرگترین دشمن این رژیم خلق است و رهبران خلق و شایستگی آنان برای این امر هم توسط همین خلق رقم زده خورده است .
در زمانی که سیاسیون چپ و راست ما از اداره و داشتن یک تشکیلات کوچک بالنده سیاسی عاجزند زنی مبارز و آزادیخواه و مجاهد در صدر رهبری یک جنبش سیاسی اجتماعی با هزاران عضو و هوادار قرار دارد که بر خلاف آرزوهای سیستم پلید حاکم همواره در اعتلا و بالندگی بوده و هر لحظه محلهای خالی شده به هر دلیل رابا اعضای جدید پر کرده است.سالیان متمادیست که این جنبش را که مقاومت نام گرفته از خطرناکترین کوره راههایی که خونخوارترین رژیم تاریخ معاصر بعنوان سردمدار ارتجاع و فاشیسم اسلامی در اتحاد با سرکردکان امپریالیسم بر سر راهش نهاده با افتخار و سربلندی گذر داده است من خود سالهای در تبعید را با اشکها و لبخندهای این مقاومت زیسته ام من مریم رحوی را به خاطر رهبری بی بدیلش میستایم. او نقطه عطفی است در تاریخ مبارزات زنان, اوست که فمینیزم مترقی قرن را در تبعیض مثبت ارایه و درپراتیکش در عالیترین سطح عملی به جنبش برابری طلبانه زنان هدیه کرده است. هم اکنون مردم دقیقا و برعکس دوران پیش از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ۵٧ که نمیدانستند به جای شاه چه میخواهند میدانند که به جای رژیم جمهوری اسلامی چه میخواهند هم اکنون گذشته خیلی از گروه ها و سازمانها در مماشات با رژیم لو رفته است تنها اپوزیسیون سازمانیافته پایدار و دمکراتیک مقاومت است که با گردنی سرفراز بر اوج مبارزات دمکراسی طلبی و آزادیخواهانه میهنمان میدرخشد سرتا سر تاریخ این مقاومت سرشار از ایثار و فدای بهترین و شریفترین فرزندان خلقهای ایران برای آزادی میهن بوده است با این حساب تضمین کننده این خواسته ها و تحققگر برنامه دمکراتیک فردا کدام جایگزین است؟ چه جریاناتی در دفاع از منافع توده ها هرگز تسلیم زور حاکمان نشدند؟ چه کسانی با کنار آمدن با دشمن خلق به توده ها خیانت کردند؟ آیا بین مقاومت کنندگان در برابر ستم و تسلیم شدگان فرقی نیست؟
جنبش راه سبز این بار را کور خوانده است، انقلاب ملاخورشده ۵٧ تکرار نخواهد شد تمامی دسته بندیها و حناحهای رژیم باید بعد از سرنگونی مجازات پس بدهند باید مجاکمه شوند و همراه با آنان مماشاتگران و تمامی همکارانی که باعث تداوم حکومت جلادان شده اند باید در برابر خلق پاسخگو باشند. زنده باد دلاوری خلق.
زنده باد انقلاب دمکراتیک نوین خلق به رهبری مسعود رجوی
https://www.facebook.com/shooresh.lorestani?ref=tn_tnmn#!/notes/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8/10150720974705117