تقلایی دیگر برای سرهم بندی ﺁلترناتیو راست

این روزها یعنی روزهای سوم و چهارم فوریه٬ قرار است “مرکز اولاف پالمه” در شهر استکهلم سوئد جلسه ای از جریانات راست اپوزیسیون ایرانی برگزار کند. این مرکز که خود اصرار دارد “کارگاه ﺁموزشی” نامیده شود با دعوت از طیفهایی از سلطنت طلبان و مشروطه خواهان٬ جمهوریخواهان٬ جریانات قوم پرست و برخی از شخصیتهای جناح مغضوب جمهوری اسلامى٬ جلسه ای تحت عنوان “اتحاد برای دمکراسی” را فراخوان داده است. این سومین جلسه از این نوع است که توسط این مرکز برگزار می شود. مسئولیت اصلی کنفرانس را کارگاه آموزشی “ایده آ” بعهده گرفته است. مدعوین بعنوان رهبران سیاسی و صاحب نظر و تحلیگران سیاسی برای آینده ایران در یک کارگاه آموزشی دربسته و اختصاصی بنام “کارگاه هدی صابر” که توسط موسسه بین المللی ایده آ تدارک دیده شده، آموزش خواهند دید. “ایده آ” یک موسسه بین دولتی (Intergovernmental) با حدود ١۲۰ کارمند است که با بودجه دولتی اداره میشود و دفتر مرکزی آن در شهر استکهلم و جنب پارلمان سوئد قرار دارد.

در ماههای اخیر، نظیر این جلسات و دیدارها در هامبورگ٬ برلین٬ پاریس و لندن تحت عناوین مختلف مانند “کنگره ملی” و “شورای ملی” و “حاکمیت صندوق رای” با زعامت چهرهای شناخته شده ای مانند شهریار آهی و محسن سازگارا و دیگران برگزار شده است. این بار هم ظاهرا قرار است این عده دست چین شده جدا از آنچه برخی از شرکت کنندگانش اعلام کرده اند٬ با “همدلی٬ همراهی و همکاری” امکان اتحاد برای دمکراسی درایران را فراهم کنند. قرار است در کنار هم گرد آیند و به هم نزدیک شوند٬ گره ها و موانع همکاری و همراهی با هم را از سر راه بردارند. مرکز اولاف پالمه هم بعنوان برگزار کننده ظاهرا به دور از همه سیاستهای استراتژیک دولت سوئد و منافع اقتصادی و مالی و نیز نیات حزب سوسیال دمکرات و صاحب اصلی این مرکز٬ میزبان این گروه باشد٬ خرج و مخارج پنجاه تن از میهمانان را بپردازد٬ تا همفکر و همدل و همراه از درب دیگر کارگاه آموزشی آیده آ خارج شوند.

برای هر کسی که الفبای سیاست را میداند٬ این بازیها مشمئز کننده است. چه این جلسه کاملا محرمانه و بدون اطلاع عموم هم برگزار گردد٬ چه همه بتوانند شاهد مباحثات آن باشند٬ هدف کاملا مشخص است. این صرف بودجه برای هماهنگ کردن و رفع موانع همکاری طیفی از جریانات راست و ناسیونالیست و قوم پرست و پرو غرب و دوم خردادیهای سابق برای آینده سیاسی ایران است! دعوت شدگان طیفی را تشکیل می دهند که آینده ای متفاوت از جمهوری اسلامی برای مردم ایران نخواسته و نمی توانند بخواهند. مساله اینست که غرب نمیتواند بر جنبش اعتراضی مردم و سرنگونی طلبی و برابری خواهی مردم سرمایه گذاری کند٬ این برایش ممکن نیست! پس باید سرمایه های سیاسی اش را درجای دیگری بیابد! در میان طیفی از دوم خردادیهای سابق یعنی حکومتی های مغضوب٬ در میان حامیان و طرفداران خودش و اپوزیسیونی که تلاش می کند آن را دستچین و مهندسی کرده و زیر نورافکن قرار دهد تا نگرانی از جنبش مردمی و خواستهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه آنها نداشته باشد.

غرب برای حفظ جایگاهش٬ منافعش و استراتژی سیاسی و اقتصادی امروز و فردایش به تکاپو افتاده است تا این طیف را متحد کند و آنها را بعنان آلترناتیو جلوی صحنه بیاورد. اینکه همه آنچه توانسته تا کنون جمع کند و همه سرمایه سیاسی اش این گروه هستند، استیصال سیاسی و فلاکت آن را نشان می دهد. اما علیرغم همه تلاشهای اینچنینی و رفع و رجوع دعواهای درونی این جناحها٬ یک حقیقت ساده مثل خورشید میدرخشد و آن این است که جنبش سرنگونی و پایان کار جمهوری اسلامی در بستر اصلی اش قرار گرفته است! انتخاب واقعی مردم و شعارها مطالباتشان اتفاقا روشن تر از هر وقت نمایان شده است. در دل همه مبارزات پر افتخار این سالها٬ در دل هزاران اعتصاب و اعتراض کارگری٬ در میان مبارزه پرقدرت زنان و جوانان٬ هیچکدام از جریانات این طیف ها و خواستهایشان حتی برای اندک زمانی هم روی استقبال ندیده است! هیچکدام از سناریوهایی که این طیفها با اتکا به امکانات وسیع دستگاههای تبلیغاتی غربی تلاش کردند رواج دهند به خورد مردم نرفته است! کسی صدای امریکا و بی بی سی را در هیج مبارزه حق طلبانه ای مرجع خود نکرده است. شاهزاده را در خیابانها فریاد نزدند٬ مردم بقایای جناحهای جمهوری اسلامی و دوران درخشان امام راحل و اصلاح طلبان جمهوری اسلامی را درهمان زباله دانی گذاشته اند که جمهوری اسلامی را قرار داده اند!
کرزای تراشی و چلبی سازی و . . . فعلا تنها راهی است که غرب میتواند به آن دلخوش کند تا مبارزات مردم را منحرف کند و انقلابشان بدزدد! مخارج آن هرچه باشد از ضرر جبران ناپذیر انقلاب و جارو شدن همه نیروهایش به صرفه تر است!
انقلاب در راه است٬ این شعار و پرپاگاند نیست! این کنفرانسهای و تعجیل های سیاسی و پا روی پا گذاشتنهای کنونی٬ همه و همه نشانه آن است! بستن راه اتحاد مردم و ساختن لولویی به نام آلترناتیو برای انقلابی که پیش لرزه هایش را هم جمهوری اسلامی و هم غرب با دستگاه های دقیق سنجش تنفر عمومی مردم از وضع موجود سنجیده اند.

غرب به آینده جمهوری اسلامی و بهبود روابط آن با خود امیدی ندارد. پس تنها راه چاره برایش متحد کردن نیروهای خودی خودش برای فردایی است که مردم را و انقلابشان را به خانه بفرستد. کنفرانس اتحاد برای دمکراسی و مرکز اولاف پالمه و کارگاه آموزشی و همه تدراکاتی که درکنفرانسهای پاریس و هامبورگ و لندن دیده شده بر این اساس استوار است. پس از کنفرانس استکهلم، کنفرانس واشینگتن به دعوت جمهوریخواهان و طیف اکثریتی و توده ای و جریانات قوم پرست در راه است.
بد نام بودن کنفرانس استکهلم و پنهان کردن اهداف آن چنان است که برخی از خودی هایشان را هم از صرافت شرکت در این کنفرانس انداخته و صدای برخی از آنها را هم در آورده است. دارند توصیه میکنند که اگر میخواهید برای مردم ایران نسخه بپیچید بدانید شعور سیاسی این مردم را دست کم نگیرید٬ شتر سواری دولا دولا نکنید! این مردم تیزبین تر از آن هستند که فکرش را کرده اید. از همین حالا ما را خواهند شناخت و حذفمان خواهند کرد.
از کنفرانس استکهلم هیچ “میری” در نخواهد آمد! هر آلترناتیوی ساخته شود و هر تصمیمی برای آینده مردم گرفته شود٬ با حضور اعتراضی مردم حتی در یک خیابان فرعی و در یک تظاهرات و اعتصاب کارگری٬ طومارش از هم گسیخته خواهد شد. باور کنید٬ انفجار و انقلاب مردم مهار شدنی نیست! این انقلاب رهبران و فعالین و نیروهای تیزبین خودرا دارد. مدعی دارد٬ خط و برنامه دارد! بهتر وعاقلانه تر است که در کنار این مردم باشید.*