عوامل خانه کارگر علیه افزایش دستمزد

بار دیگر به آخر سال نزدیک می‌شویم و نبرد بین کارگران و رژیم اسلامی بر سر دستمزد شدیدتر می‌شود. رژیم اسلامی همه عواملش را بسیج کرده است که سفره خالی کارگران را خالی‌تر کند و کارگران هم باید متحد و متحدتر بر علیه این فقر و فلاکتی که بر آنها تحمیل شده، ظاهر شوند. صف ما فعلا پراکنده است، اما خود موضوع افزایش دستمزد تا حدی مناسب، می‌تواند این صف پراکنده را متحد کند و راهی نشان بدهد. به این نکته پائین‌تر می‌پردازم.
ایلنا، که پادوها و عوامل مزدور خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار را “فعال کارگری” می‌خواند، نوشته است که “فعال کارگری” کرمعلی سامانی پور گفته است “اگر امسال افزایش حقوق کارگران طبق قانون بر اساس تورم افزایش یابد، بیکار افزایش پیدا می‌کند.” چرا که “بخشی از صنایع در حال رکود هستند و قادر به پرداخت حقوق افزایشی سال ٩١ کارگران نخواهند بود، در نتیجه ما شاهد افزایش بیکاری کارگران در سال آینده خواهیم بود.” مقوله “فعال کارگری” را برجسته و در تیتر خبر می‌آورد که تأکید کند مخالفت با افزایش دستمزد از جانب کارگران و “فعالین کارگری” است! منتها مقاومت بر علیه افزایش دستمزد کارگران و سرکوب و جاسوسی در بین کارگران، رسالت این پادوها بوده است. این چیزی نیست که ایلنا امروز قادر باشد به کارگران بیاندازد. این پادوها که بقول خودشان “بازوی مدیریت” هستند، در چپاول کارگران با کارفرماها و دولت کارفرماها شریک هستند. هر دو تومانی که بتوانند کمتر به کارگران بدهند، آن را “سه جانبه” بین کارفرما، عوامل خانه کارگر (خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار، ایلنا و غیره) و دولت خودشان تقسیم خواهند کرد. ما کارگران اما به این موضوع مثل سالهای گذشته می‌نگریم که عوامل خانه کارگر خط دفاعی اولیه کارفرماها در هارت و پورت کردن درباره دستمزد و عدم افزایش دستمزد کارگران هستند و با بی توجهی به این هارت و پورتها، خواهان افزایش دستمزد تا سطح یک زندگی انسانی و شایسته انسان امروزی هستیم. معلوم است که آن کسی که میگوید حداقل دستمزد کارگران را از ٣٣٠ هزار تومانی که هست افزایش ندهید، نه مشکل خانه و مسکن و کرایه دارد، نه مشکل خرج دوا و درمان و دکتر و نه هیچگونه مشکل معیشتی دیگری که بخواهد با دستمزد ٣٣٠ هزار تومان به جنگ آنها برود! ایشان بر سر سفره رنگین مثلث احمدی نژاد، خامنه‌ای و رفسنجانی جایش گرم است!

کارگران می‌توانند
بالاتر گفتم که صف ما پراکنده است و موضوعاتی مثل افزایش دستمزد می‌تواند این صف پراکنده را متحد کند. اصل مطلب این است که کارگران انتظار افزایش دستمزد به تناسب تورم را دارند و هر ساله این جنگ را داشته‌اند. می‌دانیم که حداقل قیمت دلار (که شاخص بالا و پائین رفتن تورم است) در عرض یک ماه از ٩٠٠ تومان به ٢١٠٠ تومان افزایش یافته است. واضح است که در اثر این ارزش سقوط ریال و گرانی شدید کالاهای مورد نیاز مردم در اثر این بی ارزش شدن ریال قدرت خرید کارگران هر روز بطور جدی کاهش مییابد. از اینرو افزایش جدی دستمزد در حدی که زندگی خانواده کارگری را تامین کند بسیار حیاتی و فوری است. این رژیم اما دارد ابتدائی ترین مایحتاج زندگی، مثل دوا، دکتر و نان خشک و خالی را هم یکی پس از دیگری از ما کارگران میگیرد. نه تنها این موضوع ما را باید به کسانی که بر علیه افزایش دستمزد می‌ایستند حساس کند، بلکه حساسیت ما را نسبت به خوابی که عوامل و دولت کارفرما برای ما دیده‌اند را بر انگیزد و دستمان را در دست همدیگر بگذارد. اولین اقدامی که می‌تواند ما را متحدتر و حرفهای ما را پخته‌تر کند، ایجاد مجامع عمومی کارگری است که هم ایجاد همدلی می‌کند و هم راه نشان می‌دهد. در این مورد زیاد گفته‌ایم و باز هم باید بیشتر گفت. اما آنچه که لازم به یادآوری است، این نکته است که بدون درجه‌ای از تشکل و اتحاد در جنگ بر سر دستمزدها با رژیمی که تا دندان مسلح است، پیروزی امکان پذیر نیست. دومین نکته مهم اتکا به نقطه قدرت ما کارگران یعنی ابزار اعتصاب در شکل متحد و سراسری آن است. با اعتصابات سراسری قدرتمند این حکومت را میتوان از پا درآورد.
این رژیم نمیتواند برای مدت زیاد دیگری در قدرت باشد. موقعیتش بدتر و ضعفیتر از آنی است که کسی به آن امیدی بتواند ببندد. در نتیجه هر درجه از تشکل و اتحاد بر سر هر موضوعی می‌تواند ما کارگران را آماده‌تر کند که در تلاطمات پیش رو قوی ظاهر شویم. و سهم واقعی مان را از زندگی و این جامعه و دسترنجمان بخواهیم.
٣١ ژانویه ٢٠١٢