حضور زنان اما در کجاها؟

به یمن آزاد سازى بازارهاى جهانى ونظم دادن به ایدولوژى نئولیبرالى، وضع بشر امروزى در اروپا و کل جهان دچار ناکامیهاى بسیار شد وهمین دگرگونیها باعث شد که شرایط براى قدرتها، بیشتر فراهم شود تا با هر آنچه که امتیازاتى هم بود که نسلهاى گذشته از پس مبارزات بدست آورده بودند دوباره از آنان باز پس گرفته شود. تاثیراین فضاى رقابتى باعث شد که بیکارى یا کار نیمه وقت به کارگران و کارمندان تحمیل شود، اما زنان که با هرسیاست جدیدى، هر تفکیک و شکافى که میان کارفرمایان و قوانین تازه بوجود مى آمد ویا هربهانه دیگرى محدودیت و یا حذف آنها “دسته دسته” از طرف مقامات بالا و کارفرمایان  به اجرا درآمده و مى آید این نا امنى بازار و بى ثباتى شرایط را براى زنان اسفبارترکرد که اغلب منجر به مهاجرت آنان و در جستجوى کار، به سایر کشورها و بدنبال شغل هایى که پیامدهاى خطرناک  را هم  در پى داشت و دارد روان شدند ۔ و عملن جنگى از قبل تعریف شده علیه بشریت و پیشاپیش آن زنان در گرفت.  
چیزى که امروزه براى ما شناخته تر شده است اینست که زنان بیشتر از مردان و به بهانه هایى چون باردارى و و حمایت از اعضاى خانواده ” خیلى راحتتر” ازکار اخراج میشوند.
امروزه، خیلى راحتتر زنان را از شرکت  یا مشارکت در کارهاى تخصصى، یا مدارس عالى محروم میکنند.
امروزه ، خیلى راحتتر شغل ها مردانه ، زنانه واز قبل هدایت شده تر صورت میگیرد ۔ که زنها باید در رشته هایى حضور یابند که بر خلاف جنسیت آنها نباشد تا جایگاه مردان پا بر جا بماند.
امروزه و به گفته  دست اند کاران ، زنان هر چقدر هم کار کنند باز نمى توانند خرج خانواده شان را تامین کنند چون مزدى که بابت کارهاى غیر تخصصى دریافت میشود بسیار پایین است.
امروزه زنان را راحتتر منزوى میکنند و با تفسیرهاى متفاوت از مردان راهى خانه براى بردگى دوباره و وظایف همسردارى میکنند و با کاردرآشپزخانه پیوند دوباره میدهند.
امروزه و به یمن روند  جهانى شدن جنگهاى تحمیلى، زنان و دختران راحتتربه اسارت گرفته میشوند و مورد تجاوز و سو استفاده جنسى قرارمیگرند و به عنوان توسعه استراتژى بازار با کشورها مبادله میشوند.
امروزه خیلى راحتتر کودکان و زنان جوان ربوده میشوند و به کشورهاى دیگر سرازیرشده  و بدن کالا شده آنها درپایگاهاى مختلف تجارت سکس بعنوان آزاد سازى روسپیگرى درفاحشه خانه ها، و… به سودهاى کلان براى صنعت گران، باندها و دلالان  قانونى وغیر قانونى تبدیل میشود.
امروزه و در دمکراسیهاى غربى هم  خیلى راحتتر زنان مورد سرزنش، ملامت و محکومیت قرارمیگیرند تا بگویند زنان خود تن به تجاوزمیدهند وبانى خشونت  هم خود آنند.
امروزه خیلى راحت و بدون هیج تناقضى با تجارت آزاد بازار، مردى که در محل کار زنى را مورد تجاوز قرار داده باشد بدون حکم بازداشت میتواند به سر کاربرگردد.
امروزه خیلى راحت تر و به شکل گله ایى و گروهى در محل هاى مختلف زنان را مورد خشونت جنسى قرار میدهند.  امروزه خیلى راحت تر زنان در دام اعتیاد مى افتند و قربانى مواد مخدر میشوند.
امروزه زنان چقدر راحتتر و بدون اینکه طعم زندگى را چشیده باشند در بى امنیتى خیابانها ودرمیان کارتونهاى تکه پاره رازهاى پنهانى را همراه با مرگ خود به گورمیبرند.
و امروزه خیلى راحت تر زنان به دلایل مختلف به قتل میرسد، از طرف شوهرانشان وادار به تن فروشى و یا واداربه خودکشى میشوند.
و امروزه خیلى راحت تر زنان وادار به دزدى وگدایى و قتل دیگران میشود.
واما امروز درایران زنان آگاه  خیلى خوبتر این رژیم ستمگر و سوگند خوردهاى  وفادار به بیرق اسلامى واز دیارباقیمانده حکومت  ٣٣ ساله را شناخته اند ، زنان میدانند که دیگر نه دستى ازغیب و نه حمایتى از خدایان نمیتواند وقایع فاجعه بار جنایکاریهای این حکومت و فرهنگ و سنت متحجراسلامى و پدرسالارى را که ازهمان روز اول پدیداریش ستم برزنان حقانیت در ماندنشان شد را انکار کنند. دیگر نمیشود  اسلام را رنگارنگ نشان داد و همراه با وطن پرستهاى آتشین ایرانى، میراث دار دوباره فرهنگ عقب مانده و روبه زوال پدرسالارى نشد و محتواى بى وزن خود را به مردمى آزادیخواه عرضه کرد. زنان ایران باید متحدانه علیه این همه بیعدالتى بپاخیزند ،علیه تبعیض، علیه نابرابرى جنسیتى، علیه ریاکارى در تقدیس و درمالکیت مرد بودن، و علیه هر قید وبندى واجبارى خواستار استقلال و آزادى خود شوند.
دولتها از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب، از دیکتاتورى ومذهبى زده تا دمکراسى ملیح ، تعرضات خود راعلیه زنان  با چنان بى رحمى ادامه دادند ومیدهند که تو گویى این مائیم که بر گرده آنان سنگینى مى کنیم،  یا که این مائیم زندگى را براى آنان دشوارترکرده ایم. چه کسى هست که صداى خشم و بیزارى زنان را هم از این وضعیت نابرابر درانقلابات عربى نشنیده باشد ۔ هر چند جاى خوشحالى است که زنان هم در خیابانها خواسته هاى خود را با صداى بلند فریاد زدند ، حتى اگرخواسته هایشان به داخل پارلمانها ها سرایت نکرد اما بى حقوقى را نشانه تمدن نمى دانند.

اعتراضى غیر مقدس به آنچه مقدس است؟
کوشش بسیارى شد تا حمایت سیاسى از حرکت عریان شدن زن هنرمند ایرانى را که صورت گرفته بود به عنوان خود کشى سیاسى قلمداد کنند. تلاش کردند این حرکت بدون برگشت برهنگى زنان علیه حکومتهاى اسلامى را با پرنسیبهاى مبارزاتى و سیاسى داخل این کشورها بیگانه بدانند و آن را یک ضایعه مبارزاتى  قلمداد کنند ۔ واین نوع اعتراض ها را بى توجه به افکار مردم که با واقعیات جامعه فاصله ها دارد را افراطى بخوانند. هرچند که در محاسبه خیلی ها ى دیگر، این نوع اعتراضات از رنج و ستمى است که سالهاست ترس و شکنجه و زندان تولید کرده ومیکند وبستن این پرونده نا خوانده هم غیرقابل اجتناب است. اما همانطور که پیش بینى کرده بودیم که رژیمهاى ایدولوژیک واسلامى انسانها را ومخصوصن زنان را تا گلو در لجن فرو میکنند ، مى بایستى منتظرچنین اعتراضا تى هم مى شدیم. اما ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نه تنها تاریخ بلکه زمان هم تغییرکرده و بدون تردید این نوع اعتراضات یکى از کاربردهاى مبارزاتى است که با آگاهى که درخود دارد نوع هاى مختلفى ازمتوهمان به آزادى زن را هم افشا خواهد کرد.
بعضى از این معترضان به عکس نیمه عریان گلشیفته زن هنرمند ایرانى، به تقدیس از خود کوچکیشان پرداختند و اظهارداشتند که در مبارزه علیه بورژوازى و منزوى کردن اسلامیها، صداها تعیین کننده هستند نه نمایش دادن بدن. ( لابد به تدریج  خواهند گفت روسریها را هم نباید پرت کرد۔) اما این نوع ذهنیات از آن دسته افسانه هایى است که از سالها پیش رایج بوده و کارش هم گمراه کردن واقعیاتى است که فریب را قطعن تاب نمى آورد.  البته درصف جناحها ى مختلف دور و نزدیک به حکومت اسلامى، این دلالان ارتجاعى براى حفظ وضمانت جایگاه خود شروع به تسکین دادن فرهنگ سنتى و مردسالارانه حاکم برخود و جامعه کردند که با دیدن این عکس دچار اختلال موضعى شده بودند وبه ناموس و غیرتش بر خورده بود باید گفت، اگردر گوناگونى قالبهاى فکرى این سنتیهاى مسلمان و غیرمسلمان تجاوز به حقوق زنان موج میزند، حرفهاى ناگفته عکس گلشیفته پویایى نهفته اش درآنستکه او بى حرمتى و خشونت نسبت به زنان را درک  کرده اما قبول نمى کند که ظلم و وستم و حقیقت هر آن چه که در ایران به زنان میرود بدون پاسخ و دربرابر چشم دنیا زنده  زنده در خاک دفن شود.
اقدام شخصى گلشیفته و واکنشهاى بازارى و رنگ و رو باخته به او طنین صداى مبحوس شده میلیون ها زنى  را با خود دارد که  رهایى شان از انقیاد این حکومت زن ستیز واین فرهنگ مردسالار حاکم برآن سالهاست به تعویق افتاده. آنها که با ماسک هاى مختلف  جمع و تفریق زدند و حرکت او را نامحرم با افکار و برداشتهاى یخ زده خود پنداشتند، ثابت هم کردند که درمسیراین تکنولوژى جدید هم نمى توانند امانت داران بى غرضى باشند  چرا که این تکنولوژى ارتباطاتى با معرفت و جایگاه این جامعه عرفانى در تضاد است و آنچه را که مغایر با کند ذهنى آنهاست آرزو داشتند که نمى بایست رخ میداد و اگر زورش را هم داشتند حتمن آن را حذف مى کردند.
آن چه که شرط اساسى براى رهایى و آزادى مردم در ایران است مبارزه با این حکومت ضد زن است وراه پایان دادن به این وصله ناجور در دنیاى امروز انقلاب توده هاى تحت ستم است.
۳۰ ژانویه ۲۰۱۲