اسلام چیست؟ مسلمان کیست؟ ( قسمت سوم)

( اسلام بنیادگرای سیا سی حکومتی )

اسلام بنیاد گرای سیاسی طیفها ئی ازمحافظه کاران ،راستها ،سنت گراها ،واپسگرایان ،تندروها ، افراطی های مسلمان واسلام تاریخی ، ایدئولوژیک و اسلام ناب محمدی حکومتگر را دربر میگیرد. این اسلام که یکی ازاساسی ترین گرایشات وقرائات اسلامی است ،خود دارای دو شاخه عمده می باشد .

 شا خه شیعه آن توسط نظام حاکم اسلامی در ایران و دربیرون با حزب الله و سایر گروه ها وسازمانهای سیاسی و تروریستی شیعه لبنان، فلسطین،عراق و…نمایندگی می شود و شاخه سنی آن را میتوان نزد بن لادن ، ملاعمر و…درگروه های القاعده،طالبان ، جند الاسلام ، انصار اسلام، مدارس ومحافل طلاب ، سازمانهای تروریستی وهابی درافعانستان ، برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ،عربستان ، الجزایر ، پاکستان ، عراق ،چچن و…مشاهده کرد . هرچند این دو گرایش شیعی و سنی بنیادگرای سیاسی با هم تضاد ، دشمنی و اختلاف دارند ( ظلمهای عمر در مورد زهرا ، حق کشی علی توسط ابوبکر، عمرو عثمان که از نظر شیعه عادل نبوده اند ، اینکه عدل و امامت از اصول دین شیعه است وچرا سنی ها جانشینی علی پس از محمد و قضیه غدیر خم را قبول ندارند ، در آداب نماز خواندن ، زیارت ودرقبول احادیث ، روایات و…) و روزی نیست که در عراق ، فلسطین ، لبنان ،افعانستان و پاکستان صدها مسلمان شیعه و سنی با بمب ، موشک ، اسلحه و انفجارانتهاری همدیگر را به خاک وخون نکشند و به بهشت و جهنم نفرستند !! (وقتی خدا ، قرآن ومحمدشان یکی است ، اینگونه یکدیگر را به خاک و خون میکشند، چه رسد به سکولار، غیر مسلمان ، مشرک ، کافر ، مرتد ،آته ئیست ، سوسیالیست و کمونیست!!) با این وجود برخی شان دم از اتحاد زده ومی گویند باید اختلافات را کنار گذاشت ،فلسطین راآزادکرد ،اسرائیل را نابود کرد ، به مشترکات ، قدرت ، عظمت وگسترش اسلام وامت اسلامی درسر تا سر جهان توجه کرد و…!

اسلام بنیادگرااصیل ترین و واقعی ترین اسلام : اسلام محمد از اول سیاسی و حکومتی بود ،او با استناد به اینکه از خدا به وی وحی میشود ، آیات قرآن کلام خدا و او نبی خداست! به برقراری دین ، مکتب وحکومت اسلام، ایمان و گرویدن مردم به آن کوشید . اوبا ورود به مدینه مسجد ساخت،همانند یک حاکم وشخصیت سیاسی دولت تشکیل داد وحکومت اسلامی راپایه گذاری کرد ، ارتش تشکیل داد، فرمانهای جنگ وصلح صادر کرد، جنگها کرد ،قضاوتها کرد، بابرخی قبایل پیمان ومعاهده بست،برنامه های اقتصادی واجتماعی داد ، والی وحاکم به اطراف فرستاد ، سفرائی برای صدور ودعوت اسلام به سوی دیگرحکام و زمامداران فرستاد ،آیات قرآنی احکام و قوانین وفرامین ،بایدها ونبایدها ی الهی در امورجهادی قضائی ، جنگ ،کشتار،شهادت ، غنیمت ،انتقام ،جزیه ، مشرکین ، کافران ،منافقان ،محاربان ،معاندان و مرتدان ،اجرای حدود وقصاص ،بیت المال، ذکات ،ارث ، دیه ،خانواده ،ازدواج و… راصادر کرد! واسلام را در تمام شئون فردی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جامعه دخالت داد.  بنا براین آشکار است که ریشه و اساس دین اسلام با سیاست و حکومت عجین بوده و دین اسلام به هیچ وجه از سیاست وحکومت جدا نبوده و نیست . پس این اسلام سیاسی حکومتی چگونه میتواند به گفته روشنفکران و مدرنیست های اسلامی در صحنه باشد اما سکولار وجدا از سیاست، دولت و حکومت بماند ، دخالت نکند ، حقوق بشر، دموکراسی ،آرا و امیا ل مردم را هم محترم شمرد !؟

برهمین اساس اسلام بنیادگرای سیاسی ( البته با تفاوت در برخی عناصر بین شیعه و سنی ) می گوید :حکومت و سیاست و مشارکت درآن یک تکلیف و وظیفه دینی و واجب الهی است . دیانت‌ در رعایت‌ احکام‌ تغییر وخدشه ناپذیر شریعت‌ و فقه‌ اسلامی درجامعه است که باید در ترویج آن کوشید . اسلام به عنوان آخرین دین الهی تامین تمامی نیاز های فطری وطبیعی انسان را به عهده دارد و اورا به سعادت وکمال دنیوی واخروی میرساند.اسلام یعنی نص صریح قرآن و معانی آن یا حجیت ظواهر بدون تفاسیر امروزی و دروغین ،حقیقت در دل قرآن، سنت ، شریعت ، فقه و علمای اسلامی است. احکام اسلام کامل ومشتمل بر قوانین ومقرراتی است که حوزه اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و غیره همه را  شامل می شود و برای اجرای این قوانین ، مقررات ،نظم و امنیت در جامعه وجود حکومت اسلامی امری ضروری است. دین اسلام یعنی قدرت و حاکمیت الهی قرآنی روی زمین. قرآن و سیرت سیاسی حکومتی محمد بما می آموزد که قرآن و شریعت ، قانون اصلی ، اساسی و بنیادی است . جمهوری ،دموکراسی وانتخابات در کنار اسلامی که ذاتا الهی ، حکومتی ، خلیفه گری ، ولایی وفقهی است ، شرک است ورای مردم هیچ اعتبار شرعی والهی ندارد . در اصل حکومت منحصر به خدا ،پیامبر ،امامها ، پیشوایان ، رهبران روحانی وفقها ست .

در سایه این تفاسیراصیل و واقعی از قرآن ، اسلام ،احکام ،قوانین ،سنت وشریعت بوده وهست که طالبان والقاعده وحکومت اسلامی ایران دست به این همه فجایع ،اعمال ضد بشری ،ضد زن و انسانیت ،کشتار ، ترور واعدام درسراسر جهان زده ومی زنند . اینها چهره عریان ،واقعی وبزک نشده اسلام زور ، خشونت ،تحجر ، ترور ،ارعاب، تهدید ،بمب گذار،ضد تمدن و دستاوردها ی بشری ، اسلام اجبارحجاب ،پوشش ، ریش ، قصاص، دست و پا بریدن ، سنگسار و… را بخوبی به نمایش گذاشته ومی گذارند و بحق ثابت کرده و نشان داه اند که اسلام با دموکراسی ،علم ، مدرنیته ، سکولارسیم ، تحمل و مدارا ، قوانین و حق وحقوق بشری نمی سازد و تضاد دارد. اسلام مردم را نیازمند به داشتن قیم ، چوپان وسرپرست می داند تا از راه راست منحرف نشوند و شیطان گولشان نزند ! مهمترین و اساسی ترین تکلیف ، وظیفه وهدف برای اسلام و مسلمین برقرای حاکمیت بزرگ امت واحده اسلامی وقوانین قرآنی و شریعت الهی درسراسر جهان است . پس باید با بدست گرفتن قدرت سیاسی وحکومتی نظامات اسلامی شریعت مدار و فقه گرا
ایجاد کرد وبا دیگر حکومت ها ومخالفان سرجنگ و عناد داشت . بنابراین حیات این اسلام ،حکومتش ، ماندنش ، قدرتش ، پیروان ، مزدوران ،سرد مداران ،اربابان سرمایه و مذهبی اش با تروریسم ،کشتار ، استبداد ، اختناق ، سرکوب آزادی احزاب، فعالین ومبارزین سیاسی ، کارگری ، دانشجویی و زنان ، بحران زایی و اشاعه جهل ، خرافه ، فقر، عقب ماندگی و تهدید غرب ، ساخت موشک ، بمب اتمی ومعاملات پنهان و…گره خورده وعجین است .

و اما کارنامه اسلام سیاسی حاکم برایران : پس از نزدیک به سه ده حکومت اسلام سیاسی در ایران می بینیم که تنها و بهترین کار مثبتی که انجام شده، نشان دادن چهرۀ کریه و واقعی اسلام سیاسی و حکومتی ا ست. اگر در طول تاریخ و حد اقل در این صدۀ اخیر آخوندها و رساله نویسان و یا به اصطلاح روشنفکران و نو اندیشان دینی و… داعیه حکومت ناب محمدی! عدل علی ! و نامۀ کذائی او به مالک اشتر ! را داشته اند در این مدت فرصت بسیار مناسبی بدست آوردند تا نشان دهند حکومت اسلام سیاسی با ابزاری همچون سرمایه وسرمایه داران ، استبداد ، ولایت مطلقه فقیه ، شورای نگهبان ، مجلس تشخیص مصلحت نظام ، دفاتر ولی فقیه و ائمه جماعات ، سازمان تبلیغات اسلامی ، گروههای فشار ، چماقدار ، لباس شخصی ها ، نیروی انتظامی ، قوانین ضد بشری ، اجباری مذهبی و دامن زدن به بی سوادی ، جهل ،فقر،بیکاری ، خرافات ، تعصب مذهبی و ترویج آن از طریق رسانه ها و تریبونها وبا ایجاد رعب ، وحشت ، شکنجه ،شلاق و اعدام ،و ایجاد و گسترش بیحقوقی سیاسی ، اجتماعی ، تبعیض ،اختناق ، سانسور ، ستم ، آپارتاید جنسی ، قومی ،مذهبی ،.پارتی بازی ، باند بازی، چاپلوسی ، رشوه و…چگونه حکومتی است!!

و چه بلایی میتواند بر سرمردم یک کشور بیاورد ! چگونه میتواند به لکه ننگ و سیاهی درجهان امروز تبدیل شود! اعدام و قتل عام هزاران تن از زندانیان سیاسی دردهه شصت به جرم و گناه دگراندیش بودن توسط اسلام سیاسی واحکام شرعی صادره کشتار وقتل انسانها به عنوان مرتد و کافر ومنافق ومحارب درکجای جهان در این عصر تکرار شده ؟؟ بجز اسلام وقوانین الهی امکان این قتل عام ها در کجا وجود دارد؟ سالهاست کار دادگاه های انقلاب اسلام ناب محمدی و وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، انصار حزب الله، لباس شخصی ها، و دیگر مأموران و جلادان وشکنجه گران مقام ولایت ، دستگیری و بازداشت ، ضرب و شتم، شکنجه و شلاق ، زندان ، توهین ، تجاوز، اعدام و ترور دانشجو ،کارگر ، مبارز ، مخالفان سیاسی ، جوانان ، دگراندیشان ، روشنفکران ، انسانهای آزاده و معترض است. قتلهای زنجیره ای ،حادثۀ کوی دانشگاه ، حمله به مراسم روز زن و کارگر ، حمله به دفاتر روزنامه ها و مجلات، قتل زهرا کاظمی ها و صدها ترور و کشتار مخالفان در خارج ازکشورو…بی سابقه است !

بنابراین آیا چهره ای کثیف تر، ضد بشری تر و مرتجع تر از اسلام سیاسی حکومتی در این عصرو زمانه وجود دارد ؟ دشمنی بزرگتروشاخص تر از اسلام سیاسی در برخورد وضدیت با آزادی وبرابری انسانها ،دموکراسی ،حقوق بشر ،اظهارعقیده ،قلم ، بیان واندیشه ، آزادی مطبوعات ، احزاب ، سازمانها ،شوراها و انجمن های سیاسی،علمی ،دانشجویی ، اجتماعی، فرهنگی و تشکیلات صنفی ، غیر دولتی و مستقل کارگری ، سندیکایی، اتحادیه ها ، شوراهای واقعی کارگران و کشاورزان، کانونهای مستقل وکلا ، پزشکان وشوراهای واقعی شهر و روستای مردمی و…در جهان امروز،میتوان سراغ داشت؟؟

درعرصه تبعیض ونابرابری مذهبی ، سیاسی ، قومی ، نژادی ،جنسی و طبقاتی ، بی حقوقی وقوانین متحجر ضد زن ، تحمیل پوشش اجباری و حجاب ، آپارتاید جنسی وتوهین ،تحقیر ،ضرب و شتم دختران و پسران ، جلوگیری از مجالس جشن و شادی ، میهمانی ، موسیقی ورقص آنان ،نبود امنیت سیاسی، قضائی، اجتماعی ، شغلی و…برای زنان ، جوانان، کارگران، دانشجویان، دگر اندیشان، علم باوران و ارزش ندادن به انسانیت انسان، آزادی وجدان و بی احترامی ، بی عزتی به غیر خودی ها و مداخلۀ دین در تمامی ابعاد زندگی مردم،خصوصی نبودن دین و وجدان افراد، تفتیش عقاید، نظامهای آموزشی و درسی عقب مانده ، بسته ، اجباری ، خرافی ، غیر علمی و پر از دروغ و…حکومت ومکتبی وجود دارد که بتواند از اسلام سیاسی حاکم بر ایران پیشی گیرد ؟؟ 

در اشاعۀ جهل و خرافات از طریق رسانه های حکومتی، صدا و سیما ، تریبونهای امامهای جماعت، مساجد و تکایا، کتب درسی ابتدائی تا دانشگاهی، دامن زدن به مراسم اجباری مذهبی، عزاداری ، زنجیر و قمه زنی ، تبلیغ خرافاتی چون صدقه دفع هفتاد بلا ، استخاره ، سر کتاب ، دعا ، ندبه ، ناله ، زاری ، معجز دادن امامزاده ها ، خواب نما شدنها ، سالم شدن بیمارانی که با طناب و زنجیر به بارگاه امام رضا و …بسته شده اند ، رواج و چاپ کتابهای دینی قدیمی ، فالگیری ، جن گیری ، احظار ارواح ، قیافه شناسی ، کف بینی ، طالع بینی ، رمالی ، عرفان نو! و تعبیر خواب ، انرژی درمانی های متافیزیکی ، جمکران ، زیارت اهل قبور ، انواع نماز وحشت برای خسوف و کسوف ،آمدن و نازل شدن بلایای آسمانی همچون زلزله و سیل،بعلت فسق ، فجور و ناشکری و…مکتب ، مسلک ، مرام وحکومتی در دنیا هست که بتواند به گرد اسلام سیاسی برسد ؟؟ 

اقتصاد اسلامی و عدل علی یعنی ، زد و بند سیاسی و اقتصادی ، باند بازی، رابطه بازی، رانت خواری، مفت خوری، غارت، چپاول و چاپیدن منابع ، ثروتهای ملی، اختلاس، رشوه گیری ، رشوه دهی، باج دهی و باج گیری توسط سردمداران حکومتی ، دولتیا
ن، آخوندهای رنگارنگ ، آقازاده هاشان، قدرتمداران وسرمایه داران و خروج سرمایه های کلان توسط خود ، عمال و وابستگانشان،حسابهای نجومی بانکی و سرمایه گذاری در کانادا و اروپا . عدل اسلامی یعنی فقر ،تنگدستی ، بی عدالتی برای مردم ، فاصله شدید طبقاتی، تفاوت فاحش درآمدها، مشکل مسکن ، اجاره خانه، وضعیت بسیار بد بهداشت ، درمان ، بیمارستا نها ، کمبود و گرانی دارو،ایجاد گرفتاری ، بد بختی و فلاکت در زندگی روزمرۀ مردم، چند شغلی بودن ، مسافر کشی( اگر بنزینش پیداشود!) ، دست فروشی، گرانی وسایل معیشت، اقتصاد بیمار ، غیر تولیدی ، سنتی تجاری دلالی وابسته به نفت ، اشاعه فرهنگ چاپلوسی ، کرنش ، بندگی و ایجاد زمینه نان به نرخ روز خوردن ، حقه بازی ، دروغ ، ایجاد زمینۀ فساد ، فحشا، اعتیاد گسترده، ، قتل، تجاوز ، سرقت، کیف قاپی، بزه کاری، گدائی،بی توجهی به مسائل و دغدغه های جوانان، یأس و دلمردگی، خود کشی ، خود سوزی ، دختران فراری ، کودکان خیابانی ، کارتون خوابها و…

( اسلام سیاسی لکه ننگ وسیاهی در تاریخ بشری ) با توجه به نیم نگاهی که به گوشه ای از چهره کریه وغیر انسانی اسلام سیاسی درکارنامه سی ساله اش درایران انداختیم آشکار است که این اسلام ، چه در زمانی که ملی مذهبی و مجاهد ش در صحنه بود،وچه زمانی که میانه رو ،اصلاح طلب و دوم خردادی اش حاکم بود ، وچه اکنون که بنیاد گراهای ، طالبانی و مصباح ها قدرت را قبضه کرده اند ، ماهیتش ارتجاعی ،ضد بشری ، ضد زن و ضد آزادی است ، محدودیت است وخرافات ،خشونت است وترور واعدام، و به هیچ وجهی با لیبرالیسم ، دموکراسی ، حقوق بشر، آزادیخواهی ، اومانیسم ، مدرنیته ،سکولاریسم ، آزادی و برابری نمی خواند و همساز نیست . پس برای این افیون توده ها و این لکه ننگ و سیاهی در تاریخ بشریت ،این اسلام سیاسی تنها راه فقط زباله دان تاریخ است . تا همه مردم جهان وبخصوص ایرانیان(بجز مزدوران ،اربابان مذهبی و سرمایه ) بتوانند بدور از ترس ، ترور ، بمب گذاری ، موشک اندازی ، حملات انتهاری هوایی و زمینی و بمب اتمی ،آزادانه زندگی کنند . به امید اینکه همه ادیان و بخصوص اسلام فقط امر خصوصی افراد اعلام گردد ، سکولاریسم واقعی ، رادیکال وغیر معامله گر برهمه جهان حاکم شود تا دین بطور واقعی وبرای همیشه از حکومت ، دولت ، سیاست ، جامعه ،آموزش و پرورش و شئون زندگی انسانها جدا گردد . تا مردم بتوانند با این پیش شرط ونابودی استثمار سرمایه ازپیشرفت ،علم ، تمدن ، دموکراسی ، حقوق بشر وشأن انسانی وآزادی و برابری واقعی و سوسیالیستی برخوردار شوند .

در قسمت چهارم به اسلام خوش خیم روشنفکران ونواندیشان د ینی خواهیم پرداخت .

منوچهر اسدبیگی (بابک حکمت )