فولول … بعربی، پس مانده های ارتجاع

ماشین را استارت میزنم. همزمان رادیوی ماشین هم روشن میشود. صدای آنرا کمی بلند تر می کنم. اخبار بعد از ظهر رادیوی سراسری سوئد -P1- است. تقریبا تنها رادیویی است که گوش دادن به آن کماکان مفید است.

گزارشگر رادیوی سوئد از شهر قاهره و ازمیدان التحریر گزارش میدهد :

 ” امروز ۲۵ ژانویه سالگرد انقلاب ناتمام مردم مصر است. دهها هزار نفر در میدان التحریر تجمع کرده اند. و دهها هزار نفر دیگر در صفوف فشرده و طولانی در حال حرکت  بطرف میدان التحریر هستند.”

میدان، میدان التحریرٍ این سنبل اعتراض این سنبل اعتراض و انقلاب سال ۲۰۱۱ نه فقط در مصر و نه فقط در کشورهای عربی و نه فقط حتی در شمال قاره آفریقا که در بسیاری از نقاط جهان، از نیویورک تا پاریس از اسپانیا و ایتالیا تا قلب اسرائیل این سنبل میدان و تجمع در دل میدان ودر قلب شهرهای بزرگ است که التحریر را بعنوان یک میدان و بعنوان سنبل اعتراض و انقلاب زنده نگه  داشته است.

امروز ۲۵ ژانویه است. او ادامه میدهد: ” میدان التحریر مملو از جمعیت است. مردم از اقشار مختلف در این میدان جمع شده اند. امروز، هم روز شادی است و هم روز اعتراض است. – Fest och Protest – “

روز اعتراض است برای آن عده ای که انقلاب را شروع و شکل دادند. برای جوانان، برای کارگران و تهیدستان مصری که دستمزد روزانه شان معادل دو دلار و دو پاکت سیگار است. برای اکثریت مردمی که با اعتراض و اتحادشان باعث بزیر کشیدن ومحاکمه حسنی مبارک شدند.

جشن است برای عده ای – فولول –  که در هیج حرکت اعتراضی توده ای شرکت نکردند. برای عده ای که در سایه تلطیف و تطمیع و در جوار حکومت های ناصرو سادات و مبارک فربه شدند تا در چنین روزی بعنوان نمایندگان و ناجیان مردم انقلابی مصر با نظامیان و بقایای ارتجاع حاکم – فولول – سازش کنند و انتخاب شوند وبا حمایت مستقیم غرب و بویژه امریکا و با حضور در پارلمان، دولت دمکراتیک اسلامی تشکیل دهند.

امروز ۲۵ ژانویه است. او تکرار می کند.: ” میدان التحریرمالامال از جمعیت است. زن و مرد پیر و جوان و بخصوص خانواده های پر جمعیت مصری تمام نقاط  قابل ایستادن در میدان را پر کرده اند. جمعیت زیادی با سر دادن شعار و نشان دادن اعتراض خود خواهان ادامه انقلاب و بزیر کشیدن شورای نظامی و محاکمه ژنرال حسن طنطاوی هستند. جمعیت معترض تبانی اخوان المسلمین و نیروهای نظامی حاکم را  هو می کنند.”

در همین اثنا صدای موزیک به گوش میرسد. ظاهرن نیروهای نظامی گروه موزیک خود را روانه میدان کرده اند. تا بدین وسیله شادی خود را از این روز به مردم اعلام کننند. جمعیت فراوانی معترضانه به گروه موزیک نطامی هجوم می آورند و آنها را وادار به خروج از میدان می کنند.”

گزارشگر رادیو در ادامه گزارش خود بطرف یک ساختمان بلند که مشرف به میدان التحریراست می رود تا امواج سیال وفشرده جمعیت را بهتر نظاره و گزارش کند.

من هم با او اما در رویای خود به بلندیها و ارتفاعات پرواز می کنم تا یکبار دیگر در فضای انقلاب ایران سیر کنم.

به گذشته بر می گردم. با خود فکر می کنم که اتفاقات و مشاهدات دو انقلاب چقدر شبیه به هم هستند. گویی من، هم در میدان التحریر هستم بر بلندی همان ساختمان که گزارشگر رادیوی سوئد و هم در میدان انقلاب درتهران وبر بلندی ساختمان مشرف به میدان انقلاب.

 مردم هم، همان مردم.  توده های ملیونی در ابعاد بی شمار و سیل آسا که بطرف مراکز شهرها روانند. در قلب شهرها در میادین و گذرگاه ها در مراکز کارگری و در کارخانه ها در مقابل دانشگاهها همه جا همه جا انگار که میدان التحریر است.

خواست ها، خواستها را می گویم.  حتی خواستها هم همانهاست. آزادی، عدالت، رفاه و کرامت انسانی. درست همان خواستهاست عین همین جا میدان التحریر در قلب شهر قاهره.

 به خود می گویم، چه افتخاری چه سرافرازی بزرگی با این سیل خروشان مردم معترض که خواهان یک زندگی بهترهستند. وبرای آن از جان و دل مبارزه می کنند. اما دیری نمی پاید که بخود نهیب میزنم که ما ضعف و کاستی هم کم نداشته ایم. و گرنه حال و زوزمان بهتراز این می بود. هدایت و سازمان دادن این دریای خروشان مردم به یک تشکیلات به یک حزب و یک الگو وبه یک رهبری انقلابی نیازمند است که ظاهرن درهردو انقلاب عدم و جود آن کاملن اشکار است.

با یک تکان به خود می آیم. روی هیج بلندی نه ایستادم. کماکان در ماشین نشسته ام و به گزارش مخبر رادیوی سوئد از شهر قاهره گوش میدهم. او به  صحبتهایش اینگونه پایان می دهد. ” اگر چه تاریکی کم کم شهر قاهره و میدان التحریر را می پوشاند، ولی مردم زیادی با شعارهای خود فریاد می زنند : تا برکناری کامل حکومت نظامیان ما در اینجا خواهیم ماند.

 

هوشیار سروش

۲۷ ژانویه