بی نشان زیستن ، جان باختن در گمنامی!

یک مقنی ۲۵ ساله که برای عملیات لایروبی قصد داشت به درون چاه برود به علت انتشار واستنشاق گازهای سمی، هنگام پایین رفتن از چاه کنترل خود را از دست داده و به عمق ۱۵ متری چاه فاضلاب افتاده است. عوامل اورژانس مستقر در محل حادثه بعد از انجام معاینات اولیه مرگ این مقنی جوان را تائید و اعلام کردند.
این تمام خبری بود که ایلنا خبر گزاری وابسته به دستگاه بورژوازی اسلامی در روز شنبه بیست و چهارم دی ماه ۱۳۹۰ ، از مرگ انسان شریفی که برای سیر کردن شکم خود و خانواده اش مجبور به فروش هر روزه نیروی کارش بوده و در این راه جان خود را نیز از کف نهاده است ، منتشر ساخته است . چنان گنداب و کثافت دنیای سرمایه دارای و مدیاهای آنها را فرا گرفته است که حتی از اعلام نام آن کارگر نگون بخت ، خوداری نمودند . دنیایی که خیلی وقت پیشتر ها ، او و هزاران چون او را در اعماق فقرو گرسنگی حاصل از استثمار خود غرق ساخته است .
شاید اگر این ارازل به قصد پر کردن صفحات خبری خود نبود ند و یا تمایل به پیش بردن جدال های جناحی درون رژیمی نداشتند ، از انتشار حتی همین اندک خبر جان باختن این کارگر شریف که حتی از بردن نام او امتناع کرده اند و اصلا هم برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد که چه نام داشته و یا دارد ، پرهیز می کردند . چه آن زمان نیز که زنده بوده نیز برایشان فاقد اهمیت بوده که چه نام داشته است .چگونه این هیچ بودگان شکم خود را سیر می کنند .. کدام دخمه تن خسته و رنجورشان را در خود جای داده و شب را به صبح می رسانند. مهم نیست در تهران است یا که اصفهان و یاکه در تبریز . مهم نیست که در ایران است یا که در یونان ویا در امریکا … آنچه که از این بی نشان زیستگان و گمنام جان باختگان برای این جانوران اهمیت داشته و دارد ، جان کندن بیشترو تولید ثروت در کارخانه ها و شرکتهای عظیم شان بوده و هست .
این جامعه انسانی با تمام امکانات مدرن و تمام ماشین آلات آن حاصل نیروی کار طبقه عظیمی است که خود محروم است از آن چه که خود تولید می کند . این طبقه ای که هر روز می آفریند ، اما خود گرسنه و فقیر است . حاصل آفرینش او کاخ ها و ثروتهای افسانه ای عده ای انگل و دم و دستگاههای عریض و طویلی می شود که بخشی از آن مدیاها یی است که به تعریف و تمجید از مارک پیپ فلان دیکتاتور و جنس عبای فلان عمامه بر سر پرداخته و در شرایطی که می توان به آن پرداخت و در حاشیه ،خبر مرگ غمناک انسان کارگری که عمری را در جهنم ساخته شده به دست سرمایه داران دردناک میزیسته منتشر کنند . از همه مهمتر این گونه وانمود کنند که گویی مرگ این انسانها اتفاقی و بر اثر حادثه بوده است و نباید به دنبال علت و عامل آن گشت . تعداد زیادی انسان کارگر درانفجار کارخانه ذوب آهن غدیر یزد جان می بازند. هر یک از این جانیان حکومتی تقصیر را متوجه آن جانی دیگر می نماید . آخر سرپرونده این جنایت در کنار کشتار صدها هزار جان باخته دیگر در کارخانجات ،و معادن همچنان به عنوان سندی علیه این نظام نابرابر و رژیم اسلامی آن مفتوح قرار می گیر د . ازدیاد شمار قربانیان طبقه کارگر در محل کار و بی توجهی بورژوازی اسلامی به این جنایات تا آنجا تداوم پیدا کرده که احساس خطر کار چاق کن های سرمایه داران در نها د های بورژوازی ای چون خانه کارگر را بر انگیخته است . دبیر اجرایی خانه کارگر گیلان در این رابطه عنوان می کند که به جهت افزایش بحران‌ و تعدد اخبار ناگوار در خصوص کارگران، مشکلات این طبقه به مساله‌ای عادی برای مسوولان تبدیل شده است. این عنصر سرمایه داران اضافه می کند که انعکاس اخبار کارگری مبنی بر تعطیلی کارخانه‌‌ها و بیکاری کارگران از نگاه خبرنگاران ارزش خبری ندارد. این موضوع به طرز بی رحمانه‌ای جذابیتش را از دست داده یعنی اینکه مشکل کارگران دیگر قابل طرح نیست چون به مساله‌ای تکراری تبدیل شده است.
تمام شگرد این عناصر و نوکران بورژوازی در این واقعیت نهفته است که نگاهها را از بورژوازی و دولت اسلامی سرمایه داران به عنوان عامل اصلی این بی شمار جنایت بر علیه کارگران را ، منحرف ساخته و اینچنین خطری را که می تواند بر اثر مبارزه متشکل و متحد کارگران متوجه دولت اسلامی شود را یاد آوری کند .
اما این رفیق کارگر جان باخته با هر نامی که هست به عنوان یک هم طبقه ای برای طبقه کارگر نه تنها ناشناس نبوده و نیست بلکه هر روز صدها هزار چون او در یک مبارزه بزرگ طبقاتی برای بزیر کشیدن این نظام مبتنی بر سود و استثمار وکار مزدی ، پیکار می کنند . . این طبقه انگل اجتماعی و دولتشان که همه چیز را با واحد سود می سنجد و هر آن کس را که از دایره بهره کشی بیرون افتد را ندیده و آن را له و لورده می کند ، را بایستی با یک مبارزه متحد و متشکل به زیر کشید . من به عنوان عضو حزب اتحاد کمونیست کارگری مرگ این انسان شریف را به طبقه کارگر و خانواده دردمند او تسلیت عرض می کنم .
پدرام نواندیش
۱۵ ژانویه ۲۰۱۲