مردم و جنبش کارگری نهایتا پیروز این جنگ خواهند بود / مصاحبه ایسکرا با محمد آسنگران

 ایسکرا:  آخرین خبر از وضعیت فعالین کارگری که در سنندج دستگیر شده اند چیست. از دیگر فعالین کارگری  بازداشت شده خارج از کردستان چه خبر و چرا این دستگیریها در این ابعاد آغاز شده است؟

آسنگران: طبق اخبار و گزارشاتی که تا کنون منتشر شده است٬ در ادامه بازداشت و تحت فشار قرار گرفتن فعالین کارگری در ایران٬ سه نفر از فعالین کارگری در سنندج نیز بدون هیچ دلیلی بازداشت شده اند. یا دقیقتر باید گفت به دلیل دفاع از حقوق خود و هم طبقه ای هایشان بازداشت شده اند. معلوم است که دفاع از حقوق کارگران و مردم تحت ستم در جمهوری اسلامی جرم محسوب میشود و به همین دلیل این فعالین کارگری هم بازداشت شده اند. سه فعال کارگری که در روزهای اخیر در سنندج بازداشت شدند٬ مظفر صالح نیا٬ شریف ساعد پناه و شیث امانی از اعضا هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران هستند. این فعالین کارگری به ترتیب در روزهای ۱۵- ۱۸ و ۲۶ دی ماه ۱٣۹۰ دستگیر و روانه زندان سنندج شدند. همزمان با این بازداشتها در سنندج نیروهای سرکوبگر و امنیتی جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۲۵ دی ماه شاهرخ زمانی یکی دیگر از فعالین کارگری و عضو کمیته پیگیری را در محل کارش در تبریز بازداشت کرده اند. قبل از شاهرخ زمانی٬ محمد حسینی یکی دیگر از فعالین کارگری را نیز در دماوند بازداشت کرده و او را به زندان فیروزکوه منتقل کرده بودند.

علاوه براین موارد همه میدانند که تعداد دیگری از فعالین کارگری و از جمله رضا شهابی٬ علی نجاتی٬ ابراهیم مددی٬ بهنام ابراهیم زاده و رسول بداغی که تنها جرمشان دفاع از حقوق انسانی خود و دفاع از حقوق همکاران و هم طبقه ایهای خود بوده است٬ همچنان و بعد از ماه ها و سالها در زندان بسر میبرند.

این نوع اقدامات سرکوبگرانه علیه فعالین کارگری و همه فعالین معترض در جامعه امر همیشگی جمهوری اسلامی بوده است. اما گسترش این بازداشتها و تعرض اخیر به فعالین کارگری در شرایط خاص امروز اتفاق میافتد. از یک طرف در سطح جهانی ما شاهد جنبش ضد سرمایه داری در جهان غرب هستیم و از طرف دیگر رژیمهای دیکتاتور و سرکوبگر منطقه یکی بعد از دیگر مورد تعرض مردم قرار میگیرند و سرنگون میشوند. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی با طرح اصلاح قانون کار و حذف یارانه ها تعرض بیرحمانه به سطح معشیت طبقه کارگر و مردم ایران را بیش از پیش تشدید کرده است.  این فشار کمر شکن و غیر قابل تحمل به طبقه کارگر و همه مزدبگیران جامعه٬ با عکس العمل هشدار دهند فعالین کارگری و تشکلهای موجود کارگران مواجه شده است.  حکومت اسلامی از ترس گسترش یافتن اعتراضات٬ فعالین و رهبران کارگری را دستگیر میکند.

بویژه با گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری در مراکز مختلف کار در ایران از جمله اعتصاب مهم کارگران پتروشیمی های ماهشهرعلیه قراردادهای پیمانی و شرکتهای پیمانکار و موفقیت نسبی این بخش مهم کارگران٬ جمهوری اسلامی بیش از پیش از ناحیه جنبش کارگری احساس خطر میکند.

جمهوری اسلامی میخواهد با اقدامات پیشگیرانه یعنی دستگیری فعالین کارگری و زهر چشم گرفتن از جامعه٬ مانع رشد و گسترش این اعتراضات علیه توحش سرمایه در ایران بشود.

بازداشتهای اخیر فعالین کارگری و نگهداشتن دیگر فعالین کارگری در زندان٬ علیرغم اعتراضات وسیع سازمانهای کارگری در بعد داخلی و بین المللی را تنها میتوان در این متن توضیح داد. واقعیت این است جمهوری اسلامی نمیتواند با تحمیل دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر به مزدبگیران و اکثریت قریب به اتفاق جامعه و همزمان حذف یارانه ها و تغییر قانون کار یا به قول خودشان “اصلاح” قانون کار ضد کارگریش بیش از پیش به نفع سرمایه داران٬ انتظار داشته باشد با اعتراض و نارضایتی جامعه مواجه نشود.

بنابر این جمهوری اسلامی میداند که در خطر اعتراض و تعرض جامعه بویژه جنبش کارگری قرار گرفته است. به همین دلیل تنها راه دفاع از حاکمیت خود و ادامه دزدیهای میلیاردی سران و مقاماتش را در تحمیل فقر به جامعه و گسترش سرکوب و تعرض به مخالفین٬ بویژه رهبران و فعالین کارگری میبیند.

گسترش اقدامات سرکوبگرانه و بازداشتهای اخیر در سنندج که فعالین و رهبران کارگری را مورد هدف اصلی خود قرار داده است٬ تاکید دیگری براین واقعیت است که جمهوری اسلامی از ناحیه جنبش کارگری احساس خطر بیشتری میکند و میخواهد این جنبش پویا و در حال رشد را در نطفه خفه کند. هدف جمهوری اسلامی از این تعرض بیرحمانه به فعالین کارگری و بازداشت و تحت فشار قرار دادن آنها  این است که جنبش کارگری را از تکا پو برای رهایی خود و جامعه از این برزخ فقر و فلاکت باز دارد.

 حمایت از فعالین کارگری بازداشت شده و تلاش برای رهایی آنها و همه زندانیان سیاسی از چنگ جمهوری اسلامی وظیفه همه احزاب و سازمانها و فعالینی است که خود را مدافع حقوق انسانی و زندگی بهتر برای مردم معرفی میکنند. رهایی از این فقر و فلاکت جمهنمی که جمهوری اسلامی به جامعه تحمیل کرده است باید با ایجاد صفی متحد و یک پارچه علیه توحش سرمایه داران و دولت آنها پاسخ بگیرد.

جنبش کارگری با توجه به موقعیتی که هم اکنون کسب کرده است٬ و با توجه به صف وسیعی از فعالین و رهبران و سخنگویان رادیکال و جسور خود و مهمتر از همه با توجه به نقش و جایگاهی که در تولید و اقتصاد جامعه دارد٬ میتواند با پرچم رهایی کل جامعه از فقر و فلاکت تحمیل شده٬ متحدانه به میدان بیاید و جامعه را از این برزخ کنونی نجات بدهد. واضح است که در قدم اول باید قاطعانه از رهبران و فعالین و سخنگویان خود حمایت کند و آنها را از چنگال این رژیم جانی نجات بدهد.  جنبش کارگری و فعالین و سازمانهای کارگری در ایران در موقعیت مهم و سرنوشت سازی قرار گرفته اند.

اوضاع سیاسی دو سال اخیر٬ اتفاقات بعد از حرکت میلیونی مردم در ایران٬ تجارب غنی بدست آمده وبویژه  نقش پیشرو٬ پویا و تعیین کننده جنبش کارگری که در زیر تشدید خفقان و سرکوب جمهوری اسلامی بعد از سرکوبهای خونین سال ۸۸ همچنان ادامه دارد٬ این پویایی و پیشروی جنبش کارگری و ادامه تلاش برای سازمان یابی در این جنبش٬ توقع جامعه از جنبش کارگری را چند برابر کرده است. پیشروی و پویایی جنبش کارگری بویژه در دو سال اخیرکه در شرایط بسیار سخت و پیچیده ای اتفاق افتاده است٬ انتظار جامعه از این جنبش و از رهبران و سازمانهای کارگری را بالا برده است و باید به این انتظار جواب درخور داده شود. تلاش فعالین و رهبران و سازمانهای کارگری در این راستا حساسیت جمهوری اسلامی به این فعالین را چند برابر کرده است و تعرض به فعالین و دستگیری آنها برای خنثی کردن این تلاشها است.

ایسکرا: صحبت شما به مردم سنندج و فعالین و تشکلهای کارگری برای آزادی این فعالین چیست؟ رهبران و فعالین و تشکلها و سازمانهای کارگری و مدافع حقوق انسانی در این شرایط چه اقداماتی باید انجام بدهند؟

آسنگران: تا جایی که به جدال مردم و فعالین و رهبران کارگری علیه جمهوری اسلامی در سنندج مربوط است٬ باید بگویم که بدون شک مردم و جنبش کارگری نهایتا پیروز این جنگ خواهند بود. فعالین چپ و کارگری در سنندج تجربه و خود آگاهی قابل اتکایی در تقابل با جمهوری اسلامی و سرمایه داران دارند. سنندج یکی از کانونها و مراکز پر قدرت جنبش سوسیالیستی بوده و هست. سنندج بعد از انقلاب سال ۵۷ تا کنون در مقاطع مختلف کانون و مرکز تحولاتی بوده است که سرمشق بخشهای دیگر جامعه و راه پیشروی و پیروزی را نشان داده است.

از مقاومت سال ۵۸ گرفته که جریانات مفتی زاده و مرتجعین اسلامی را حاشیه ای کرد و حاکمیت رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی را نپذیرفت٬ تا مقاومت جسورانه و طولانی مدت در مقابل نیروهای مسلح و بیرحم این رژیم٬ از سازمان دادن مراسمهای روز جهانی کارگر در اواسط دهه ۶۰ میلادی گرفته تا ایجاد تشکل کارگری در همین ایام و به میدان آمدن صفی از کارگران و رهبران کارگری در آن شرایط که دوران اوج توحش اسلامی و تثبیت این رژیم خونخوار بود٬ از سازمان دادن روز جهانی زن در ابعادی وسیع و توده ای گرفته تا سازمان دهی روز جهانی کودک به عنوان یک پدیده تازه در سیاست و فرهنگ ایران٬ از تجمع و اعتراض وسیع در مقابل قتل عمد دولتی و مجازات اعدام گرفته تا سازمان دهی اعتصابات عمومی علیه کشتار فعالین سیاسی همراه دیگر شهرهای کردستان٬ از به میدان آمدن فعالین کارگری به اسم و رسم خود گرفته تا دفاع این فعالین از حقوق کارتن خوابها و کودکان خیابانی و…. همگی تجربیاتی هستند که ابتدا از سنندج به امر توده وسیعی از مردم تبدیل شده و در قدمهای بعدی ما شاهد بروز و گسترش این تجربیات در دیگر شهرهای ایران هستیم.

این بار هم انتظار این است که مردم سنندج و جنبش رادیکال و سوسیالیستی و فعالین کارگری و رهبران لایق این جامعه در این شهر جواب در خور و قاطعی به این توحش رژیم اسلامی بدهند. من شکی در این واقعیت ندارم که مردم و فعالین و رهبران کارگری آگاه تر و متحد تر از آن هستند که جمهوری اسلامی بتواند با این دستگیریها خللی در اراده متحدانه و جسورانه آنها بوجود بیاورد.

خطاب من به رفقای کارگر و فعالین و رهبران کارگری سنندج این است که صف متحد و یک پارچه خود را همچنان ارج بگذارند. این صف را محکمتر و وسیعتر کنند. همه فعالین و تشکلها و رهبران کارگری  و همه انسانهای آزادیخواه و برابری طلب لازم است یک صدا و متحد اعلام کنند فعالین کارگری زندانی را و همه زندانیان سیاسی فوری و بدون قید و شرط باید آزاد شوند.

لازم است عکس و پوستر این فعالین کارگری به عنوان رهبران واقعی و لایق جامعه در سطح شهر توزیع و به همه معرفی شوند. با امضا طومار در محلات و مراکز کار در دانشگاه و مدرسه و در همه تجمعات و خیابانها٬ یکپارچه اعلام شود دستگیری این فعالین کارگری را محکوم میکنند و خواهان آزادی فوری آنها بدون هیچ عذر و بهانه ای هستند.

لازم است همه تشکلهای کارگری ایران طی یک بیانیه واحد خواهان آزادی همه فعالین کارگری شوند و دستگیریهای اخیر را محکوم کنند.

همه فعالین کارگری و آزادیخواهان در سنندج در عین حال باید هر کدام به عنوان یک خبرنگار همه رسانه ها را از وقایع شهر مطلع کنند و با منتشر کردن اطلاعیه و بیانیه و مطالب مختلف و گزارش و مصاحبه با رسانه ها٬ جامعه را از گوشه و زوایای مشکلات مردم و فعالین باز داشت شده مطلع کنند و خواهان حمایت وسیعتر و اتحاد محکمتری بین مردم علیه زورگویان و سرکوبگران بشوند. این موارد بعلاوه امکانات و ابتکارات دیگری که فعالین و آزادیخواهان خود آنرا مفید میدانند٬ و اعتصابات و اعتراضات اخطاری در محل کار و آموزش راههایی است که میتواند توجه عمومی مردم ایران و جهان را به این موضوعات جلب کند و سرکوبگران را ناچار به عقب نشینی نماید.