سرداب چرخه ها !

سعید جان ضمن خسته نباشی .
http://www.tipf.info/charkhemsarshar,az,tanagoz.htm
http://www.tipf.info/hekayate,ma.htm

اول اینکه ویکی پدیا منبع خوبی برای اطلاعات مختصر و مفید است بدون قضاوت و پیش داوری ….برای کسانی که درون پدیده و ظرفی محصور نیستند و دیدشان واقعی تراست .

دوم اینکه من متد علمی را نفی نمیکنم ولی برای ذهن ساده من و امثال من ، صحنه علمی این نیست که ۱۰ سال یا بیشترو کمتر؛ فردی و عده ای جان بکنند و خون دل بخورند برای خلق و بزرگ شدن مولودی ….و بعد برای “تکامل قانونمند” آن؛ شروع به تکه تکه کردن آن کنند و یا هربلای دیگری که بوی تکامل ندهد و بوی تسلط و هژمونی خواهی …..والا میرسیم به اینکه درزمان حیات منصورحکمت هیچ انشعابی رخ نداد پس تکاملی درکارنبوده است !

مارکس زمانی گفته بود تباهی وابتذال تئوری وقتی شروع می شود که تناقض بین اصول جایگزین واقعیت های اجتماعی وتحلیل مشخص گردد.درچنین حالتی تئوری بجای آن که بازتاب انکشاف واقعیت های اجتماعی باشد، بدلیل قطع شدن رابطه زنده وارگانیکی آن با واقعیت ها وپراتیک اجتماعی به سدی دربرابرآن تبدیل می شود ولاجرم به امری شعارگونه ومقدس…

اگر بعد از منصور هرکسی که به فکرتکامل بود میرفت و از استعداد و داشته های خودش بنایی جدید را بنیان میگذاشت ، قابل فهم بود . ولی برسرمیراث منصورواسم واعتبارش بود وهست که دعوا شروع شد و ادامه دارد .

نوشته ات سرشارازمنطق دفاعی است ؛ ولی شاید تو مجبورباشی . منظورم این است که تا وقتی محصوردرظرف مشخصی هستی منطقت و استدلالت درمسیراثبات خط مزبوراست هزارلایه هم بتراشیم بازمیرسیم به لایه زیرین و اصلی ” هژمونی خواهی فردی ” که گفته بودم هیچکس دردستگاه مورد علاقه اش به آن اذعان نخواهد کرد. درحالی که دست اندرکاران مشخصی درآن سهیم و دخیل هستند ؛ فقط ظرفییت اذعان ندارند …..! برخلاف تصور تو این “هژمونی خواهی فردی” باری مثبت ندارد . آن هژمونی خواهی مثبت و نازی که تو بهش اشاره کردی هژمونی حزبی و سیاسی است که به تکه تکه شدن راه نمیبرد بلکه باعث انسجام بیشترمیشود درمقابل بقیه بازیگران سیاسی درزمین سیاست !

دررابطه با منطق ؛ اجازه بده مثالی ساده بزنم .

شاگردی از استاد پرسید: منطق چیست؟

استاد کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد – پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهادمی کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟ هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه ! استاد گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟ حالا شاگردها می گویند : تمیزه ! استاد جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟ یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !

استاد گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟ بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو ! استاد این بار توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد! شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است استاد در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ….

این یعنی منطق ! خاصیت منطق واستدلال بسته به این است که چه چیزی رابخواهی ثابت کنی!!

وکلام آخراینکه تیترمطلب من ” بعد از توجیه و توضیح ” است . درحالی که واکنش شما درمطلبت ، درسرخط توجیه و توضیح است . بعد از توجیه و توضیح ؛ فقط یک سوال روی میزاست و جوابش هم پیش لشگری از احزاب و آدما نیست ؛ جوابش پیش افراد حقیقی وحقوقی مشخص است که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسند . چرا درزمان حیات منصور اثری ازانشعاب به قول شما ” تکاملی ” نیست ؛ و آیا تمامی اینها تا به امروز اجتناب پذیربوده است یا نه ….و اگراجتناب پذیربوده است چه پارامتری تاثیرمستقیم داشته است و اگرپارامترمورد نظرهژمونی طلبی فردی و برتری خواهی نیست پس چیست ؟
من منتظرجواب نیستم . ولی فکرکردن به سوال برای همه مفید است .
پایدار باشی

اسماعیل هوشیار
۱۶٫۰۱٫۲۰۱۲