باز هم نامه ای سرگشاده به کمیته مرکزی حزب

رفقای گرامی ک م، با سلامی دوباره به همگی.

در رابطه با موضوع پلنوم یا کنگره تاکنون مباحث زیادی شده و در آخرین تلاشهای طرفین برای برد یا باخت خط خود، توپ باران تبلیغاتی “شرکت کنید” و “شرکت نکنید” وسیعی راه افتاده است. انگار با شرکت در این یا آن یکی میشود به این بحران پایان داد و یا حداقل مقداری نیرو برای خود جمع آوری کرد. لازم میبینم که بعنوان یک کمونیست و عضوی از این حزب نظرات خود را روشن و صریح با شما در میان بگذارم.

اولا و صرفنظر از تصمیم هر یکی از اعضای این کمیته برای شرکت در کدامیک از تجمعات فوق، هر آدم منصف و سیاسی ای میتواند درجه و میزان صدمات بسیار زیاد سیاسی – اجتماعی ای را که سنت “یا مرگ یا حرف من” (که متاسفانه در ایندوره در راس حزب پرچمداران وسیعی داشت و دارد) بر این جنبش و حزبش وارد آورده است را بروشنی ببیند. این جای تاسف عمیق و غیر قابل پذیرش و فراموش نا شدنی ست که در آینده ای نه چندان دور بروزات و خسارات وسیع خود را هم به همگی ما نشان خواهد داد. لازم میدانم بطور مشخص در مورد کنگره و یا پلنوم نکاتی بگویم، بعد راه حل منطقی و مناسب برای برون رفت از این نا بسامانی را، از نظر خودم، با شما در میان بگذارم.

کنگره: رفقای مدافع این تجمع بزرگ حزب استدلالات زیادی میآورند که کنگره مناسبترین راه حل کنونی ست. اما آیا  واقعیت امروز و پراکندگی تحمیلی کنونی بر حزب این را نشان نمیدهد. چرا؟ به همین دلیل ساده که اگر قرار است این کنگره راه و قدمی دیگر در راه پیشروی کارگر و کمونیزم در ایران، و نه صرفا محل تعیین تکلیف این جناح با جناح دیگر درون حزبی باشد، لازم است تا کل حزب با آمادگی وارد این کنگره شود. این بدان معناست که هر جناحی و هر کسی که معتقد است راهی و حرفی برای گفتن دارد بایستی نقد و طرح و پلاتفرم روشنی برای پیشروی این حزب و این جنبش تا قبل از کنگره در سطح علنی ارائه داده باشد. این کنگره ای که این رفقا میخواهند بزودی برگزار کنند هیچ خاصیتی از این نوع با خود ندارد و فقط برای مهر تائید گذاشتن بر تصمیمات تاکنونی خودشان است و بس. این عملا یعنی تحمیل تائید آنچه خود کرده اند (که الزاما بمعنی سیاستهای روشن و ادامهُ پرنسیپهای سیاسی حزبی نیست) بر کسانیست که در این کنگره شرکت خواهند کرد.

از نظر من در برگزاری کنگره نبایست تعجیل کرد. بایستی میدان را برای آمادگی کامل حزب برای برگزاری یک کنگرهُ شایستهُ جنبش ما باز گذاشت. بایستی هر دو جناح تا قبل از کنگره تمام بحثها و پلاتفرمهای خود را با ارائه استدلالات و بحثهای شفاف خود در منظر قضاوت عموم بگذارند. من نمیخواهم، و هیچ رفیقی را هم تشویق نمیکنم، در کنگره ای شرکت کنم که با توجه به اختلافات ایندوره، به محل جر و بحث بر سر مسائل واقعا پیش پا افتاده ای تبدیل شود که رهبری ایندوره حزب بر حزب تحمیل کرده است.

پلنوم: روزیکه من برای برگزاری پلنوم نامه ای را بهمراه جمعی ار رفقای کانادا امضا کردم، هدف و توقعم  (مانند همهُ امضا کنندگان دیگر نامه) این بود که رفقای ک م میتوانند دور هم جمع شوند و با همفکری و نیز دخالت مستقیم رفقای احزاب همسنگر عراق و کردستان، راهی منطقی برای ادامه کاری حزب و نیز عروج و تثبیت مناسبات تعریف شدهُ سازمانی حزب برای ارائه بحثها و نظرات درونی پیدا کنند. انتظار داشتم که رفقای ک م با احساس مسئولیت سیاسی و درک موقعیت خود به این تن دهند. ولی انگار در برابر جنبش و سنت “یا مرگ یا حرف من” این انتظار زیادی نمود. رفقای هیات دائم میدانند که برپایی این پلنوم بدون شرکت تعداد قابل توجهی از رفقای ک م، بطور قطع با نتایجی پایان خواهد یافت که مورد نظر آنها، و نه الزاما در جهت تقویت این جنبش و حزبش، خواهد بود.  

تقاضای صمیمانهُ احزاب همسنگر عراق و کردستان برای برگزاری یک میتینگ مشترک برای بررسی این اوضاع و تبادل نظر پیرامون راه برون رفت از این وضع، بهترین آغاز کار است. اگر کسی میخواهد صمیمانه در این راه قدمی بردارد، اگر جناحی میخواهد جنبش کمونیستی ما بیش از این در برابر جنبش “یا مرگ یا حرف من” بزانو در نیاید، بر تشکیل فوری کنگره و یا پلنوم اصرار نمیورزد. امروز بایستی با درایت سیاسی شایستهُ کمونیستهای که عمری همسنگر و همراه منصور حکمت بوده اند، به استقبال این مشکلات رفت.

راه حل پیشنهادی:

* برگزاری جلسه ای مشترک از هردو جناح و با نظارت و هدایت کامل رفقای احزاب همسنگر عراق و کردستان،

* تشکیل کمیته ای مشترک برای نظارت بر سازماندادن تشکیلاتهای حزب بر مبنای قبل از این اختلافات،

* تعلیق تاریخ برگزاری کنگره و یا پلنوم به نتایج بعد از این جلسه،

* تعلیق تقسیمات کمیته ای و …. تحمیل شده بر حزب از هر دو جناح تا بعد از کنگره، و پیشبرد امور حزب بر مبنای سازماندهی های قبل از این اختلافات،

* برگزاری سمینارها و کنفرانسهای متعدد برای ارائه بحثها، نقدها و پلاتفرمهای طرفین،

* تعریف یکدورهُ ۴ – ۶ ماهه برای سازماندهی اصولی حزب و آمادگی حزب برای برپایی کنگره ۵،

* ….

رفقا، اینکار ممکن است. این کمیته توانایی، استعداد و قابلیت پیشبرد برنامه های بیشتری را هم دارد. من هنوز به این توانایی و احساس مسئولیت امیدوارم. بگذارید این حزب از این مقطع حساس آگاهانه و با کمترین هزینه بگذرد. اجازه دهید که اگر اتحاد دوباره و یا جدایی ای  هست، نه نتیجهُ تحمیل نظرات و مواضع خود بر کل حزب و تمکین به آنها از سر ناچاری و یا مصالح حزبی و یا …، بلکه با تصمیم آگاهانهُ هر عضوی از این حزب صورت بگیرد. جنبشی که منصور حکمت بیش از سی سال است راه انداخته است، پخته تر و آگاهتر از این است که شما فکر میکنید. باور کنید  بدون احترام به این و درک شناخت این حزب از سیاستها و سنتهایی که منصور حکمت برای ما جا گذاشته است، در صورت برگزاری فوری کنگره یا پلنوم مورد علاقهُ طرفین، این جنبش بزرگترین لطمات تاریخ خود را خواهد خورد. آیا حاضرید بیش از این پرچمدار جنبش “یا مرگ یا حرف من” باشید یا میخواهید  دوباره پرچمدار جنبش سیاسی کمونیستی منصور حکمت باشید؟ ما وقت بسیار اندکی داریم. تاریخ این روزهای حساس ما و برخورد هر یک از ما را فراموش نخواهد کرد. اجازه دهید اعضای این حزب آگاهانه در مورد پلاتفرمها و تعلقات سیاسی هر طرف تصمیم بگیرند. تصمیم با تک تک شماست. تکلیف شخصی من، مانند صدها و هزاران کمونیست همسنگر سنتهای سیاسی – حزبی منصور حکمت روشن است، شما چی؟

به امید تلاش هر دوطرف برای بازیابی و ساطماندادن حزب و مناسباتیکه شایستهُ همگی ماست.

مصطفی یونسی

۸ ژانویه ۲۰۱۲