انتخابات مجلس نهم؛ جمهوری اسلامی در یک تند پیچ دیگر!

روز ۱۲ اسفند  ۱۳۹۰ روز برگزاری انتخابات نمایندگان نهمین دوره مجلس اسلامی است (درست دوماه دیگر). جمهوری اسلامی در چند ماه اخیر به انواع و اقسام مختلف در مورد مسئله انتخابات حرف زده، خط و نشان میکشد و به یک معنا خودرا برای یک تقابل جدی مهیا میکند. مهیا کردن به این معنا، راه انداختن جو رعب و وحشت، آماده کردن مزدوران برای تقابل با جامعه ( جدیدا حقوق و مزایای بسیجی را هم بالا برده است) و در تدارک یک ضد حمله علیه مردم است.
عبدالصمد خرم آبادی مشاور دادستان کل کشور اعلام کرده با انتخابات شوخی نداریم. این یعنی تهدید، شمشیر از رو بستن و نیز مجوز دادن به اوباشان جمهوری اسلامی که تمام انترنت را کنترل کنند و فضای وحشت و ترور را دامن بزنند . دستگاه امنیتی از زبان فرمانده سپاه اعلام میکند که تهران از نظر سیاسی و اخلاقی مناسب نیست. مسئله اشغال سفارت انگلیس، فاکتور درگیری بوجود آوردن در تنگه هرمز هم مزید بر علت و استفاده داخلی دارد، یعنی متوجه کردن افکار عمومی به مسئله خارجی و نشان دادن اینکه خطر خارجی وجود دارد. جمهوری اسلامی نطفه اش با بحران و بحران سازی بسته شده. حکومتهای دیکتاتور و ضد بشر با بوجود آوردن فضای تشنج میکوشند جامعه را در یک انتظار دایمی سیاسی نگهدارند و این یک جنگ روانی است. این نوع حکومتها از فضای بحرانی و تشنج آمیز امروز دنیا، اتفاقات سیاسی در آفریقا و خاورمیانه، هم نهایت استفاده را میکنند و اساسا بحران فاکتور هویتی آنهاست.
دیدیم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ چگونه ددمنشانه به اپوزیسیون درونی خود حمله کردند. از زندانی کردن شان تا تواب نمودنشان و به حصر خانگی رساندنشان، همه و همه نشان از جنایتکار بودن و ضد آزادی عقیده و بیان بودن این حکومت فاسد است. فضای سیاسی و بحرانی دنیا و نیز نا امنی اقتصادی و اجتماعی تر کیبی است برای تداوم حیات این نوع حکومتها. بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ که همه فکر میکردند حکومت اسلامی یک دست شده و اعتراضات را سرکوب کرده؛ دیدیم که اختلافات باز دوباره بنوعی سر بر آورد و تشنج و بحرانهای جدی از مجلس تا گروه بندی های درون مجلس به راه افتادند. فساد های مالی، مسئله بیکاری و رشد اعتراضات کارگری، سرکوب بی رحمانه هر گونه اعتراضی، همه اینها باز دال بر این ادعاست که جمهوری اسلامی بدون بحران و تنشهای داخلی و خارجی هویتی ندارد. این وضعیت و این فضای سیاسی را میتوان از زبان و نوشته های مسئولین دولتی و عقیدتی جمهوری اسلامی فهمید. مصلحی وزیر اطلاعات اعلام کرده که این انتخابات حساس است و باید هوشیارانه بر گزار شود. کیهان در شماره چند روز پیش خود نوشت که سران فتنه مراقب باشند؟؟؟؟!!! در داخل مجلس اسلامی نیرو ها خودرا آرایش میدهند. مصباح یزدی و احمدی نژاد بعنوان یک فراکسیون جبهه درست کرده اند و نیز اصولگرایان دم از انتخاباتی آزاد و بدون تاثیرات جناح ها میزنند. گله مزدور حز اله و دار و دسته قمه کش سپاه ، بسیج در روز ۹ دیماه باز عربده کشان برای مردم مبارز جامعه خط و نشان کشیدند.  
همه اینها هویت وما هیت رژیم جنایتکار اسلامی را نشان میدهد. با این فضا و ژست سیاسی حکومت اسلامی ادعا میکند که انخابات را در فضایی آرام باید برگزار شود. اما بعد دیگر این معادله، یعنی بعد دیگر تعیین تکلیف سیاسی در ایران، مبارزات مردم آزادیخواه، برابری طلب میباشد. در یک نگاه گذرا میتوان دید که وضعیت از چه قرار است. حکومت اسلامی به مثابه هر حکومت جنایتکاری هیچگونه آزادی تشکل، مطبوعات و بیان را برسمیت نمیشناسد. اما این تنها حکومتها نیستند که تعیین کننده اند، بلکه فاکتور مبارزات مردم و توازن قوا میتواند هر گونه حرکت و حتی ددمنشی حکومتهارا ترمز بزند و مهار کند. 
وضعیت رژیم و وضعیت مردم و انتخابات مجلس!
اوضاع اقتصادی جامعه بحران زده و نا بسامان است. اگر در دوران انتخابات ریاست جمهوری با پول نفت وضعیت اقتصادی و خرج کلان انتخابات  را سامان میدادند اکنون این امکان هم مورد مناقشه زیاد و نیز خود نفت و فروش آن به سیر نزولی خود ادامه میدهد، تحریمهای جامعه جهانی فشار را بر رژیم گسترده کرده است. طرح های اقتصادی و نیز تلاش برای کم کردن بیکاری در جامعه به شکست کشیده شده. گرانی و بیکاری باعث انواع و اقسام مشکلات اجتماعی شده است و اقتصاد جامعه اساسا بر رشوه، دزدی و از بالا تا پایین مسئولین دولتی با این مسئله در گیرند. . مسئله بیکاری، اعتیاد، تجاوز به ابتدایی ترین حقوق انسانی انسانها به امری عادی و روز مره در جامعه ایران تبدیل شده و هر روز هم خشن تر و ضد بشری تر میشود. در مقابل آن تعرض هر روزه مردم و اعتراضات کارگران، دانشجویان و مردان و زنان آزاده به قوانین غیر انسانی کار، اعتراض به نقض آزادیهای فردی و اجتماعی در جامعه و دانشگاه، اعتراض به نبودن تشکلهای مستقل کارگری و آزادی بیان همه و همه جوی ازمبارزه جویی را در جامعه دامن زده است. مضاف بر آن جمهوری اسلامی میرود تا در گیر یک مشکل جدی تر بین المللی شود، قضیه تنگه هرمز، آزمایشات موشکی و نظامی و نیز در همان حال مسئله انرژی اتمی همه و همه مشکلاتی جدی برای جمهوری اسلامی هستند.
جمهوری اسلامی با مسئله انرژی اتمی نبود که مورد بحث جامعه متمدن دنیا قرار گرفت و با انتخابات مجلس اسلامی نیست که دوباره جو اختناق را بیشتر میکند. بلکه با برخورد غیر انسانی و وحشیانه به حقوق انسانها در دنیا بعنوان یک رزیم هار قرون وسطی و مذهبی شناخته شد.در طول سی ودو سال گذشته، مبارزات مردم ایران، افکار عمومی مردم متمدن دنیا ازرا به جنایتکار بودن جمهوری اسلامی جلب کرده اند. و با حضور فعال خود به جامعه بین المللی نشان دادند که  جمهوری اسلامی  نماینده مردم ایران نیست بلکه حکومتی عقب افتاده و ضد بشری است.
اما امروز با توجه به فضای سیاسی اختناق دیر ایران جمهوری اسلامی سعی دارد انتخابات پارلمان اسلامی را برگزار کند. برای همین از دو ماه گذشته کارزار را علیه مردم شروع کردند. در سطح جهان و با توجه به اوضاع سیاسی خاور میانه( مسله سوریه، یمن، بحرین اوضاع جدید عراق و افغانستان) جمهوری اسلامی وضعیت خودرا در خطر بیشتری میبیند. برای چاره جویی وضعیت خود دارد شرارت را در داخل و نیز در سطح بین المللی گسترده میکند. فضای احتناق را از یک طرف در داخل بالا بردن و از طرف دیگر با ایجاد تنشهای خارجی جلو اعتراضات را گرفتن به بهانه، تحریم، تهدید های بین المللی و……

جمهوری اسلامی بعنوان حکومت بحران و حکومتی تشنج زا فقط و فقط با گسترده کردن حکومت پلیسی بر زندگی روز مره مردم، ایجاد حمامهای خون در مقاطع مختلف( کشتار زندانیان سیاسی در سالهای ۱۳۶۰ و شهریور ۱۳۶۷) توانسته است خودرا نگهدارد. جمهوری اسلامی با جلو گیری از ایجاد تشکلهای آزاد سیاسی و صنفی. جلوگیری از حق تشکل کارگران، دانشجویان، روزنامه نگاران، نشریات و میدیای آزاد و مستقل. سلب آزادی بیان در ابعاد گسترده اجتماعی و سیاسی. پایمال کردن تمامی قوانین دفاع از انسان در سطح بین المللی. همچنین ایجاد و تقویت گروههای تروریستی در داخل و خارج ایران همه و همه تلاش برای ماندگار کردن حاکمیت سیاه مذهبی خود است. همه اینها هویت قرون وسطی و ضد بشری بودن حکومت اسلامی را به نمایش میگذارد. در همین فضا مبارزات در سطح گسترده جامعه همیشه مانع جدی دستگاه حاکمیت در ایران بوده و هست. اگر فقط به چند سال اخیر نگاه کنیم رشد مبارزات مردم و نیز رادیکال شدن گام به گام آن در جهت مخالف این حاکمیت سیاه وجود داشته و دارد. مبارزات اخیر کارگران در بخشهای مختلف و شهرهای مختلف در ایران. که توانسته حمایت بین المللی را هم بخود جلب کند ( مبارزات کارگران پترو شیمی، مبارزات کارگران اهواز، مبارزات کارگران در شمال مبارزات کارگران در سنندج، تبریز، اصفهان، مبارزات کارگران شرکت واحد مبارزات کارگران شاهو مبارزات کارگران خباز در سقز و اخیرا مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه) کم نبوده اند و نیستند. دفاع از مبارزات آزادیخواهانه دانشجویان (اتحاد مبارزات دانشجویان با کارگران و زنان)، کارگران و زنان گذشته از ابعادش همچنین بالا رفتن سطح شعار ها و توقع اش، برجسته و عیان است. اگر به این دو وجه وضعیت سیاسی در ایران نگاه کنیم و این تنشها را در مقابل هم بگذاریم متوجه میشویم که با هر دوره رشد و بالا رفتن این تنشها جنگ در دستگاه حاکمیت بالا میگیرد و صف بندی های مخالفین داخلی برای سلب قدرت و نفوذ همدیگر گسترش مییابد.

امسال در انتخابات مجلس اسلامی فضای سیاسی باید تحت فشار سیاسی از پایین قرار گیرد. این انتخابات تند پیچ جدی است برای جمهوری اسلامی و میتوان آنرا به یک باتلاق سیاسی برای نابودی جمهوری اسلامی تبدیل کرد. . فاکتورهای عملی و عینی آن وجود دارد. بحران موجود سیاسی و اقتصادی که در جامعه وجود دارد و نیز فشارهای بین المللی میتواند موقعست سیاسی جدی به نفع جنبش سرنگونی طلب باشد. انتخابات مجلس اسلامی یکی از آن مسائل حادی است که اولا باید وسیعا تحریمش کرد و ثانیا در حول و حوش یک جامعه بهتر بحث های جدی راه انداخت. جنبش برابری طلبی که راه افتاده است نوید یک حرکت و اعتراض طبقاتی/اجتماعی سنگینی را میدهد که بساط جنایت جمهوری اسلامی را هیچ جمع میکند تلاش مینماید دنیایی بهتر را بنیاد نهد. برای همین است امروز مزدوران ریز و درشت جمهوری اسلامی از ترس اعتراضات مردم در هنگام انتخابات، پیش دستی میکنند تا فضای سیاسی جامعه را بیشتر متشنج و در همان حال تلاش میکنند با فراهم ساختن جو رعب و وحشت مردم را پراکنده کنند. زیرا مسئله تحریمها و نیز تهدید های بین المللی جمهوری اسلامی را در یک منگنه جدی قرار داده است. رژیم اسلامی دارد با ایجاد فضای تشنج در داخل و نیز در سطح خارج افکار جامعه را از مسئله به زیر کشیدن حکومت جمهوری اسلامی منحرف کند. مانور های نظامی اخیر در تنگه هرمز قبل از اینکه در مقابل خارجی ها باشد تلاشی است برای منحرف کردن افکار عمومی جامعه.انتخابات مجلس اسلامی یکی از دم و دستگاهای اصلی و قانون گذار در جامعه ایران است. تحریم این بساط جنایت و کشتار فقط امر جنبش سرنگونی طلب و برابری طلب است. نباید اجازه داد که نیروی مبارزاتی مردم دستمایه معاملات مرتجعینی مثل کروبی و میر حسین موسوی گردد. نباید اجازه داد با مظلوم نمایی حصر خانگی کروبی و موسوی برای این جریان در انتخابات جو را آلوده کنند. اینها هیچ ربطی به جنبش مبارزاتی مردم ایران برای سرنگونی رژیم ددمنش جمهوری اسلامی ندارند. حصر خانگی هر فردی کاری ضد حقوق انسانهاست اما موسوی و کروبی قربانی اختلافات خانوادگی هستند و هیچ رابطه ای با اعتراضات روز مره مردم ندارند. باید هوشیارانه این مسئله را تشریح و توضیح داد. خواست مبارزات کارگری و جنبش سرنگونی طلب بزیر کشیدن حاکمیت سیاه مذهب درفضای انتخابات مجلس اسلامی است. تلاش مردم سرنگونی طلب و آزادیخواه در جامعه و ایجاد دنیایی بهتر است.