جبهه متحد کرد. که در سال ۱۳۸۴ تاسیس گردید، در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۹۰، در رابطه با انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی، بیانیهای منتشر کرد که در آن به ” ترویج روشهای سیاسی و مشارکت فعال د رپروسه مدیریت جامعه اصرار می ورزد”.
عنوان بیانیه با ” مردم شریف ایران و هموطنان بزرگوار کرد” شروع میگردد و این در حالیست که مخاطب آن مردم کردستان است اما هموطنان کرد طبق روال معمول به ردیف و درجه دوم تنزل داده شدهاند. اگر این بیانیه مردم کرد را خطاب قرار داده است، قاعدتا میبایست مردم کرد در مکان اول قرار میگرفت و بدینصورت در میامد” هموطنان بزرگوار کرد و مردم شریف ایران”. از این بگذریم که کلمه “بزرگوار” هم در اینجا آگاهانه انتخاب شده تا بدین ترتیب مردم کرد در مقابل سیاستهای ورشکسته اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رژیم جمهوری اسلامی بازهم “بزرگواری” از خود نشان دهند و به آن تن دهند.
جبهه، تلاش دارد با یکسری کلمات قلمبه و سلمبه جایگاه و نقش پارلمان در ایران را همطراز و همپایه پارلمان کشورهای مدرن و پیشرفته فرار دهد. در کشورهایی که در آن آزادی تشکل، آزادی بیان و عقاید سیاسی ، آزادی مطبوعات و رسانههای گروهی و انتخابات آزاد بخشی جدایی ناپذیر اینگونه جوامع بشمار میرود. اما در ایران، که هر روز و هزاران بار ابتداییترین حقوق انسانی بطور آشکار پایمال میگردد، در ایران که دسترسی به رسانههای گروهی “غیرخودی” جرم محسوب میگردد، در ایران که اکثر رهبران و فعالین تشکلهای قانونی زبانشان بریده میشود، چڕا پارلمان ” نمایشگر اراده جمعی است”؟. اگر در کشورهای پیشرفته و دمکراتیک حتی احزاب راسیستی و نژادپرست به پارلمان راه مییابند، جاییکه نمایندگان پارلمان بخاطر عقاید و نظرات سیاسی مورد تهدید و ارعاب قرار نمیگیرند و با شعار ” مرگ بر ضد ولایت فقیه” روبرو نمیشوند چرا باید با پارلمان ایران مقایسه گردند؟ با پارلمان کشور ایران که بیشترین روزنامهنگاران، وکلای دادگستری، وبلاگنویس، حامیان حقوق بشر، فعالین حقوق زن، در زندان ، تحت تعقیب و مورد تهدید قرار میگیرند. در کشوری که بیشترین رده اعدام در دنیا را داریم، ملل تحت ستم و از جمله کرد، آذری، عرب و بلوچ حتی از آموزش به زبان مادری خود محرومند، چرا چنین مجلسی ” مهمترین و موثرترین شیوه بیان اهداف و تحقق مطالبات ملتها” است. واقعا و وجدانا، جبهه متحد کرد به این گفتههای خود معتقد است؟
حال به یکی از تناقصات بیانیه بنگریم که در جایی از ایجاد محدودیت در مشارکت آزاد سخن گفته و اظهار میدارد: ” به دلیل ویژگی های این انتخابات، رقابت های تنگاتنگ برای تحدید دایره عمل جناح های رقیب و محدودیت مشارکت آزاد و فراگیر به عارضه ای تبدیل شده است . از جمله عوارض انتخابات اخیر محدودیت های استصوابی است که احتمالا ، امکان انتخاب شدن و ورود شهروندان شایسته تر به مجلس را محدود می کند” . این آقایان جبهه، وانمود میکنند که گویا تا بحال محدودیتی برای جناح رقیب نبوده است!! تا بحال مشارکت آزاد و فراگیر بوده است!! تا بحال ورود شهروندان شایستهتر به مجلس محدود نبوده است!! آیا واقعا کسی ( البته با انصاف) یافت میشود که این گفتهها را به مسخره نگیرد و به آن نخندد؟. جبهه در اینجا تلاش دارد به مخاطبان خود بقبولاند که گویا ویژگی های این انتخابات آنست که ممکن گوشههایی از دموکراتیک بودن آن خدشهدار گردد که البته با شرکت در آن، این خطر هم رفع خواهد شد!!.
چند خط پاینتر از مشارکت کاندیدهای شایسته لب گشوده و چنین آمده است: ” جبهه متحد کرد … از مشارکت کاندیهای شایسته، مدیر و پایبند به رسالت نمایندگی و مطالبات قانونی شهروندان استقبال کرده، نخبگان و فرهیختگان متعهد به حقوق و مطالبات مردم را به ثبت نام و اعلام کاندیداتوری دعوت می نماید”.
جالبتر آنکه میگوید : ” انتخاباتی که از حساسیت ویژهای هم در درون و هم در سطح بیناللمی برخوردار است”. این بیانیه حتی کوچکترین اشارهای به حساس بودن آن نکرده و معلوم نیست اولا چرا حساس است و این حساسیت در کجاست؟ و ثانیا ویژگی این حساسیت چیست؟ البته میتوان تصور کرد که جناح اصلاحگرایان بشدت در انتخابات محدود گردیدهاند و دیگر ویژگی آنست که نویسندگان بیانیه، تظاهرات میلیونی ” رای من کجاست” را فراموش کردهاند و یا میخواهند بفراموشی بسپارند.
از این مهمتر جبهه مینویسد که ” جبهه متحد کرد، ضمن امید به تحولات مثبت در مدت باقیمانده به زمان انتخابات ….. اینجا هم چند پرسش در رابطه با این جمله گنگ مطرح است. میتوان حدس زد که شاید جبهه معتقد است که روند تحولات تاکنونی در جامعه منفی بودهاند و امیدوار است که در فرصت کوتاه باقیمانده، معجزهای روی دهد و سیر تحولات متحول گردیده و از مسیر منفی به مسیر مثبت راه یابد. که این معجزه تنها از نویسندگان و شورای جبهه متحد کرد ساخته است. از طرف دیگر، مگر تجربه و عمر چندین ساله مجلس شورای اسلامی و عملکرد دولت احمدینژاد در چند سال اخیر برای جبهه کافی نیست که به ماهیت واقعی مجلس و دولت پی ببرد؟ مگر در چند ماه دیگر و تا انتخابات قرار است مسایل جدیدی رخ دهد که دیگران از آن بی خبرند؟ آیا امید جبهه متحد کرد واقعی و عقلانیست؟ کدام تحلیلگر و نظارهگر، این چنین سادهلوحانه و فریبکارانه به بررسی و عملکرد تاریخی یک ارگان میپردازد؟!
جبهه در پایان چنین ادامه میدهد: ” از سوی دیگر از ارگانهای دخیل در انتخابات انتظار دارد ، شرایط برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه و رقابتی تر را که متضمن حقوق انتخاب کنندکان و انتخاب شوندگان باشد ، فراهم نمایند”
در حالیکه بر همگان (البته غیر از جبهه متحد کرد) آشکارست که، قدرت و دخالت آیتالله خامنهای و نیروی سپاه پاسدارن فاکتوریهای تعیین کننده ایست در اینکه نام چه کسانی از حوزههای انتخابات بیرون آید، در حالیکه صلاحیت کاندیداها از دهها فیلتر و صافی ” ایدئولوژیک و اعتقاد به ولایت فقیه” باید بگذرد، در حالیکه حتی رقبای اسلامی و معتقد به خط رهبری و ولایت فقیه با نشاندادن کوچکترین وجه اختلاف در زندان و حصر خانگی بسر میبرند، در حالیکه بسیاری از بنیانگذاران رژیم، از جمله آیتالله منتظری، با خفت و خواری رژیم و سردمداران آن مواجه گردیدهاند، در حالیکه هم اکنون نتیجه انتخابات تعیین گردیده و برندگان آن بر همه معلوم است دیگر سخن گفتن از آزاد و عادلانه بودن و رقابتی انتخابات واقعا، آنهم برای ” جبهه متحد کرد”، شرم ارو است.( همانگونه که صدام حسین انتخابات در عراق را آزاد و دمکراتیک میدانست و ادعا داشت که ٩٩% از مردم عراق به ایشان رای داند). من در این شکی ندارام که حتی هوادارن این جبهه از قبول محتوای این بیانیه خودداری و پرهیز خواهند کرد.
نکته آخر اینکه، شرکت در این انتخابات بمعنای تایید و تقبل دیکتاتوری، پشت کردن به آزادی، دموکراسی، منشور جهانی حقوق بشر و منافع مردم کرد است. عدم شرکت در انتخابات و تحریم آن مناسبترین راه است.
هاشم رضایی ۲/۱/۲۰۱۱