در پاسخ به اتهامات حزب علی جوادی

اخیرا علی طاهری از اعضای حزب اتحاد کمونیسم کارگری نوشته ای در جواب نقد من به علی جوادی نوشته اند. علی جوادی مقاله ای در یک دنیای بهتر درج کرده بود و حمید تقوایی را متهم کرده بود به دفاع از تحریم اقتصادی. این یک تحریف آشکار بود که هر کسی میتواند با مراجعه به مصاحبه حمید تقوایی براحتی متوجه آن گردد. بنابر این من فقط خلاصه کوتاهی از نقد خودم را برای یاد آوری اینجا می آورم تا آقای علی طاهری متوجه مسئله بشوند.

تحریم اقتصادی در مصاحبه حمید تقوایی به دو دسته تقسیم میشود. تحریم مراکز نظامی و سران رژیم که مورد حمایت حزب کمونیست کارگری هست. تحریم وسیعتر اقتصادی که مراکز اقتصادی مربوط به معیشت مردم هست، مثل تحریم بانک مرکزی و نفت که آشکارا و بدون تفسیر و تعبیر از طرف حمید تقوایی محکوم میشود. همچنین سناریوئی مربوط به شرایط ویژه ای شبیه تحریم اقتصادی آفریقای جنوبی که بخاطر وجود بالفعل جنبش ضد آپارتاید نژادی در موقع تحریم به سقوط رژیم آپارتاید کمک کرد. حمید تقوایی اینجا هم به صراحت میگوید که ایران در حال حاضر از چنین شرایطی برخوردار نیست.

علی جوادی این بخش شرایط ویژه را از متن حتی همان پاراگرافی که بصراحت تحریم وسیع اقتصادی را محکوم میکند جدا کرده و برای حمله به حزب کمونیست کارگری از آن پیرهن عثمان میسازد و حملات بی پایه و اساس دیگری هم بر آن سوار میکند. در این مورد خاص سوالی که در برابر آقای جوادی گذاشته شد این بود که آیا مخالفت با تحریم اقتصادی تحت هر شرایطی یک اصل خدشه ناپذیر کمونیستی هست یا اینکه در شرایط ویژه ای اینکار میتواند به نفع مردم تمام شود. این سوال جواب نگرفته است و هنوز روی میز آقای جوادی هست. البته انتظار جوابی هم از آقای جوادی نیست. ایشان صرفا دنبال بهانه ای هستند تا دکان نفرت پراکنی علیه حزب را گرم نگه دارند.

در رابطه با نکات دیگری که آقای طاهری مطرح کرده اند که طی آن حزب کمونیست کارگری را با حزب خودشان مقایسه میکنند باید بگویم که اینها اتهاماتی هستند که حتی به بهانه هم بند نیستند. همان اتهامات باد هوایی که آقای جوادی هم سر آنها یک منبر طویل و دراز رفته است. برخی اعضای دیگر حزب اتحاد هم همین اتهامات را در کامنت های فیس بوکی خود گذاشته بودند. من یک به یک ولی کوتاه به آنها می  پردازم. ایشان میگویند: 

{یک- حزب “کمونیست کارگری” دسته جمعی به اکس مسلم پیوست و به سازمان مسلمانان سابق متحول شد، حزب اتحاد کمونیسم کارگری پروژه اکس مسلم و اهداف ارتجاعی آنرا نقد کرد.}

حزب کمونیست کارگری در سازمان اکس مسلم حل شد و حزب آقای جوادی علیه سازمان اکس مسلم جان فشانی کرد. باید این جان فشانی را به حزب آقای جوادی تبریک گفت. جزای اکس مسلم بودن در قانون و حکومت اسلام مرگ است. شما هم با درافشانی علیه اکس مسلم ها به بارگاه اسلام کمک کرده اید. خسته نباشید. امیدوارم متوجه این کارتان باشید. در مورد اینکه حزب در سازمان اکس مسلم حل شد باید بگویم که این یک ادعا و اتهام بی پایه بیشتر نیست. حزب دهها سازمان جانبی دارد که هرکدام امر بخصوصی را پیش میبرند. سازمان اکس مسلم هم یکی از این سازمانهاست که مبارزه ای بی امان علیه اسلام و حکومت اسلامی را پیش میبرد. تنها نکته ای که شما در نقد این سازمان داشته اید اسم این سازمان هست. در این نقدتان هم ذره ای منطق نیست. شما میگویید که این اسم نشانگر این است که فعالین این سازمان “مسلمانان سابق” هستند. اولا که بیشتر از ۹۰ درصد شما مسلمان زاده (یا مذهب دیگر زاده) هستید. بنابر این تقریبا همه مان “مسلمان سابق” هستیم. ثانیا این اسم حکم ضد انسانی مرتد بودن و بخاطر آن هم قابل کشتن بودن را زیر سوال میبرد. ثالثا این اسم به کسانی که میخواهند از اسلام جدا شوند و علیه آن فعالیت کنند امکان و شجاعت میدهد. این اسم همسنگ عکسهای برهنه علیا المهدی در مصر است.

{دو- حزب “کمونیست کارگری” جنگ را  یک گزینه سرنگونی قلمداد کرد، حزب اتحاد کمونیسم کارگری در هر صورتی با جنگ مخالف است.}

بخش اول این نظر کاملا دروع و تهمت و تحریف است. حزب ما هرگز جنگ را یک گزینه سرنگونی قلمداد نکرده است. اینکه جنگ بشود یا نشود نه بستگی به بیانیه موافقت یا مخالفت ما دارد و نه هم بسته بیانیه حزب اتحاد است. آمریکا تصمیم میگیرد جنگ بکند یا نکند (البته من مخالفت احزاب و توده های مردم را بی تاثیر نمیدانم). حزب ما همیشه با جنگ مخالف بوده و علیه آن موضع گرفته است. تفاوت در این است که حزب ما اعلام کرده که اگر هم  جنگ صورت بگیرد حزب همچنان برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه خواهد کرد و از توده های مردم خواهد خواست اسلحه ها را بطرف رژیم نشانه روند. آقای علی طاهری و علی جوادی باید روشن کنند که در صورت وقوع جنگ چه سیاسیتی در پیش خواهند گرفت. آیا آنها هم علیه امپریالیسم جهانخوار خواهند جنگید و در کنار رژیم خواهند ایستاد؟

{سه- حمید تقوایی تحریم اقتصادی را تا حدی مجاز می داند، حزب اتحاد کمونیسم کارگری تحریم اقتصادی را سلاح کشتار جمعی می داند.}

بله ما تحریم اقتصادی را تا حدی که حسابهای بانکی سران رژیم و مراکز نظامی رژیم را نشانه برود مجاز میدانیم و از آنها پشتیبانی هم میکنیم. آیا شما به تحریم سپاه و بسیج و سران رژیم اعتراض دارید؟ مبنای اعتراضتان چیست؟ آیا این بنفع مردم و انقلاب و کارگر نیست که ماشین کشتار و جنایت رژیم تحریم شود؟ آیا بنفع مردم نیست که پاسداران و بسیجیها دسترسی به آخرین سیستمهای کشتار و جاسوسی نداشته باشند؟ آیا این بنفع مردم نیست که سران رژیم حساب بانکهایشان مسدود شده باشد؟ آیا شما تحریم سران رژیم و ماشین کشتار آنرا واقعا محکوم میکنید؟ یا نه؟؟

{چهار – حمید تقوایی و رهبری حزبتان با سیاست اپورتونیستی و راست کروبی و موسوی را در صف مردم و “انقلاب” قاچاق کرد و “آقا” خطابشان کرد. اکثریت و حزب توده هم خمینی را آقا مینامید. حزب اتحاد کمونیسم کارگری این اراذل را شرکای جنایات نامید و پرچم سرنگونی کل جمهوری اسلامی را بلند کرد.} 

من آقا خطاب کردن موسوی و کروبی از طرف حزب را بخاطر نمیاورم، ولی گیرم که کرده. آیا شما اینرا همراهی با این “آقا ها ” قلمداد میکنید؟ نقد شما به احزاب و سیاستها اینقدر آبکی هست؟ اینقدر در پیدا کردن بهانه به پیسی خورده اید؟ حتما از شدت و غلظت ادب و احترام آقای علی جوادی با سلطنت طلبها در تلویزیونهای “لوس آنجلسی” خبر دارید. آیا خبر دارید این کار ایشان مورد سوال و تمسخر خاص و عام است؟ اما اینکه میگویید رهبری حزب ما موسوی و کروبی را وارد صف مردم و انقلاب کرد یک ادعای بی پایه و یک اتهام “سخیفانه” هست. حزب کمونیست کارگری ماهیت دزد و ارتجاعی و جنایتکارانه موسوی و کروبی و سایر سردمداران جریان موسوم به سبز را بیرحمانه افشا کرده و خواهان محاکمه آنها بخاطر دزدیها و جنایتهایشان شده است. صدها نوشته و مصاحبه در این زمینه موجود است. بهتر است مستند صحبت کنید. بنفع خودتان هم نیست که اتهام به سمت افراد و احزاب پرتاب کنید. مردم عقل دارند. شعور مردم را دستکم نگیرید.

{پنج – حزب “کمونیست کارگری” و مینا احدی جدیدا در تلویزیون گایپ یک تلویزیون قومپرست ترک به سخنگوی این باند سیاه صالح ایلدیریم میگوید ما شما را بر حق می دانیم؟؟ افتضاح کار تا کجا؟ حزب اتحاد کمونیسم کارگری قاطعانه با هرگونه ناسیونالیسم چه عظمت گرا چه قومی سر آشتی ندارد و آنها را مزدوران پنتاگون و نیروهای سناریوی سیاهی می داند.}

 

با شناختی که از حزب شما و مینا احدی دارم میتوانم به یقین بگویم که در این مورد هم دروغ میگویید. من این مصاحبه را ندیده ام ولی با مواضع مینا احدی در مورد ناسیونالیسم آذری آشنا هستم و میتوانم به شما قول بدهم که ایشان به جریان ایلدریم و بیلدریم نمیگوید حق با شماست. شما حتما این “حق با شماست” را از متن جدا کرده اید و دارید تفسیر خودتان را بر آن سوار میکنید. شما هم از آقای جوادی یاد گرفته اید چطوری حرف مردم را تحرف کنید و برای کوبیدن آنها بکار گیرید. حزب کمونیست کارگری به روشنی و به رادیکالترین شکل در برابر هر نوع ناسیونالیسمی موضع گرفته است. موضع حزب کمونیست کارگری در برابر ناسیونالیسم آذری کاملا مشخص است. شما میتوانید به صحبتهای پالتاکی محسن ابراهیمی و مینا احدی در این زمینه مراجعه کنید.

{از همه اینها که بگذریم نوع برخورد شما نمونه تام ناآگاهی به کل مسئله است و فقط به شکل یک عاطفه کور و بدون استدلال (چون استدلالی نمی توانید بیاورید) فالانژوار حمله می کنید! همانطور که در تاریخ سیاسی حزب بعد از ۲۰۰۷ حزب “کمونیست کارگری” و رهبریش نشان داد نتوانست کاری انجام دهد و تمام دستاوردهای سیاسی و تئوریک تاریخی حزب را به باد فنا داد. یک نمونه را ذکر کنم :}

اینکه برخورد کدامیک از ما ها “نا آکاهانه، دور از استدلال، و فالانژوار” است را به قضاوت خوانندگان بسپاریم. اما اینکه میگویید رهبری حزب تمام دستاوردهای سیاسی و تئوریک حزب را از دست داد یک ادعا هست که باید ثابت شود. کدام دستاوردها را از دست داد؟ مدرک و سندتان چیست؟ حزب بعد از کوچ مخفیانه و فرار “فراکسیون” کار روتین خود را ادامه داد. ما بعد از فرار “فراکسیون” از کنگره هفتم حزب مانیفست انقلاب را تصویب کردیم که انقلاب سال ۸۸ صحت و درستی آنرا در خیابانها به اثبات رساند. شما بعد از جدائی از حزب ماهها از “بی ادبی و بد اخلاقی” خود نوشتید و از مواضع خود در برابر کوروش مدرسی ابراز برائت کردید تا امر “ساختگی” اتحادتان را پیش ببرید. این در حالی بود که کوروش مدرسی در مجاهدت علیه انقلاب و سوسیالیسم و شورا ترمز شکسته بود. اینها همه مکتوب هستند.

{جدیدا اصغر کریمی به بهانه نقد کورش مدرسی گفته است عنوان “حکمتیست” (شبیه مارکسیست لنینیست) اسم فرقه ای است. ایشان فرق فرقه و جریان اجتماعی را وارونه متوجه شدند و فکر میکنند این تفاوت در اسم است و نه در کارکرد اجتماعی و طبقاتی! آنهم زمانی که تمام آنتی کمونیستها زیر پتو قایم شده اند اصغر کریمی به زبان فوکویاما حرف می زند. اگر اعضای رهبری شما اینطور حرف میزنند چه انتظاری از اعضای گاهی فعال چون حبیب بکتاش باید داشت؟}

در مورد اسم “حکمتیست” همینقدر بگویم که عین اسم مائوئیست، استالینیست و تروتسکیست و غیره است. قطعا فرقه ای هست. از دوستانتان بپرسید. آنها هم همین را خواهند گفت. مارکسیست-لینینیست هم همینطور. یادتان باشد که کورش مدرسی لقب “حکمتیست” را بعنوان زرورقی دور “صرف میوه دولت با حجاریان” پیچید تا عمق راست بودن مواضع خود را از اعضای حزب مخفی کند. آدمی که میتواند روی پای خود بایستد و خودش اتفاقات را تحلیل کند و بر سر آنها موضع بگیرد احتیاج به قایم شدن در پشت “حکمت” و “مارکس” و “لنین” ندارد.

{حزب اتحاد کمونیسم کارگری خوشبختانه در چنان نقطه ای از سیاست قرار گرفته است که کسی قادر به نقد اصولی و سیاسی جدی آن نبوده است به این دلیل ساده که به اصول کمونیستی و رادیکالیسم افراطی متعهد و وفادار بوده و در عین حال پایش در زمین سفت طبقه کارگر و سیاست کمونیستی است. یک بحث جدی سیاسی مقابل این حزب نیست و تمام واکنشها به این حزب از سر ضعف یا توهین و لومپنیسم است. البته ما از این سقوط تلخ سیاسی رفقای سابقمان جدا متاسفیم!}

اینکه حزب شما در نقطه ای قرار گرفته که کسی قادر به نقد آن نیست یک ادعا و یک تفکر مذهبی هست. هر حزبی قابل نقد است. شاید کسی اهمیتی به اینکه این فرقه چکار میکند نمیدهد. شاید نقد نکردن از این سر است. معمولا حزب اتحاد سر موضع گرفتن این پا و اون پا میکند. اول یک نگاهی به راست می اندازه (حزب کورش مدرسی)، بعد یک نگاهی به چپ می اندازه (حزب کمونیست کارگری)، بعد هم یک موضع بینابینی میگیره که نه سیخ بسوزه نه کباب. اینکه تمام واکنشها به این حزب از سر “ضعف و یا توهین و لمپنیسم” است شاید نشانگر این باشد که حزب شما روئین تن شده است! شاید هم معصوم شده اید! اما آیا این همه ادعا در مورد حزبی که یک پروسه تولد سوال برانگیز داشته است کمی عجیب بنظر میرسد؟ شاید بهتر است این پروسه یک بار دیگر برایتان یاد آوری گردد.

همانطور که در نوشته “آقای علی جوادی عینکشان را جا گذاشته اند” شرحش رفت، حزب اتحاد شما خشت اولش کج گذاشته شده است. کسانی که این حزب بی مسما را بنا نهادند محفلی بودند دور یک پروژه شبه جاسوسی درون حزبی بنام “نوید بشارت” که اسرار حزب را همراه با تحریفها و اتهامات بی پایه بیرون میداد. علی جوادی و آذر ماجدی و بقیه تا آخر از این فرد پشتیبانی کردند. با وجود مدرک فیزیکی که نشان میداد این آقا از درون حزب علیه آن کار شبه پلیسی میکند، علی جوادی میخواست او را به عضویت در دفتر سیاسی ارتقاء دهد. وقتی دیدند دیگر نمیشود از این آقا دفاع کرد با بهانه “حزب دچار رخوت و رکود شده است” و “ما میخواهیم حزب رهبر و سازمانده بسازیم” اعلام فراکسیون کردند. شما به بیانیه فراکسیون و مواضع حزب در مقطع تشکیل فراکسیون نگاهی بیاندازید. هیچ تفاوتی با مواضع حزب تا آن مقطع ندارد. هیچ چیز جدیدی در بیانیه نیست. علت هم این است که تشکیل فراکسیون بر سر “چیزی” نبود. علت تشکیل فراکسیون “ماجرای شبه پلیسی نوید بشارت” و “پیراهن های پاره شده در حزب” و “ریاست دفتر سیاسی” از دست رفته بود. با این فراکسیون هم، درحالیکه هنوز عضو رهبری حزب بودند، دزدکی و مخفیانه خواستند به چادر آقای کوروش مدرسی کوچ کنند که قبول نکرد. بعد هم آمدند حزب اتحاد را زدند که در نوشته قبلی حضورتان عرض شد که اسم این حزب اصلا موضوعیت سیاسی ندارد. بهتر بود همان اسم “حزب نوید بشارت” یا “حزب اتهام” یا چیزی شبیه آن را رویش میگذاشتند. میبینید که این حزب یک تولد غیر سیاسی و پروسه ای مبتنی بر یک پروژه شبه پلیسی و اتهام و کوچ مخفیانه داشته است. خشت اول کج نهاده شده و این دیوار تا ثریا  کج خواهد رفت. تحریف و اتهام و دروغ و نفرت پراکنی علیه حزب کمونیست کارگری به چسب درونی این حزب تبدیل شده است. اما باور داشته باشید که همچو حزبی سرنوشتی بهتر از حزب کورش نخواهد داشت. بهتر است این را کنار بگذارید و بنای یک حزب سیاسی را بریزید. دنیا بزرگ است. نه شما جای ما را تنگ کرده اید و نه ما جای شما را. میشود فارغ از دروغ و اتهام و نفرت پراکنی کار سیاسی خود را پیش برد.

۳۰ دسامبر ۲۰۱۱

======

اعضای رهبری حزب کمونیست کارگری در مورد موضوعاتی که علی طاهری در باره آنها اظهار نظر کرده است، تا کنون مطالب کتبی و شفاهی زیادی داشته اند. خوانندگان گرامی می توانند برای نمونه به دو لینک زیر مراجعه کنند.

اصغر کریمی: سابقه بحث “تحریم اقتصادی” در حزب کمونیست کارگری
 

محسن ابراهیمی: مسئله ملی در ایران، بررسی تحولات اخیر آذربایجان، متن سخنرانی محسن ابراهیمی در جلسه پالتاک