این روزها فضای خیلی از سایتهای اینترنتی از اختلافات و شاخ وشانه کشیدن تعدادی از دفتر سیاسی این حزب نسبت به هم و باز فرهنک تنفر و بی آبرو کردن همدیگر را به نمایش گذاشتهاند برای من که دورانی از زندگی سیاسیم همراه و هم سنگرشان بودم و خیلی از انسانهایی که زمانی با هم همسنگر بودیم و در جبهه ایی واحد بر علیه فقر و ستم و استثمار و بیعدالتی مبارزه میکردیم خودمان را انسانهایی کمونیست و برابری طلب می پنداشتیم الان شاید موضوعات .سیاسیشان و اختلافاتشان زیاد مهم و اساسی نباشد چون فکر میکنم در معدلات سیاسی وزنی ندارند. اما از صداقت و شرافت خیلی از انسانهایی که با این جریان فعال هستند هیچ شکی ندارم .
اما نکتهایی که مرا وا داشت تا این مطلب را بنویسم شناخت و آشنایی نزدیکی که سالها از نزدیک با این دوستان کسب کرده بودم و احساس میکنم کسی که از بیرون به این رویدادها نگاه میکند پیش از اینکه بداند موضوع مورد مناقشه چی میباشد واز حرکت و تصمیم ۵ نفر در یک کمیته مشترک که میکوشند خود را نماینده اکثریت حساب کنند و اموال و امکانات حزب را مصادره کنند این بجز یک کودتا هیچ چیز دیگری نیست پیش از اینکه کسی دنبال حقانیت هر طرف باشد از این کار منزجر ومتنفر است کاری که بارها خود محمد فتاحی و اسد گلچینی ومظفر و اذر مدرسی در دوران انشعاب عبدلله مهدتی محکومش کردند در انشعاب حمید تقوایی و دور زدن تمام ارگانهای حزبی محکومش کردند و الان خود این دوستان همین کار را انجام دادهاند
برای مخالفین و موافقین حزب حکمتیست حقانیت بحثهایشان در درجه دوم قرار میگیرد و حرکت کودتا و مصادره حزب زشتتر از آن است که کسی به حقانیت بحثهایشان توجه کند واین به نظرم برای هر انسان شرافتمندی بیشتر به چشم میخورد. در حزبی که ادعایی به بزرگی دفاع از حزبیت و متشکل کردن طبقه گارگر چنین کودتایی میشود وکلیت شان را زیر سئوال میبرد .دو حزب برادر کردستانی و عراقی هم در این ماجرا سنگ تمام گذاشتهاند به ظاهر بیطرف اما وقتی به پیشنهادهایشان نگاه میکنی زیاد هم بیطرف نیستند و زیرکانه موضوع ۵۰درصدی اختیارات حزبی را برای پنج نفر از کل دفتر سیاسیشان را برسمیت شناخته اند تا مقطع کنگره و با کمپین جمعآوری امضا میخواهند فشار را بر اکثریت زیادتر کنند تا کسی متوجه حرکت کودتا نشود .وجالبتر از اینها دو حزب همنام و در حال انتظار .حزب اتحاد و حزب حمید تقوایی هم زبانشان درازتز از همیشه میگویند.. نگفتم همون شیطان بود که ما میگفتیم و سفره شان را باز کردهاند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و تا جایی پیش رفتند که اصغر کریمی پیام میدهد که اعضا و هواداران حکمتیستها به آغوش باز و گرم حمید تقوایی برگردند اینها فرصتطلبیشان به جایی رسیده که فراموش کردند این شیوه و این حرکت را خودشان بنیان نهادند و آنها جز بنیانگزاران چنین کودتا هایی بودند انها مخترعین جدل انلین بودند .
در این میان تعدادی از کادرها و اعضا حزب هم سردرگم. تعدادی هنوز گیج و تعدادی از سر دلسوزی و نگرانی برای جلو گیری از پاشیدگی نابودی حزبشان به دام کمپین امضا ها افتادند و فکر میکردند با امضا جمع کردن شاید بتوان جلو زیان بزرگتری را گرفت اما کمپین امضا ها هم به درجات زیادی غیر مستقیم در خدمت گروه ۵نفری کودتا قرار گرفت و آنها از این کمپین استفاده و بهره برداری کردند .
در آخر اختلافات بر سر هر مسأله مهم سیاسی باشد حرکت کودتا باعث شده کسی به آنها توجه نکند و حرکت کودتا بیشتر از هر بحث سیاسی و هر اختلافی در بیرون این حزب نمایان و مورد بحث محافل میباشد
خالد علی پناه ۲۰۱۱/۱۲/۲۸