وکیل ناشى … توضیح کوتاهى در مورد نوشته رفیق حامد خاکى

قبل از اینکه این چند کلمه که قولش را داده بودم  را بنویسم ذکر یک نکته ضروری است . بالاخره بعد از آرام شدن اوضاع و بیرون آمدن از فضای احساسی روزهای اولیه بحثهایی که درشبکه محافل زیرزمینی در جریان است کم کم دارد شکل نوشته و علنیت پیدا میکند . به همین علت اکنون بعد از چند مطلب از طرفین دعوا  میتوان کمی عمیقتر به اختلافات درون حزب حکمتیست نگریست و در مورد این رویدادها به قضاوت نشست .

نوشته رفیق حامد خاکی یکی از آن معدود نوشته هایی است که بحثهایی که درشبکه محافل زیر زمینی و شبکه های اجتماعی در جریان است را از زیر زمین به سطح زمین می آورد و درستی و نادرستی این بحثها را در معرض انتخاب عموم قرار میدهد . شخصا علیرغم موافقت یا مخالفت با این نوشته از صراحت کلام رفیق حامد خاکی لذت بردم .

در مورد این نوشته دونکته به نظرم رسید که خلاصه وار به آن میپردازم

رفیق حامد خاکی در جریان این رویدادها در کنار یکی از جناحهای این حزب ایستاده است و به همین خاطر چون از منافع یک جناح به کل قضایا مینگرد  موضع مسئولانه احزاب کردستان عراق و کردستان برای حفط حزب و انسجام درونی حزب را نامسئولانه و با ارفاق کدخدامنشانه مینامد .

اگر خوب به یاد داشته باشیم در انشعاب قبلی حزب کمونیست کارگری عراق به نفع جریان حکمتیست موضع گرفت و این دوستان دلیل این موضع گیری را در نوشته های خود توضیح داده اند .من هر چه گشتم در دفاع از حزب و حزبیت و موضع نامسئولانه حزب کمونیست کارگری عراق در آن موقع  نه از رفیق حامد و نه از کل طیف مخالف موضع گیری کنونی احزاب عراق مطلبی ندیدم . به همین علت برایم سوال بود که چرا اینبار باید یقه این احزاب را گرفت؟

خواننده مطالب حامد و کل طیف کنونی مخالف موضع گیری احزاب عراق حق دارند بپرسند چرا فقط اینبار مواضع این دو حزب نامسئولانه است؟ حق دارند بپرسند چرا جو بی اعتمادی نسبت به موضع این دو حزب را دارید دامن میزنید؟ حق دارند بپرسند که این چه منافعی است که این چنین تلاش دارد پلهای دوستی و نزدیکی با این دو حزب را خراب کند و تصویر خیل و عشیره و کدخدا را از آنها به جامعه بدهد؟ این چه منافعی است که به آسانی اعتبار و اتوریته این احزاب را به زیر میکشد و بی اعتبار میکند؟

برای رسیدن به جواب این سوالها بر خلاف نوشته رفیق حامد که با جملات دفاع از حزب و حزبیت تزئین شده است باید سفرمان را به طرف اعماق و دنیای شبکه محافل زیر زمینی ادامه دهیم . اینجاست وقتی به محافل و گروههای زیر زمینی میرسیم میبینیم از حزب و حزبیت خبری نیست و تنها قانون معتبر در این دنیای زیر زمینی قانون محافل و گروههاست .این قانون را میتوان خلاصه وار و با قرض گرفتن جمله تاریخی جورج بوش پسر این چنین تعریف کرد : یا با ما هستید یا بر علیه ما.

حالا این قانون و وضع کنونی پیش آمده را با مواضع دو حزب عراق مقایسه کنید تا بفهمید که رفیق حامد کجا ایستاده است. بر مبنای این قانون دو حزب عراق به نفع جناحها یا گروهها یا محفلی  ( هر کدام که دوست دارید ) که رفیق حامد در کنارشان ایستاده است موضع نگرفته اند و به همین دلیل و خیلی ساده و بدون مسئولیت هر بد و بیراه سیاسی به دوستان عراق نسبت داده میشود و تلاشهای شبانه روزی ایندوستان برای حل بحران موجود در حزب را زیر سوال میبرند.

در دنیای محافل این چنین موضع گیریها قدمت تاریخی به اندازه شاهنامه فردوسی دارد و پدیده جدیدی نیست. من مطمئن هستم اگر فایل صوتی منصور حکمت را که شب گذشته در آزادی بیان باز چاپ کردیم اگر اسم ریبوار احمد را بر خود میداشت حتما همین دوستان لقب کدخدا را برای سخنران بر میگزیدند . پس باید اذعان کرد که برخوردرفیق حامد نمونه تیپیک برخورد محافل و گروههای زیرزمینی  است نه احزاب سیاسی.

و اما بار دیگر باید گفت احزاب عراق به حق و مسئولانه دنیای شبکه محافل زیر زمینی برای تصفیه حسابهای گروهی را دیدند و به جای قرار گرفتن در کنار این محافل و از زاویه جنبشی در کنار حزب ایستادند .این موضع مسئولانه اعتبار این دو حزب را در میان جنبش کمونیزم کارگری بالا برده است و این دوستان به حق و در شکلی علنی در مقابل شبکه محافل زیر زمینی در کنار حزب و حزبیت ایستاده اند.

در آخر این نوشته اشاره به توصیه ایی در پاراگراف آخر نوشته رفیق حامد نیز خالی از لطف نیست . در این پاراگراف رفیق حامد مانند یک وکیل ناشی به موکلش توصیه هایی میکند که باعث این میشود که موکلش به جای آزادی به حکم ابد محکوم شود .چطور؟

رفیق حامد در پاراگراف آخر مطلبش چنین مینویسند :

این دوستان با شرکت در پروژه حزب مدرسى و قبول سیاستهاى راست آن  در این چند ساله هر روز بیشتر از قبل از کمونیسم ٬  سیاست و واقعییات فاصله گرفته اند. به هر درجه بتوانند این سیاستها و این خط مشى را از خود بزدایند٬ به همان درجه به سیاستهاى کمونیستى نزدیک مى شوند٬ با یا بدون جمع کودتاچى٬ داخل یا بیرون حزب حکمتیست هر چه سریع تر و هر چه شفافتر این دوستان به نقد سیاستهاى این هفت ساله بپردازند به همان درجه بیشتر جدى گرفته خواهند شد. در قالب فعلى کسى کل این جریان را جدى نمى گیرد با اینکه سرمایه انسانى اى از کمونیستها را در خود دارد.

 

همگان میدانند برای رهبری یک حزب فقط یک صلاحیت کافی نیست . در احزاب سیاسی و در کنگره ها انسانهایی که میخواهند در صندلی رهبری بنشینند باید اعضا و کادرهای حزب مربوطه را قانع کنند که به برنامه وسیاستها و مواضع تاکنونی حزب پایبندند ومیخواهند تا کنگره بعد حزب را بر این مبنا هدایت کنند . با قبول کردن مواضع وسیاستهای تاکنونی افرادی که میخواهند رهبر شوند صلاحیت سیاسی میگیرند و برای تکمیل شدن پروسه در یک انتخابات صلاحیت حقوقی را نیز کسب میکنند .

خلاصه وار عرض کنم رهبران احزاب و سازمانها باید و حتما دارای دو صلاحیت سیاسی و حقوقی  باشند وگرنه رهبری آنها زیر سوال میرود.

با این توضیح به توصیه رفیق حامد به موکلش برگردیم . ایشان در تکمیل پرونده موکلش میفرمایند : به نقد سیاستهاى این هفت ساله بپردازند به همان درجه بیشتر جدى گرفته خواهند شد (در پارگراف بالا).

با این توصیه رفیق حامد میخواهد صلاحیت سیاسی موکلش نسبت به سیاستهای تاکنونی حزب را از آنها بگیرد . ایشان متوجه نیست که در انظار جامعه اگر این دوستان توصیه ایشان رابپزیرند از خود صلب صلاحیت سیاسی کرده اند و رهبریشان در حزب مربوطه زیر سوال میرود چون نمیتوان فقط با صلاحیت حقوقی در مقام رهبری یک حزب باقی ماند .

اگر موکل رفیق حامد این توصیه را بپذیرد حکم خود را امضا کرده است و صلاحیت رهبری حزب را از داست میدهد . ماجرای توصیه رفیق حامد به همین سادگی است.

مشکل کنونی و اساسی رهبری حزب حکمتیست همین توضیح بالاست که عرض کردم . در این رهبری رهبریی که هم صلاحیت سیاسی داشته باشد و هم حقوقی وجود ندارد. عده ایی فقط صلاحیت حقوقی دارند و عده ایی فقط صلاحیت سیاسی . حل این مشکل در یک پلنوم با توجه به اینکه هر کدام از طرفین دارای دوصلاحیت لازم نیستند امکانپذیر نیست و این کنگره است که باید به یک رهبری دارای هر دو صلاحیت و برای هدایت حزب رای بدهد. در غیر اینصورت جنگ شبکه محافل زیر زمینی همچنان ادامه خواهد داشت.