تولد خورشید                  تقدیم به دخترم طاهره هاشمی

تو را دیدم
از دریچه قلب م
هم چون گلی متولد شدی 
در پائیزی که
برگهای رنگین ش
تمام باغچه خانه را
پوشانده
……
تورا دیدم
هم چون ستاره دنبال دار
که هنرت
در اسمان تاریک افغانستان
نور می افشاند
……
چو خواند آیندگان
تاریخ هنر را
ببیند نام بی بی را
همه جا
که با نام تو
گشته همراه
……
تورا دیدم
هم چون پروانه ای سپید
که پرواز می کنی
از گلی به گلی دیگر
در دشت ی به وسعت جهان
که پوشیده از گلهای رنگین
وبارور می کنی
آنها را
……
تورا دیدم
هم چو آن بلبل عاشق
که می خوانی
برای گلهای سپید
که رنگ می گیرند
گونه های گل مریم
از شرم زنانه
 ……
تورا دیدم من
برسجاده مادر
که می نالیدی از برایش 
ومی گفتی رازهای نهادت
چرا زاده شدی تویک زن ؟
چرا باید بجای دیگری
گردی مجازات؟
……
تورا دیدم من
با قلبی به وسعت گیتی
که می پیمائی کوره راه ها را
ومی سازی هموار
تا بیایند عاشقان راهت
ومی خوانی تو
سروده مهربانی را
در چشمه عشق
برای ماهیان کوچک سرخ
……
نگاهت شعله های خشم خاموش
برزیر خاکسترهم چو ققنوس
همی بینم ترا
هم چوطوفانی
که می روبی آسمان تیروتار
وزان پس
بارد شبنم صبحگاهی 
بروئید جنگل عشق محبت
……
همی بینم ترا
در پیکاردرونی
که عشق ت را کنی اینک زمینی
بسازی تو بنیادی ز انسان
که مهرش را بی دریغ
ببخشد  چو  خورشید 
……
همی بینم عزیزم 
آیند ه ا ت را
نشستی
بر فراز قله عشق ومحبت.

۲۰۱۱٫۱۲٫۱۶
اکبر یگانه