زنگها برای که بصدا در می آید؟

با توجه به ماهیت طبقاتی رژیم جمهوری اسلامی، تدوین و انتشار اسناد غیر علمی و فریب کارانه رژیم اسلامی، نزد افکار عمومی با در صد بالائی بی اعتبار است. هیاهو در رابطه با تدوین سند”تحول بنیادین آموزش و پرورش”که از سال١٣٨٣ آغاز و سال قبل توسط احمدی نژاد امضا شد، از جمله اسناد ارتجاعی و بی اعتباری است که جایگاهی در سیستم فرهنگ انقلابی و سکولار ندارد. در همین رابطه و به نقل از ایرنا”حاجی‌ بابایی وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی طی پیامی از رونمایی این سند در٢٢ آذرماه خبر داد، در این پیام تاکید کرد، آموزش و پرورش در آستانه تحو لی بزرگ مبتنی بر مطالبات مقام معظم رهبری، و بر اساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی قرار دارد.”
بعد از گذشت دو هفته از این اظهارات و براساس گزارش خبرنگار مهر، مجلس رژیم اسلامی”پنبه نظام آموزشی جدید را زد/ اجرای ۶-٣-٣ از سال آینده شعار است” علی عباسپور، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات صبح امروز در نشست خبری که با خبرنگاران پارلمانی داشته است، موضع تندی نسبت به اقدام حاجی بابایی در اعلام زمان اجرای نظام آموزشی جدید گرفته و با صراحت اعلام کرده است “وزارت آموزش و پرورش بر خلاف وعده های وزیر نمی تواند این نظام را از سال آینده اجرایی کند.”
از سال ٨٣ تاکنون سند مورد نظر خامنه ای یا به عبارت دیگر مطالبات خامنه ای، با اما و اگر جهت”نهادینه”کردن آن بر اساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در آموزش و پرورش، توسط مبلغین مرتجع ریز و درشت رژیم تبلیغ و ترویج میشود. که در نهایت مجلس خودشان”پنبه نظام آموزشی را زد.” علاوه بر این خود زنی نمایندگان مجلس رژیم، تأخیر درابلاغ این سند در واقع ریشه در بی اعتنائی افکار عمومی در تقابل با محتوای این سند خرافی دارد، که رژیم خود بر آن واقف است.
به دنبال قیام نافرجام سال ۵٧ تا کنون، کلیه ارگانهای سرکوبگر رژیم پهلوی که در جریان قیام با مبارزه و فداکاری مردم معترض و انقلابی برچیده شدند، رژیم اسلامی از همان روزهای آغاز بکارش این ارگانهای از هم پاشیده را جهت سرکوب مردم انقلابی و آزادیخواه به سرعت بازسازی و به نیروئی سازمان یافته جهت باز پس گیری دست آوردهای قیام بکار گرفته شد.
در این پروسه از باز پس گیری، دانش آموزان، جوانان و در میان آنها دختران دانش آموز بیشترین صدمه روحی را متحمل شدند. رژیم به بهانه اسلامی کردن مدارس به تفتیش عقاید، دخالت در امور زندگی شخصی دانش آموزان و با تحمیل فقر و فلاکت بر خانواده آنها زمینه ترک تحصیل دانش آموزان را فراهم و بنای مخالفت با علم و دانش امروزی را به فریضه ای دینی در تقابل با سکولاریسم و فرهنگ انقلابی سازماندهی کرد. پیش بینی محتوای این جعبه سیاه حاوی مطالبات خامنه ای، با توجه به روند ارتجاعی که در سیستم  کنونی آموزش، و کل جامعه ما در مرحله نهادینه شدن است، وضع موجود را از آنچه که هست بدتر خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار پانا، حاجی بابایی در تجلیل از مولفان کتب درسی با بیان اینکه امام حسین کتابی با عنوان عاشورا را در تاریخ نوشت، گفت”پیام عاشورا امر به معروف و نهی از منکر برای تمام مردم دنیاست.” با توجه به این توهم پراکنی و همزمان با آغاز ماه محرم‌ “زنگ احیای امر به معروف و نهی از منکر در مدارس ایران نواخته شد.”نواختن این زنگ، با زنگ های قبلی متفات بود، به گونه ای که محدوده جغرافیائی این پیام ارتجاعی و زنگ خطر آن این بار از صحرای کربلا میعاد گاه خون، شمشیر و قصاوت ابتدا به ایران، سپس برای”اجرا”به مدارس و پس مانده آن، بنا بگفته این وزیر کربلائی برای تمام”مردم دنیا”ارسال میشود.؟
پروسه اسلامی کردن آموزش در مدارس یکی از مهمترین و شکست خورده ترین پروژه های تا کنونی رژیم در ارگان آموزش و پرورش است. رژیم اسلامی به هر شیوه ممکن سعی در جبران این پروسه جنجالی، پرهزینه و شکست خورده را دارد. به همین منظور در سال تحصیلی جدید تعداد مدارس قرآن را از یازده هزار به ٢٠ هزار واحد افزایش داد(بر گرفته ازخبر گزاری قرآنی). افزایش این کمیت خواست ارتجاعی آنها را برآورده نکرد و به دنبال کیفیت مورد نظرخود تحت لوای”غلبه خون بر شمشیر”و برای برون رفت از این بن بست، راهی صحرای کربلا شدند. تا بهانه ای برای نهادینه کردن  فرهنگ”امر به معروف و نهی از منکر”در مقاطع تحصیلی را از راه دور، به بخشی از برنامه آموزش ارتجاعی در مدارس تحمیل کنند. تا با این نیرنگ پشتوانه ای برای مطالبات خامنه ای در سند شکست خورده منتسب به او را دست و پا کنند.
تبلیغ و ترویج فرهنگ آلوده به دین و مذهب تحت نام فریضه الهی، منفور ترین و بی اعتبار ترین مقوله ای است که به قدمت عمر رژیم دیکتاتور مذهبی در ایران مورد تنفر دانش آموزان و والدین آنها، دانشجویان، جوانان، معلمان انقلابی و سکولار بوده و هست. به همین دلیل جامعه ما پذیرای چنین  فرهنگی نیست، حتی اگر دوربین های مدار بسته جهت کنترل پلیسی را در داخل کلاسهای درس نصب کنند، تعداد مساجد در مدارس را افزایش دهند، آخوندهای به زعم خودشان متعهد و آموزش دیده را هم در مدارس مستقر کنند، جاسوسان بسیجی را در مدارس اسکان دهند و سپس رویداد تلخ و خونین عاشورا و تاسوعا را جهت فریب افکار عمومی به شهادت و عاریه بگیرند و سپس تفکیک جنسیتی کودکان پیش دبستانی را تا سطح دانشگاه ها تعمیم و اجرا کنند. و …… با تمام این تفاصیل دانش آموزان مبارز و انقلابی ما زیر بار این فرهنگ وارداتی آ‌نها و پیام”عاشورا”با ماهیت ارتجاعی”امر به معروف و نهی ازمنکر” آن نخواهند رفت؟
بگفته مراجع تقلید شیعه”امر به معروف فرمان دادن به کارهای پسندیده است، همین طور نهی از منکر باز داشتن از کارهای ناپسند است.”با علم به اینکه عمل”ناپسند”از منظر آخوندهای رژیم اسلامی برای سرکوب و به بند کشیدن حداقل آزادی های فردی است، و پسندیده اش نیز برای اطاعت محض از فرایض دینی میباشد، عملآ ماهیت پسند و ناپسندش به معنا ی اطاعت کورکورانه از اوامر مذهبی است. پیام عاشورا و ماهیت ارتجاعی آن در قرن بیست و یکم خریداری نخواهد داشت.
بست نشستن، گریه کردن، قمه زدن، نوحه سرائی و مظلوم نمائی برای مسببین کشت و کشتار مردم بی گناه در کربلا، نه اینکه تأثیری بر اراده مردم ستمدیده و بجان آمده برای مطالبات و خواست واقعی آنها ندارد، بلکه کشت و کشتار اقشار وسیعی از مردم انقلابی، معترض و آزادیخواه از جمله دانش آموزان، در سیاه چالها و ملأ عام توسط جلادان رژیم اسلامی و دفن پنهانی اجساد آنها در خاوران و قبرستان های بی نام و نشان، نه اینکه نتوانست خللی در اراده مردم مبارز و انقلابی در مبارزات روزمره آنها بر علیه تمامیت رژیم جمهوری اسلامی ایجاد کند، بلکه موفق به تغییر روش زندگی و فرهنگ انقلابی دانش آموزان و جوانان هم نشدند.
موارد فوق که بازگو کننده بخشی از ناتوانی و عدم موفقیت رژیم در عرصه آموزشی است، در واقع موفقیت، امتیاز و دست آورد با ارزش و غیر قابل انکاری است، که دانش آموزان و جوانان با ایستادگی، فداکاری و مبارزه در تقابل با سیاست های به غایت ارتجای رژیم اسلامی کسب کرده اند.
اما این تمام آنچه که لازمه ایجاد فرهنگی انقلابی و سکولار در جامعه مورد نظر مردم آزادی خواه و برابری طلب، مطالبه میشود نیست. کسب بخش قابل توجهی از این مطالبات و پذیرش آن بستگی به پایگاه طبقاتی و ماهیت نظام حاکم بر آن جامعه دارد. فرهنگ انقلابی و سکولار در نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی تا دندان مسلح غیر قابل دسترسی است، تحصیل رایگان در این نظام غیر عملی است، علم و کسب دانش حرام است، مدارس مختلط ممنوع است، حجاب اجباری است، ترک تحصیل به دلیل فقر مسأله ای است عادی، خواندن و نوشتن به زبان مادری ممنوع است و ….
بر چیدن این ممنوعیت ها و نابرابری ها تنها در گرو مبارزه ای نقشه مند و متشکل به کمک همه کسانی امکان پذیر است، که به نوعی در این نظام مورد ستم قرار دارند. این امکان پذیری نیز، یکی از مهمترین و اساسی ترین شرط لازم برای به زیر کشیدن تمامیت رژیم جمهوری اسلامی است.
در این پروسه از مبارزه و کسب موفقیت نسبی، برای نهادینه کردن نظامی بر اساس آزادی برابری و عدالت اجتماعی، جعبه سیاه حاوی مطالبات خامنه ای و ارسال بسته های سفارشی از جماران و کربلا با آن محتوای ارتجاعیش، یقینآ برگشت خواهد خورد. 
شنبه ٢۶ آذر ١٣٩٠