خروج بخش اعظم نیروهای ارتش امریکا از عراق و ماجرای “پایگاه امام علی”!

مقدمه:
۳۱ دسامبر ۲۰۱۱، مرحله آخر انتقال بخش اصلی نیروهای ارتش امریکا از عراق کامل می شود. روندی که از روز پنجشنبه همین هفته یعنی ۱۵ دسامبر آغاز شده. ۹ سال بعد از آغاز جنگ خونین حکومت امریکا بر علیه مردم خاورمیانه به بهانه همدستی صدام حسین با تروریزم بین الملل و تلاش برای تحمیل “طرح خاورمیانه بزرگ” ، کشتار بیش از ۱۷۰ هزار نفر از مردم عراق و نابودی زندگی ۴۵۰۰ سرباز امریکائی در عراق و ۳۰۰۰ مورد خودکشی این سربازها در بازگشتشان به امریکا، بعد از دهها زخمی و نقص عضو در سربازان امریکائی که از میان جوانان فقیر و حاشیه کشانده شده جامعه “بسیج ” شده بودند تا مقدرات حاکمان امپریالیست جهان سرمایه را به کرسی بنشانند و  تحمیل صدها هزار زخمی و معلول جنگی به مردم عراق ، بعد از نابودی شیرازه مدنیت در جامعه عراق و جلوکشیدن عقب افتاده ترین عوامل مذهبی و ناسیونالیستی در سیاست عراق، بالاخره حاکمان امریکا زیر فشارهای شدید مالی و سیاسی داخل و خارج امریکا تصمیم گرفتند که ارتش امریکا را از عراق بیرون بکشند!
گفته اند حدود ۳ تا ۴ هزار سرباز را نگه می دارند، اکثرشانرا به امریکا بر می گردانند و تعدادی را هم به کویت و افغانستان می فرستند. راستی پایان این مرحله از تهاجم نظامی امپریالیستی چه معنی می دهد؟ چه نفشه هائی در ذهن بازیگران نظام سرمایه است و چه کارتهائی در دستشانست؟ بد نیست به مناسبت این جابجائی نظامی به این موضوعات بپردازیم:
(۱)کشتار شهر حدیثه نمونه ای از جنایات ارتش امریکا در عراق
ماجرای کشتار مردم بی دفاع ، کودکان و زنان و مردان بی دفاع مدتها بود روی اینترنت می گشت. اسناد حالا دارد نتایید می کند که ۱۹ نفر مرد، زن و کودک شهر کوچک حدیثه بخاطر مورد حمله قرار گرفتن واحدی از ارتش امریکا مورد حمله و انتقامجوئی قرار گرفتند و بی رحمانه کشته شدند.
صحنه های بی رحمی سیستماتیک سربازان امریکا در عراق توی یوتیوب دست بدست می گردد. از کشتن حیوانات تا بازی با سرهای از بدن جدا شده  زندانیهای دستگیر شده تا شکنجه های وسیع … جنایاتی که راتش امریکا در عراق افریده چندین دهه باید بررسی و تحقیق شود. ظلمی که مردم عراق برای لشکرکشی این اراذل کشیدند هنوز باید توان ابراز بیاید.
بنا به تحقیقی نزدیک به ۱۵ در صد سریازان امریکا که به عراق اعزام شدند سابقه عضویت در بیش از ۴۰۰ باند جنایتکار امریکائی را دارند . در ارتش امریکا برای سرباز گیری سیاست این بوده که از کسی سابقه عضویت در باندهای جنایتکار پرسیده نشود حتی اینها روی بدنشان خالکوبیهای معمول چنین جنایتکارانی دیده می شده.
بعلاوه تکرار صحنه های خشن و شکنجه ها بطور ثانویه روان اشغال کننده و اشغال شونده را به یکسان بیمار و علیل ساخته. جامعه از هم پاشیده عراق توان بازسازیس به یک تمدن را چنان از دست داده که نیروهای عقب افتاده مذهبی (اسلامی شیعی و سنی) و ناسیونالیستهای کرد و عرب تنها میوه های زهرآگینش بودند و “دموکراسی دروغین قومی و قبیله ای ” نهایت دستاورد حضور این ارتش جنایتکار بود.

 

(۲)هزینه های مادی جنگ عراق برای مردم امریکا و مردم عراق؟ کی قرار است بپردازد؟
براورد هزینه های مادی ناشی از جنگ در عراق خودش کار بسیار مشکلی است. محاسبات ابتدائی منتشر شده توسط فردی بنام استیگلیز که رئیس سابق بانک جهانی و برنده جایزه نوبل اقتصاد بوده نشان می دهد که فقط هزینه جنگ برای مردم امریکا از جهت مادی نزدیک به ۳ تریلیارد دلار (۳ هزار میلیارد دلار) می باشد! این فقط رقمی است کاملا تقریبی و شامل خسارات وسیع به مردم عراق و سایر کشورهای درگیر جنگ نمی شود.
راستی قرار است این هزینه ها را کی بپردازد؟ مردم عراق؟ کنترل فروش نفت عراق هنوز کاملا بدست دولت دست نشانده عراق نیست! وزارت نفت عراق از همان ابتدای ورود ارتش عراق بیشتر از همه جاها تحت کنترل حکومت امریکا بود. تولید نفت عراق را تا توانستند بالا برده اند اما با وجود رساندن عراق به فروشنده دوم نفت بعد از عربستان هنوز محاسبات نشان می دهد که چندین دهه وقت لازمست که مردم عراق بتوانند خسارات خودشانا جبران کنند چه برسد به پس دادن بدهیشان به حکومت امریکا که ظاهرا حکومت امریکا ازشان “طلب” دارد! حکومت امریکا ، حکومت دست نشانده در عراق را مسئول پس دادن خسارات مالی خود می داند و انتظار دارد که از طریق فروش منافع نفت این هزینه های صرف شده را به امریکا واریز کند!
هیچ محققی در غرب نیست که بپذیرد که عراق و منابعش بتواند این هزینه ها را بازپس دهد. حداقل نه به این زودیها! راستی اینها برای این لشکر کشیدند که اینهمه ضرر بدهند؟ !
به نظر می رسد افق تهاجم حکومت امریکا به خاورمیانه بسیار وسیعتر باشد. کنترل کل منابع انرژی خاورمیانه؟ کنترل سیاست خاورمیانه؟ کنترل منابع انرژی مناطق جنوبی روسیه که ظاهرا بزرگترین منبع نفت و گاز چند دهه آینده خواهد شد؟ هر چه هست حساب ارقام ارائه شده را اگر کنار هزینه جنگهای امریکا در افغانستان و پاکستان بگذاریم با رقم نجومی دیگر ۳ تریلیون دلار ، نمی تواند کسی را قانع کند که مثلا هزینه  هجوم ارتش امریکا به افغانستان یا پاکستان قرار است را مردم اون کشورها “تامین کنند”!  سوال ما باید پاسخ دیگری داشته باشد! اگر این ارقام روی کاغذ نمی تواند توسط منابع این چند کشور تامین شود براستی چرا “تجار جهانی” دست به چنین “سرمایه گذاری زده اند؟!

 

 (۳)پایگاه “امام علی” به جای پایگاه هوائی امریکائیها در عراق-جابجائی سمبلیک!
در خبرها آمده بود که امریکائیها پایگاه هوائیشان در عراق را تحویل ارتش عراق دادند که اسم جدیدش “پایگاه امام علی” است! به جهت سمبلیک این تغییر نام شاید بتواند کلیت جابجائیها و دلایلش را روشن کند.
کاری نداریم که امریکا از قبل چه می گفتند یا می خواستند! همانقدر که دارند قدرت سیاسی را در عراق به ملغمه قوم پرستان و اسلامیها می سپارند و این الگو را “دموکراسی که شایسته جان دادن سربازان امریکائی بود” نامیده اند، بعضی چیزها را روشن می کند!
از همان اول معلوم بود برای کمونیستها که ورود ارتش امریکا به منطقه نتیجه اش بدبختی بیشتر و فقر و بیشتر و نابودی تمدن است. از همان ابتدا معلوم بود که با نابودی تمدن، قرار است سناریوی سیاه را به جامعه عراق و کلیت منطقه تحمیل کنند و مشتی اراذل از گور برآمده قومگرا و اسلامی را بنام “دموکراسی” به خورد مردم دهند. این سناریو الان دیگر ادعای کمونیستها نیست. واقعیت برهنه و عریانست.
امروز “پادگام امام علی” جای پادگان ارتش جنایتکار حکومت امریکا را گرفت تا سمبلی بشود برای مردم عراق و نسلهای آینده!

 

(۴)کارتهای آینده اینها چیست؟
دوران عجیبی است ! متعاقب تعمیق و گسترش بی سابقه بحران جهانی سرمایه ، تهاجم بی نظیر جنبشهای اعتراضی مثل سونامی از خاورمیانه به اروپا و امریکا کشیده شده. زنجیره انقلابهای خاورمیانه هنوز زمین سیاست را زیر پای دیکتاتورها می لرزاند و هیچ قدرتی چه در سطح منطقه ای و چه در سطح جهانی روز و شب آرام ندارد. اینها را دیگر ما کمونیستهای کارگری نمی گوئیم! رهبران این حکومتها هستند که اعتراف کرده اند. بحران جهانی شده کنونی افقی برای بشریت نتوانسته نشان دهد. فقر و از دست دادن زندگی و آینده و هویت انسانی پاسخی درون نظام برایش متصور نیست. بشریت هنوز پابپا می کند و دنبال راه حلست.
در سوی اردوی ضد انقلاب هم بیکار ننشسته اند! تلاشها شبانه روز برای مهار بحران سیاسی و اجتماعی از بالا و پائین کشیدن فتیله بحران اقتصادی از طریق “پخش کردن ضرر بین شرکاء” ، فریب افکار عمومی و نفوذ توی جنبشهای اعتراضی و جلوکشیدن “الترناتیوهای دست ساز رفمیستی” ، مداخلات نظامی در “تایید انقلابها”…همه و همه پاسخهای کاملا سازمانیافته و حساب شده حاکمان هستند که با تمام قوا مشغول خنثی سازی انقلابها هستند.
اما جابجائی ارتش امریکا و تبلیغات بر سر “برگرداندنش به امریکا” راستی چه جائی در میان این مانورهای جهانی دارد؟ آیا این “برگرداندن نیروها همانطور که مدعی می شود هدفش پائین اوردن هزینه مادی حکومت امریکاست؟
تجربه دخالتها نظامی چند سال اخیر به حاکمان امریکا نشان داده که با پیشرفتهای تکنولوژیکشان در زمینه جنگهای الکترونیک می توانند از لشکرکشی های کلاسیک خودداری کنند. می توانند نیروهای نظامی خودشانرا پشت نیروهای خودی “انقلابی” مخفی نگه دارند و سر بزنگاه انقلابات را ملاخور کنند. تجربه لیبی بهشان کلی درس داده هر چند جنگ طبقاتی در میان مدت نه در لیبی و نه هیچ جای دیگر بنفعشان نیست! بجای ارتشهای کلاسیک حکومتهای صدام و قذافی و بشار اسد یا حتی گروههای تروریستی اسلامی مثل طالبانیها و القاعده، نیروی اجتماعی ملیونها انسان دارد وارد صحنه می شود و این نیرو را حتی با ارتش تمام اتوماتیک هم نمی شود پاسخ داد!
حکومت امریکا از درون در حال وشکستگی است. تا نزدیک دهسال دیگر(حدود سال ۲۰۲۳) میزان بدهی حکومت امریکا از کل میزان تولید جامعه امریکا فزونی می گیرد و این بمعنی ورشکستگی بزرگترین حکومت سرمایه داری جهانست! ساعت دارد برای پایان حکومت جهانی سرمایه “تیک تیک” می کند . همانقدر که برای جامعه انسانی نبرد برای بقا به نقطه سرنوشت ساز رسیده، حکومتهای سرمایه داری هم بوی خود را استشمام کرده اند و اینست که نبرد نهائی را تدارک می بینند.
جابجائی ارتش امریکا و بیرون رفتنش از عراق را باید بر بستر همه این جابجائیها دید. بعلاوه نبرد بزرگی که بین نظام سرمایه داری در غرب و حکومتهای سرمایه داری در شرق اسیا (چین و ژاپن) بطور عمده در جریانست. دعوائی که بر سرمنابع انرژی در صده گذشته شروع شده طی یک دهه اینده به نقطه ای نهائیش نزدیک می شود. از انجا که مسئله انرژی جانشین هنوز لاینحل مانده و  جامعه انسانی هنوز معتاد به سوختهای فسیلی نگه داشته شده، بنظر می رسد صحنه نهائی کشاکش نظامی-سیاسی جهانی حول منطقه خاورمیانه و جمهوریهای جنوبی روسیه شکل خواهد گرفت و این جابجائیهای نظامی حکومت امریکارا باید بیشتر سنگر سازی جدید دانست. به گفته رسانه های وابسته به حکومتهای غربی، ارتش امریکا قرار نیست از خاورمیانه بیرون برود بلکه دارد تجدید ارایش می دهد و در کیفیتی جدید ظاهر می شود.
اسلام سیاسی را قرار نیست از دور خارج کنند بلکه قرار است شریک قدرت در “طرح خاورمیانه بزرگ” بماند! البته اگر مردم بگذارند! حکومتهای سوریه و ایران مورد هدف قرار می گیرند به شرطی که تهاجم نظامی مردم برای سرنگونی این حکومتها جدی شود وگرنه اینها “مخاطبین پشت میزهای مذاکره” خواهند ماند!

 

(۵)انتخاب انسانیت: سرمایه داری یا بربریت
جهانی که روبروی ماست، بسرعت در حال قطبی شدنست. اگر در کمپ مردم و اکثریت جامعه عروج انقلابهای خاورمیانه و جنبشهای اعتراضی اروپا و امریکا را داشته ایم، در انسوی میدان، حاکمان و طراحانشان بیکار نبوده اند. قدم به قدم جنبشهای اعتراضی را دنبال کرده اند. ضعفهاشان را شناخته اند و “آترناتیوهاشان” را درون این جنبشها جاسازی کرده اند. در خاورمیانه اسلام زده توان روی کار امدن جریانات پروغرب لیبرال وجود ندارد لذا “نظم نوینی که قرار است جایگزین شود” معجونی از “اسلام محافظه کار نوع ترکیه ای است.”. جنبشهای توده ای مسلحانه را با “حمایت نظامی از بالا” و دولت سازیهای نوع لیبی قرار است پاسخ بدهند. “جنبش اشغال وال استریت” را با “رهبران لیبرال چپ و چهره انارشیستی دادن، بی افق کنند. بنوعی بنظر می رسد اتاق بحرانی جهانی دارد شب و روز تاکتیکها را از درون این نبرد روزمره استرخراج می کند و برای شکست کشانیدن جنبشهای اعتراضی و انقلابی مرتب “کارتهای جدید” رو می شود.
تلاش اینست که تمرکز و سازماندهی را از جنبشهای انقلابی بگیرند. برنامه سوسیالیستی را از این جنبشها به شکست بکشانند. بیش ا ز صد سال فرهنگسازی انتی کمونیستی را به خدمت گرفته اند تا به مردم بقبولانند که “راه حل بحران موجود را باید درون سیستم جست”!
اما زیاد لازم نیست عمیق بکاویم! درون سیستم جهانی شده موجود، با امارهای خودشان، پاسخی یافت نمی شود. قرار است مردم را به یک دوره طولانی ریاضت مادی و معنوی بکشانند . از تمدن و خواستهای مردم بزنند و با ارتشهای مدرنشان حکومتهای “خاطی محلی” را بزیر بکشند تا نسل دیگری از حکومتها و سیستمهای دست نشانده را غالب کنند.
راه حل، بیرون نظم موجود است. ابزارش سازماندهی و پیوند دادن خواستهای بلافصل جامعه به پروژه استراتژیک سوسیالیزم خواهی و برابری طلبی. اینرا چند دهه است که هواداران کمونیزم کارگری مطرح کرده اند و زمان دارد نشان می دهد که بطور واقعی سرنوشت بشریت در گروی انتخاب درستی است که در پیش است: سوسیالیزم یا بربریت!
 
منابع دیگر:
هشدار ایران به افغانستان برای جلوگیری از پرواز هواپیماهای جاسوسی آمریکا
http://www.dw-world.de/popups/popup_printcontent/0,,15606572,00.html
اسناد محرمانه ارتش آمریکا در مورد “کشتار شهر حدیثه” در زباله‌دانی پیدا شدند
http://www.dw-world.de/popups/popup_printcontent/0,,15606166,00.html
هشدار برژینسکی درباره خطر جنگ آمریکا با ایران
http://www.dw-world.de/popups/popup_printcontent/0,,15601051,00.html
اخبار خروج نیروهای ارتش امریکا از عراق
http://www.usatoday.com/news/world/iraq/story/2011-12-15/Iraq-war/51945028/1
http://www.sott.net/articles/show/238938-US-Slips-Out-of-Iraq-No-Victory-Declared
http://www.voanews.com/english/news/middle-east/US-Soldiers-Close-Bases-Heads-Out-of-Iraq-135338933.html
خرج جنگ در عراق برای حکومت های  امریکا و انگلستان
http://en.wikipedia.org/wiki/Financial_cost_of_the_Iraq_War