“تناقض فرار از نقد مذهب روبه جامعه و اصرار به حمایت از برهنگی” ٬ نقدی به برخی از موضع گیریهای سیاسی رفقای سازمان جوانان کمونیست کارگری

“تناقض فرار از نقد مذهب روبه جامعه و اصرار به حمایت از برهنگی”

نقدی به برخی از موضع گیریهای سیاسی رفقای سازمان جوانان کمونیست کارگری

 

از: زهره مهرجو

 

z.mehrjuo@hotmail.co.uk

 

۱۲ دسامبر ۲۰۱۱

 

مقدمه:

 

 

براستی‌ مگر نه این است که مسئله زن و دیدگاه حاکم بر ایران درباره زنان، بخشی از فرهنگ اسلام، یعنی همان ابزاری که نظام جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب مردم استفاده می‌کند، می‌ باشد؟ پس چرا به این دو موضوع جداگانهٔ، و حتی با تناقض برخورد میشود؟

 

هدف از نوشتن این مقاله نگاهی‌ مختصر و کلی‌ بر این مسئله است؛ که اگرچه شاید بسیاری افراد از کنار آن سطحی می‌ گذرند، نگاهی‌ عمیقتر به آن خلاف این امر، یعنی اهمیت بررسی‌ دقیق موضوع را روشن می‌ سازد.

 

بعنوان فردی که طی چند ماه اخیر با حزب کمونیست کارگری با روشهای مختلف همکاری کرده ام، اگر چه هنوز بطور رسمی‌ به این حزب سیاسی نپیوسته ام،( به دلیل زندگی‌ چند ساله ام در اروپا، و آشنایی ام با برخی از سازمانها و احزاب کمونیستی در انگلستان، هر کجا که مسئله رهبری به خصوص از نوع تک فردی آن مطرح باشد، در نگاهم دقیقتر میشوم و تامل می کنم، و نیاز به این را احساس می‌کنم که زمانی‌ را به آشنایی با روند مبارزاتی، ظرفیتها و مقام و منزلت افراد در آن سازمان یا حزب سیاسی اختصاص دهم.) و به دلیل و در پی برخوردهای اخیری که بین  رفقا و خودم بارها بر سر موضوع اجتناب از  نقد مذهب از یکسو و حمایت از علیاء المهدی از سوی دیگر بوجود آمده، این نیاز را میبینم که به این دو موضوع در ارتباط با هم، و با جدیت بیشتری نگاه شود. به همین دلیل در این مقاله من بیشتر از تجارب خودم مینویسم، و سپس نتیجه گیری کلی‌ نیز خواهم کرد:

 

۱)استدلال برای تعویق انداختن نقد مذهب رو به جامعه و اصرار به حمایت از برهنگی بعنوان “سلاح” تعرضی بر علیه اسلام!

 

اخیرا یکی‌ از اعضای سازمان جوانان حزب کمونیست کارگری در صفحه هماهنگی‌ شروع به بحثی‌ کرده بود و به نظر من هم خیلی‌ جالب و بجا بود. او این مسئله را مطرح کرد که مذهب و نقش آن در جامعه اسلامی یک روند تاریخی‌ طولانی دارد که می بایست تحقیق و درباره اش نقد شود، باید به این موضوع که در زندگی‌ اجتماعی و سیاسی ایران ریشه دوانده و بدست حکومت ها به عنوان حربه ای برای سرکوب و پایین نگاه داشتن سطح افکار عمومی مردم استفاده شده، بطور علمی‌ و تاریخی‌ نگاه کرد و از آن نقد کرد و درباره اش نوشت. من از همان روزهای اول نظر خوبی نسبت به طرح این مطلب داشتم و حمایت از او را چه در صفحه هماهنگی‌ و چه در جلسه سازمان جوانان عنوان کردم. اما متاسفانه این مسئله از جانب چند نفر انتقاد و با تندی به آن برخورد شد. در مقابله با این پیشنهاد برخی‌ اعلام میکردند که تا زمانیکه جمهوری اسلامی وجود دارد، مذهب نیز ادامه خواهد داشت، پس مبارزه مستقیم با مذهب لازم نیست، تمرکز باید بیشتر به براندازی نظام شود. همینطور ادامه داده شد که: همانگونه که مارکس گفته “مذهب افیون توده هاست” ما باید این را بپذیریم که مردم ایران با توجه به انواع و اقسام مشقات و فشارهایی‌ که به آنها وارد میشود، به این افیون احتیاج دارند، و بدون آن نمیتوانند به زندگی‌ نرمال خود ادامه دهند. جالب اینجاست که همین افراد به محض شنیدن خبر حرکت علیاء ماجد المهدی در فیسبوک، به طرفداران محکم و قرص این حرکت تبدیل شدند، تا آنجا که در توان داشتند و هنوز هم دارند این موضوع را پُررنگ کرده ا‌ند، عکس های پروفایل خود را با عکس علیاءعوض کرده ا‌ند و به تلاشهایی‌ از این قبیل ادامه میدهند.

 

۲)تناقض بین اجتناب از نقد مذهب و اصرار بر حمایت از برهنگی علیاء

 

حال، سئوالی‌ که در هر ذهن بازی‌ با نگاه به این دو موضوع مطرح میشود اینست که مگر نه اینست که مسئله زن و دیدگاه حاکم بر ایران درباره زنان، بخشی از فرهنگ اسلام، یعنی همان ابزاری که نظام جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب مردم استفاده می‌کند، می‌ باشد؟ پس چرا به این دو موضوع جداگانهٔ، و حتی با تناقض برخورد میشود؟ پس چرا ما نمیتوانیم ارتباط بین این دو را ببینیم، چرا همین که میبینیم عده نسبتا زیادی از این حرکت استقبال کرده ا‌ند، ما هم دنباله روی از آنها می‌کنیم، و به جای استفاده کردن از دلیل و منطق، و با تکیه بر اصول کمونیستی خودمان، به این موضوع نگاه نمی‌کنیم؟ و بالاخره، چرا وقتیکه یکی‌ از رفقای هم حزبی ما علاقه به نقد کردن مذهب نشان میدهد، و داوطلبانه بر آنست که این ابزار ستمگری دیرینه حکومت ها را بنحو علمی‌-تاریخی‌ بررسی کند و به طور پیوسته در باره اش بنویسد، با او برخورد تند می‌کنیم و به او یادآوری می‌کنیم که او میبایست همراه نقد مذهب، به این نکته هم بپردازد که ریشه مشکلات مردم ما مسائل اقتصادی هستند، و حل این موضوع تنها در پی آزادی کارگران و دیگر زحمتکشان از نظام سرمایه داری متحقق خواهد شد، اما در همان زمان در برابر مسئله علیاء بدون تحقیق مستقلانه، هر چه را که از “بالا ” می‌ آید میپذیریم و تسلیم میشویم؟ و متاسفانه آنقدر به پُررنگ کردن این موضوع ادامه میدهیم تا مسائل دیگر جامعه کمرنگترتر میشوند..

 

حمایت از برهنگی زن حمایت فمینیستی از زن است

 

رفقای عزیز،زنان و مردانی که اهداف انسانی‌ دارید، و آرزویتان این است که زمانی‌ را ببینید که در آن مردم با هم برابرند، دیگر زندانی سیاسی وجود ندارد، و دیگر هیچ کودکی مجبور نیست که به دلایل مادی با کار کردن اجباری کودکی و جوانی خود را از دست بدهد، بیایید تا در انتخاب روشهای مبارزاتی خود دقیق تر شویم، خوب بنگریم و ببینیم که موضوع عریانی زنان در برابر انظار مردم یک مسئله مبارزاتی نیست، بلکه یک جریان فمنیستی و بورژوایی است. و یک جریان فمنیستی تاریخا بزرگترین دستاوردش به بازار کشیدن بیشتر نیروی کار زنان بوده است، در اروپا، جنبش فمنیستی دهه ۶۰ بزرگترین دستاوردش این بود که زنان در عرصه فروش نیروی کار، فعال تر شدند، به بازار بورژوازی پیوستند و با مردان به رقابت پرداختند. همان رقابتی که در آن دستمزد زنان و مردان در برابر کار یکسان برابر نیست، و در نتیجه آن سطح دستمزدها پایین نگاه داشته شدند، و بورژوزی از این دست آورد خویش مخفیانه شاد شد.

حرکات فمنیستی همانطور که جریانات آنارشیستی در عمل باعث کند شدن مسیر جریان انقلاب میشوند، و در مقاطعی به عنوان مانع بر سر این راه عمل میکنند، نه تنها به برابری زنان و مردان و آزادی واقعی‌ آنان منجر نخواهند شد، بلکه از اهمیت مبارزات ‌ ما می‌ کاهند، همزمان که  ما را به بیراهه ها میکشانند..

 

پس بیایید رفقا، ضمن پایبند بودن به اصول خویش، در تصمیمات خود مستقل فکر و نتیجه گیری کنیم، جرات نفی کردن نظرات و شیوه های غلط را در خود ایجاد کنیم، ضد انقلاب را در هر کجا که باشد نقد و افشا نماییم.

 

هدف ما در مقطع زمانی‌ کنونی پیش از هر چیز دیگری باید این باشد که ایرانیان دربند را آزاد کنیم، چه آنان که در بند مشکلات اقتصادی ا‌ند، و چه آنان که به خاطر بنا کردن دنیایی بهتر و برابر در زندانها بسر میبرند. عزیزان ما، زنان و مردان متفکر و آزادیخواه، در پشت میله های زندان با سخت ترین مسائل مواجهند، شکنجه میشوند و به چوبه های دار فرستاده میشوند.. بیایید کاری نکنیم که باعث شویم این عزیزان حتی یک روز بیشتر از آنچه که باید و امکانپذیر است، در زندانها بسر ببرند، یا تازیانه فقر را در جسم و روح خود لمس کنند.

 

بیایید در انتخاب کردنهای خویش روشنگرانه عمل کنیم، آزادانه بیندیشیم و به آزادی دیگران نیز احترام بگذاریم..