در حاشیه نوشته هلمت احمدیان از کومەله ٬ برای قضاوت

هلمت احمدیان بار دیگر نوشته ای در باره سیاستهای منصور حکمت و حزب کمونیست کارگری، و این بار به بهانه نوشته ای از جریانی بنام “اتحاد سوسیالیستی کارگری”، نوشته است.(*) در این یادداشت کوتاه قصد من جواب دادن به اظهارات ایشان نیست. هلمت احمدیان متأسفانه مواضع حزب کمونیست کارگری را نقد نکرده است. نقد و بحث سیاسی در بین نیروهای سیاسی یک امر عادی است. حتی در درون خود احزاب پویا و سرزنده هم چنین است. اگر با ما وارد بحث می شد، با کمال میل از آن استقبال می کردیم؛ اما به ناسزاگوئی ها و متلک پراکنی‌های مخالفین ما آویزان شده و به نظر من بدترین حرفها را بار ما کرده است. اگر از عبدالله مهتدی، از رضا مقدم، از توفان و کورش مدرسی و راه توده و غیره می شنیدیم، از کنارش رد می شدیم و جوابی هم نمی دادیم. اما بحث با حزب کمونیست ایران و از آنجا که اخیرا با این جریان وارد دیالوگ و روابطی شده و کارهای مشترکی کرده ایم، شنیدن این متلکها و دیدن اینگونه برخوردها، هم عجیب است و هم غیرمنتظره. این برخورد وی، بقول خودش همانند خروس بی محل بود. اما اجازه بدهید که از این توضیح مقدماتی بگذریم.
من نوشته مورد نقد ایشان را نخوانده ام و نمی دانم دعوا بر سر چیست؛ اما بخش کوچکی از نوشته هلمت احمدیان اختصاص دارد به لیست بلند بالائی از افتخارات کومه له و حزب کمونیست ایران؛ از جمله تعداد جانباختگان کومه له، اعتراضات کوره پزخانه ها، محبوبیت این جریان در کردستان و غیره و آنها را مدیون عملکرد و پراتیک این دوره جریان خود دانسته است. بقول آن طنز فارسی: “از کرامات شیخ ما اینست که شیره را خورد و گفت شیرین است.”
تا آنجا که هلمت احمدیان تاریخ جدائی کمونیسم کارگری از حزب کمونیست ایران را بازگوئی کرده است که ظاهرا از تکرار این موضوع لذت می برد، همان تبیین عبدالله مهتدی است که صد بار جواب گرفته است. اما کسی که تصمیم گرفته با آن سرنوشت احساس نزدیکی کند، هیچ جوابی او را قانع نخواهد کرد.

راه غلط ایجاد قطب چپ
هدف من از نگارش این یادداشت کوتاه بیشتر بخاطر تکرار جمله دیگر بی معنای “ضرورت ایجاد قطب چپ” که از طرف هم هلمت احمدیان و هم تعداد دیگری از کادرهای رهبری این حزب تکرار می شود، می باشد. می خواهم تأکید کنم که هدف من دعوت ایشان و یا هیچ کس دیگری به سکوت نیست. بالاتر هم گفتم که از بحث و نقد سیاسی استقبال می کنیم. هلمت احمدیان می توانست به نقد تمام آنچه که به حزب کمونیست کارگری نسبت داده است، و تمام آن تکه هائی را که به ما پرانده است، بنشیند و ما هم با کمال میل و با استقبال وارد بحث با ایشان می شدیم؛ اما گفتم که متلک می گوید و ناسزاهای مخالفین ما را فقط بعنوان ناسزا تکرار می کند! همین.
هلمت احمدیان درباره “ایجاد قطب سوسیالیستی چپ” می گوید: “سیاست حزب کمونیست ایران در قبال “ضرورت ایجاد قطب سوسیالیستی چپ” روشن است”. و در باره اهمیت این گفته خود پایین تر می نویسد: “برای نشان دادن اهمیت و ضرورت پافشاری حزب کمونیست ایران برای کار جدی و فعالانه در این عرصه لازم نیست جای دوری برویم. اوضاع کنونی در کشور مصر را نگاه کنید، آیا اگر قبل از برپائی قیام های اخیر یک قطب سیاسی چپ شکل می گرفت نمی توانست توازن قوا را به نفع جریان سوسیالیستی و کارگری بهتر کند؟” ایشان که ظاهرا با ایرج آذرین بحث می کند، به حزب کمونیست کارگری ببینیم چه می گوید: “با مبانی سیاسی، تاکتیکی و خطوط تبلیغی منتج از این جهت گیری های استراتژیک جدید، دوره دگردیسی جریان کمونیسم کارگری، که از مقطع سازماندهی انشعاب در حزب کمونیست ایران آغاز شده بود و تبدیل آن به یک جریان چپ خرده بورژوا با جهت گیری های لیبرالی به پایان رسید.” فعلا کاری به این ادعاهای گنده ایشان ندارم. اما کسی که حزب کمونیست کارگری را یک جریان “چپ خرده بورژوا با جهت گیری های لیبرالی” بداند، چرا باید با آن جریان، وارد یک “قطب”بشود؟ واقعیت آن است که هلمت احمدیان، همچنانکه در این نوشته هم اظهار کرده است، از اینکه کسی به حزب توفان بگوید، “نور ستارگان مرده” دلخور است. منظور ایشان به نظر می آید که از “قطب سوسیالیستی چپ” محافلی مثل توفان است. در نوشته های رهبری این حزب در جاهای دیگر هم وقتی که از اتحاد عمل و “قطب سوسیالیستی چپ” حرف زده می شود، باز بیشتر چپهای منفرد را مد نظر دارند. غافل از اینکه حزب کمونیست ایران یک حزب است و با ادعای هلمت احمدیان کارهای مهمی هم که می کند، معلوم نیست چگونه است که یک حزب کمونیستی اتحاد عمل و ایجاد قطب سوسیالیستی چپ را با اتحاد با نویسندگان و چپهای مستقل تعریف می کند! اتحاد عمل احزاب فقط با احزاب معنی دارد.
ما امیدواریم که نوشته هلمت احمدیان سیاست حزب کمونیست ایران نباشد. یا حداقل سیاستی نباشد که دست بالا را در رهبری این حزب داشته باشد. بخش وسیعی از اعضا و کادرهای این حزب که با ما در ارتباطند، واقعا و قلبا می خواهند که با جریانی مثل حزب کمونیست کارگری و به درست برای پیش بردن امری سوسیالیستی و کارگری در این بزنگاه مهم تاریخی در ایران، کارهای مشترک در سطوحی بالاتر انجام بدهند. نگاه هلمت احمدیان به حزب کمونیست کارگری، نگاه به دشمن است. جریانی که چپ خرده بورژا است و جهت گیری لیبرالی دارد و در همان مسیر دارد این جهتگیری را تکمیل می کند، جریانی است که از لحاظ طبقاتی در قطب دشمن طبقاتی قرار می گیرد. رفیق هلمت احمدیان یا متأسفانه بار سیاسی این جملات و ادعاها را متوجه نیست و یا عمدا دارد کاری می کند که بالانسی در جائی ایجاد کند!؟ برخورد هلمت احمدیان با حزب کمونیست کارگری با برخورد حزب دمکرات کردستان و اکثریت و رضا مقدم با ما فرق زیادی نمی کند.

============
(*) هلمت احمدیان قبلا هم در جواب “حزب حکمتیست” همین کار را کرده بود که آنوقت هم جواب ایشان را دادیم. خوانندگان کنجکاو می توانند در لینک زیر به آن جواب مراجعه کنند.

http://www.iskraa.net/iskraa/isk/441to450/450.pdf

۵ دسامبر ٢٠١١