اسلام چیست؟ مسلمان کیست؟

(قسمت اول)
(منابع شناخت اسلام)
برای مطالعه و شناخت اسلام ، اینکه بدانیم چه میگوید و چه محتویاتی دارد ،چه برداشت و قرائتی از اسلام صحیح  است ،یک فرد مسلمان باید چه اعتقادات و باورهائی داشته باشد، چه قواعد و قوانین و احکامی را باید اسلامی بداند ، بپذیرد وانجام دهد یا ندهد .باید به منابع مهم ، اساسی ومرجع اسلامی یعنی قرآن که کلام و فرموده خدامحسوب می شود وسنت محمد یعنی گفته ها ، اندیشه ها ، موافقت ، مخالفتها،  بایدها و نبایدهای او که در احادیث وتاریخ اسلام آمده مراجعه کرد.

و اما می بینیم که مسلمانان از زمان محمد تا به امروز از این دو منبع فوق ،برداشت واحد و یک دستی نداشته اند ، و از این رو مذاهب مختلف شیعه و سنی با دهها شعبه و شاخه ایجاد شده است( مالکی، حنفی، حنبلی،شافعی، شیعه جعفری ، اسماعیلیه و…)
و  از سوی خلفا ،اصحاب محمد ، امامان شیعیان و مفتی ها ، ملایان ، آخوندها ،فقها ، به اصطلاح علما ، روحانیون ،روشنفکران دینی و شحصیتهای سیاسی امثال کلینی و مجلسی ،شریعتمداری و خمینی ،جمال الدین اسدآبادی وبهشتی ،ملاعمر و مصباح ،شریعتی و بازرگان ،قمشه ای و سروش، و… ده ها هزار کتاب و رساله در باره قرآن ، معانی ، تفسیر، شان نزول آیات ، علوم ، معجزات وفهرست موضوعات قرآنی و… فقه ، احکام ،عبادات ، قوانین قضایی ، حکومتی  وشرعی اسلامی … و زندگی ، حکومت  وجنگها ی محمد، زندگی امامها، و روایات ،احادیث ،تاریخ ، فلسفه ، کلام ،حکمت وسیاست و…نوشته شده .                                                                                                    
 بنابر این از افکار ضد بشری ، متحجر و اسلام خشن  ملاعمری ها که زن باید در گونی باشد و…تا شیرین عبادی ها که روسری بر داشته و با نامحرم ! دست میدهد  ومیگوید اسلام با حقوق بشر منافاتی ندارد ، همه با تفاسیر خاص خود ، مسلمانند و ادعا دارند که اسلام واقعی نزد آنهاست و به دلخواه خود اسلام ، آیات قرآن ، احادیث ، روایات واحکام را تفسیر و تأویل کرده، برداشتها و قرائت های خود را عین اسلام دانسته و در هزاران  رساله و کتاب و مقاله و روزنامه و سایتهای اینترنتی و مصاحبه…تبلیغ کرده و میکنند.                                                                        
  و اما آنچه در واقعیت در جوامع اسلامی و بخصوص در بین مردم ایران که اکثرا منتسب به جامعه اسلامی نیستند  مشهود است، این است که عده بسیاری ازمردم فقط از نظر شناسنامه ای مسلمانند و در عمل بسیاری ازمبانی ، احکام شرعی ، اسلامی وقرآنی را باورندارند و عمل نمی کنند. برای مثال مشروب  میخورند و ربا میگیرند ، حجاب را قبول ندارند،نماز نمی خوانند ،روزه نمیگیرند. موسیقی و موزیک گوش میکنند ، ساز میزنند و میرقصند .به مستحب ، مباح ،مکروه ،حرام و حلال اعتنایی نمی کنند. امر به معروف و نهی از منکر را فضولی میدانند. قصاص ،قطع دست ،چشم در آوردن، سنگسار، قتل مرتد ،منافق ، مشرک و کافر را غیر انسانی میدانند . قوانین مردسالارانه وتحقیرآمیز نسبت به زن را همچون ،زن کشتزار مرد است ، حق زدن زن به مرد ، اجازه گرفتن برای خروج  ازخانه از مرد ، تعدد زوجات برای مردان ،قوانین ازدواج ، طلاق ، شهادت ،ارث ، دیه ،حضانت فرزند و ادواج دختر بچه نه ساله را قبول ندارند . خوک ، سگ ،شراب وکافر را نجس نمی دانند.جهانشناسی قرآن و هفت آسمان ،ستاره زینت سقف زمین ، صاعقه برای بیم دادن ،خاک وگل ودمیدن روح و آدم وحوا ، جن ، معراج محمد به آسمان هفت طبقه ،کشتی نوح ،یونس در شکم ماهی ،نسوختن ابراهیم در آتش ،قیامت، مرده زنده شدن ، بهشت ، حوری ، جهنم ، عذاب ، آتش و… را داستانهای کودکانه و غیر علمی میدانند.  هرچند که برخی ازهمین ایرانیان اگر درآمریکا و اروپا هم زندگی کنند ، عادت کرده اند سفره ابوالفضل را بیندازند ،آش نذری بدهند ، دعا و جادو جمبل کنند که  بخیال خودشان کارشان پیش رود و مشکلاتشان حل شود.عزاداری حسین در محرم وواکسن قیمه ،  حلیم و شله زرد اربعین را فراموش نکرده اند . روز بیست و یکم ماه رمضان روزه میگیرند ، نماز میخوانند و مشروب نمی خورند . صدقه برای دفع بلا می دهند و…                                                           
 و به یک معنا به اندازه مسلمین اسلام داریم و شاید کمتر کسی پیدا شود که تمام اسلام و احکامش را قبول  داشته باشد ( البته اگر همه را بداند ، حفظ  باشد و از قلم نیندازد !!)، مو به مو انجام دهد ، رعایت کند ومسلمان  واقعی باشد .                                                                                                                          
و اما در عرصه  سرمایه، تجارت ، استثمار ،سیاست ،حکومت ،ایدئولوژی ،فرهنگ ،اجتماع و جهان دو گرایش ، قرائت و برداشت عمده از اسلام مشهود است .گروهی اسلامشان نرم ، ملایم و خوش خیم است . با دموکراسی ، لیبرالیسم ، حقوق بشر ، علم  ،غرب ، تمدن و مدرنیسم تضادی ندارد . قابل انعطاف و زدو بند است . عقب نشینی و تجدید نظر میکند و میتواند سکولار باشد.خرافات و مطالب غیر علمی و کودکانه قرآن را تفسیر و تاویل های من در آوردی میکند واگر جای تفسیر و به روز شدن نداشت بی صدا از آنها میگذردوخلاصه ماله بدست در حال صاف و بزک کردن اسلام سیاسی ، حکومتی ، بنیادگرا ، قشری و سنتی است. اینها میگویند که: آیات قرآن معانی سمبلیک دارد و نباید به ظاهر آنها توجه کرد!  اسلام خوب است و عیب از مسلمانی ما و از آخوندهاست " می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن ، موسی به دین خود عیسی به دین خود ، دین زوری نیست ،اسلام برای اخلاقیات لازم است تا ترمزی باشد که دزدی و فساد و فحشا زیاد نشود!! و…" اکثر روشنفکران و نواندیشان دینی ،دوم خردادی ها، اصلاح طلبان ، لیبرالها، دمکراتها ،سلطنت طلبان ،مشروطه خواهان…از این گروهند.                      
گروه دوم برعکس این گروه اسلام خشن جنایی ،حکومتی ،امت جهانی مسلمان ، جهادگر ، تروریست وضد تمدن غرب را نمایندگی میکنند . که هریک از
این دو نیز به نوبه خود از سنتی و محافظه کار تا رادیکال را شامل می شوند. و اما هر دوگروه خواهان ماندن و بودن اسلام هستند(همانطورکه غرب و بخصوص آمریکا نیز               این را میخواهند) چراکه ، بتوانند به تحمیق و استثمار مردم ادامه دهند ،چرا که از      ماتریالیسم، آته ئیسم و سوسیالیسم میترسند .چرا که اگرمردم آگاه و لائیک شوند و از مذهب وخرافات دست بکشند،اگرجوانان و دانشجویان و کارگران و توده های مردم به سکولاریسم رادیکال و کمونیسم روی آورند، سرمایه و منافع مادی و موقعیت و قدرتی که در سایه این قرآن و اسلام بدست آورده اند را از دست خواهند داد .                      
بهر حال مسلمین با هر مذهبی  و با هر برداشتی که از اسلام دارند ، باید به یک سری از محتویات اسلامی ،قرآنی مشترک باور و ایمان داشته باشند ،که مسلمان خوانده شوند، لذا برای ورود به این بحث که اسلام واقعی کدام است  و مسلمان کیست ،   به خود قرآن مراجعه میکنیم، زیرا که همه مسلمین به عنوان مسلمان پذ یرفته اند که: قرآن کتاب آسمانی و وحی و کلام خداوند است که به وسیله جبرائیل بر محمد نازل شده است!!          
                       در قسمت دوم به قرآن که چه میگوید و چه محتویاتی دارد                       ودر قسمت سوم و چهارم به دو گرایش عمده اسلامی خواهیم پرداخت.                
منوچهر اسدبیگی (بابک حکمت)