فاز نهائی بحران سازی !

حکومت اسلامی ایران از بدو آوارشدنش بر سر مردم ایران ، بر ۲ پایه اصلی حرکت کرده است این را تجربه ۳۲ سال گذشته اش میگوید . سرکوب درداخل به دلیل عجزماهوی در پاسخگویی نیازهای جامعه ، و صدوربحران به خارج برای پوشاندن ضعفها و توجیه سرکوبهای داخل !
 
اولین حرکت به سال ۱۳۵۸ برمیگردد زمانی که به قول خمینی اشغال سفارت امریکا انقلابی بزرگترازانقلاب اول معرفی شد. یعنی زمانی کوتاه پس از سوارشدن و اینکه برای خودشان مشخص شد جامعه آن هلویی نیست که به راحتی بلعیده شود باید توان حل تضاد داشته باشند که طبعا نداشتند . همزمان با شروع سرکوبهای داخل و نیروهای سیاسی ، این صدور بحران از شکلی سمبلیک جدیت یافت و در۱۳۵۹ جنگ احمقانه ۸ ساله را تحت عنوان صدور انقلاب اسلامی به عراق ، به مردم ایران و عراق تحمیل کردند . ۸ سال سرکوب وحشیانه داخلی درزیرسپرجنگ و میلیاردها دلارخسارت مادی و میلیونها نفرکشته و انبوهی دیگر……
 
اما این داستان ادامه داشت . سرکشیدن جام زهرتوسط شخص خمینی درپذیرش پایان جنگ ، شکل جدیدی از صدور بحران را می طلبید . فتوای سمبلیک قتل سلمان رشدی و جراحی منتظری از راس دستگاه حکومتی ، شروع ترورهای خارج از کشور، و این داستانی ادامه داراست . اما شرایط امروز با ۳۳ سال تفاوتهایی دارد که قیاس بسته شدن سفارت انگلیس را با سفارت امریکا در۱۳۵۸ مع الفارق میکند . حکومت اسلامی در۱۳۵۸ نه میدانست جنگ چیست و نه ازدیپلماسی خبرداشت . حکومت اسلامی ۱۳۹۰ علاوه بر اینکه میداند جنگ یعنی چه ازدیپلماسی هم میداند و از شرایط نوین منطقه ایی و جهانی هم به خوبی آگاه است . از نظرشم ضد انسانی نه از صدام کمترهستند و نه از تمامی تجربیات دیگر غافلند . یادتان هست که صدام هم به مدت یک دهه و هنگامی که درشدیدترین تحریمها اسیربود هر روز مانوری و عربده ایی و شلیکی با سیگاربرگ میکشید ، اما چند ماه قبل از شروع جنگ که بوی خطررا حس کرد انواع همکارها با غرب را پیشه کرد تمام اسناد اتمی و بقیه ها را هدیه داد و الی آخر…..
 
حمله جنون گاوی عوامل ولایت فقیه به سفارت انگلیس و بسته شدن سفارت ، همچنان برپایه صدوربحران سواراست اما بر خلاف بخشی از تحلیلگران به نظرمن بوی جنگ نمیدهد و حتی بوی تهدید و مقابله به مثل . حکومت اسلامی درضعیف ترین نقطه عمر ۳۳ ساله اش درهمه زمینه ها ایستاده است ولی قدرت تشخیص منافعش را هم از دست نداده است رژیم علاوه برانبوهی بحران اجتماعی و اقتصادی و بین اللملی ، باید براختلافات و باند بازیهای حکومتی هم به شکلی غلبه کند . رژیم ۲ انتحابات مهم ( مثلاانتخابات) درپیش دارد که اولی زمینه ساز دومی یعنی انتصاب رئیس جمهوراست . دومی میتواند سرفصل باشد . ما از آنچه بین غرب و رژیم درپشت پرده گذشته ، اطلاع دقیقی نداریم اما از این عکس العمل حمله به سفارت میشود حدس زد که این صدور بحران در فاز نهائی شکلی مصنوعی به خود گرفته است . رژیم درهرحالتی به دنبال تضاد بیشتر با دنیای بیرون نیست . رژیم درهرلحظه ایی که احساس خطر جدی کند حداقل مثل صدام راه مدارا پیش میگیرد . شرایط امروز دیگرامکان صدوربحران به صفت حل تضاد را برای ۳۳ سال دیگربه رژیم نمیدهد . هم رژیم و هم غرب خوب میدانند که اگر این بازی تحریمها ازابتدا جدی بود و فقط معادل ۱۰ درصد تحریم زمان صدام را به حکومت اسلامی ایران تحمیل میکردند رژیم دوام نمیآورد . درهمین حرکت اخیرو فشاربیشترتحریمهای غربی ، هنوز اتحادیه اروپا ازتحریم نفتی حکومت اسلامی دوری میکند . نزدیک به ۲۰ درصد از کل نفت خام ایران روانه بازارهای اتحادیه اروپا میشود !
 
حمله به سفارت انگلیس درتهران فقط ناشی از ترسی شفاف است ترسی که ناشی ازوقوع جنگ نیست بلکه از نوع سیاستی است که غرب پیشه کرده است سیاست نمد مالی . غرب دربرخورد با چنین سوژه هایی ابزارهای متفاوتی دارد که جنگ یکی از این ابزارهاست . جنگ یکی ازساده ترین راهها و معمولا کم هزینه ترین هاست اما دررابطه با حکومت اسلامی و بافت پیچیده جامعه سیاسی ایران موضوع فرق میکند . غرب درجهت اصلاح درونی رژیم نسخه های متفاوتی پیچید و سالها وقت و انرژی گذاشت . اما این پدیده مشکلش با داروی اصلاحات و سبزو اینا….حل نشد این پدیده نیاز جدی به چندین عمل جراحی سخت دارد که خود رژیم هم میداند یحتمل اززیرعمل سالم بیرون نیاید !
 
با نزدیک شدن تعیین تکلیف اسد درسوریه حکومت اسلامی درسیاست منطقه ایی تنها میشود . همزمان اختلافات داخلی و حکومتی بیشترشده است . لولوی ساخت بمب اتمی کهنه شده وبرای حکومت اسلامی کارائی گذشته را ندارد رژیم دراشتباه محاسبه خود و نادیده گرفتن شرایط جدید ، از همان سیاست صدوربحران ۳۳ سال گذشته به شکلی تصنعی استفاده کرده است که درفاز نهایی عمرش این سیاست قطعا نتیجه معکوس میدهد . احساس خطر رژیم دراینکه بعد از اسد ، نوبت خودش درشکلی جدید است…. ، واقعی است. منهای معادله غیرقابل پیش بینی عنصراجتماعی ،درسرفصل بعدی یعنی انتصاب رئیس جهموراسلامی ، اگررژیم با عوض شدن رویه سیاسی غرب منقبضرشود که ازداخل خرد میشود و اگر یخش ذوب شود علائم جدی اش را خواهیم دید . به نظرمن رژیم اجبارا منقبض ترمیشود و این نمد مالی جدید غربی درفاز جدید ، منجربه مرگ داخلی حکومت اسلامی خواهد شد؛ یعنی اینکه راههای ورود اکسیژن که آرام آرام که بسته بود پدیده بدون هیچ لگدی در درون خودش خفه میشود !
 
 
 
اسماعیل هوشیار
دوم دسامبر۲۰۱۱
۱۱ آذر۱۳۹۰