“شهید خوری” سوء استفاده ناسیونالیسم کرد

نقاطی در تاریخ مبارزات انقلابی مردم هست که از لحاظ زیادی قابل اهمیت و ارزیابی است، تجربه های تاریخی و عملکردهایی که امروز میتواند شناخت روشنتری از گذشته و سیر تحول تاریخ و جنبشهای سیاسی بدست دهد و امکان پیشرویهای بیشتر را سهلتر کند. تاریخ سیاسی چپ و کمونیسم در کردستان ایران، خصوصا پس از قیام ۱۳۵۷ تا اواخر دهه شصت شمسی، یکی از آن مقاطع مهم و تاثیر گذار است که دائما توسط جنبش ناسیونالیسم کرد، تحریف و وارونه شده است و حتی روی دوش این تحریف ها و جعل تاریخ، سازمان و حزب ساخته اند. روشن است که این دست از جریانات، فرقه های سیاسی بیش نیستند. سازمانهای متفرقه موسوم به “زحمتکشان کردستان” جزو آن دسته از جریانات و فرقه های ناسیونالیست و ضد کمونیستی هستند که تحت لوای پوسیده ترین تفکرات و شیوه های مبارزه، به تحریف و جعل تاریخ کمونیستى کومله پرداخته اند، تاریخی که هنوز بسیاری از خالقین آن زنده و قابل رجوع هستند. دفاع از این مقطع تاریخی که روزی بستر اصلی چپ ایران پس از قیام ۵۷ و کشتار وسیع آزادیخواهان و کمونیستها در خرداد ۶۰ بود، کار کسانى است که هنوز خود را به اردوى کمونیسم در کردستان متعلق میدانند.  

“شهید خورى” البته سنتى است که فقط فرقه ها میتوانند از آن ارتزاق کنند. این خود نشان بى هویتى سیاسى و دست بردن به سرمایه سیاسى و انسانى کسانى است که خودشان نیستند تا پاسخ این جماعت را بدهند. کسانى که با پرچم کمونیسم کارگرى و سوسیالیسم جان باختند و امروز ملعبه دست فرقه هائى شده اند که سر سوزنى آن تاریخ را قبول ندارند. این سو استفاده سیاسى هدفى جز کلاهبردارى از مردمى ندارد که با احترام به مبارزه و آرمان این جانباختگان نگاه میکنند. “سازمان زحمتکشان کردستان ایران” و جناحین مختلفش، با برافراشتن پرچم کردستان و در آغوش گرفتن قاتلین کمونیستهای کردستان برای پادوئی در کاخ سفید و اعمال تمام این اقدامات، تحت نام کومله، یک تعرض به تاریخ چپ و کمونیستی کومله در ایران بود. هرچند که عملکرد و سیاست این جریانات برای همگان روشن است و خوشبختانه امروز آبروئى میان مردم ندارند. اما مادامی که عملکردهای ارتجاعیشان را بر شانه های جعل آن تاریخ تعریف میکنند، افشا و انزوای کاملشان، وظیفه هر انقلابی کمونیست است.

سوء استفاده این جریانات از خوشنامی رهبران جانباخته کمونیست، عرصه دیگری از جعل تاریخ توسط آنان است. بیشترین و گسترده ترین اعتقادات پوسیده قومی و ارتجاعی را تحت نام این رهبران جانباخته کمونیست بیان میکنند که سر سوزنی واقعیت ندارد. سالانه و در روزهای مشخصی، مراسمی در یادبود آنها میگیرند و باقی سال را مشغول خدمتگزاری به قاتلین مردم و کمونیستها در کاخ های “مام جلال” و نمایندگان “جبار فرمان” هستند. این جریانات را باید بیشتر از پیش رسوا کرد. انتشار مجدد سخنرانی صدیق کمانگر (دو روز قبل از ترور شدنش) و دفاع قاطعش از کمونیسم و مبارزه طبقاتی، یک سند مهم برای افشای این جریانات است. من از تمامی کسانی که دسترسی به اینچنین اسناد مشابهی دارند میخواهم تا آنها را علنی کنند، این جریانات باند سیاهی را باید در مقابل جامعه با تناقضات جدی و اساسی مواجه و بیش از پیش رسوا کرد. باید مجبورشان کرد تا عکس رهبران جانباخته کمونیست را از سایتها و مراسم هایشان بردارند. نباید اجازه داد که این جماعت مفلوک، از خوشنامی رهبران جانباخته کمونیست، برای پیشبرد مقاصد ارتجاعیشان سوء استفاده کنند.

کمونیسم کارگری منصور حکمت، در دفاع از آن تاریخ و در دفاع از کمونیسم در کردستان در مقابل ناسیونالیسم کرد ایستاده است. در طول سالهای اخیر، رهبری و کادرهای کومله آقاى علیزاده، همپا با جریانات موسوم به “زحمتکشان کردستان” در مقابل دفاع کمونیسم کارگری از تاریخ کمونیستی کومله، ایستاده اند و با ادعاهای مشابهی که یک اپسیلون به واقعیت نزدیک نیست به جنگ این دفاع مشروع آمده اند. اذعان میکنند که کمونیسم کارگری، قصد تصاحب و استفاده سیاسی از آن تاریخ را دارد، میگویند کسانی که این حزب را نقد و ترک کرده اند، حق دفاع از دستاوردهای تاریخ آن را ندارند و غیره. اولا باید گفت که تعداد زیادی از کسانی که آنروز همراه با منصور حکمت از حزب کمونیست ایران جدا شدند٬ از بنیانگزاران، رهبران و کادرهای کومله و حزب کمونیست ایران در آن مقطع بودند. ثانیا متد دفاعی که از آن تاریخ دارند، کاملا شفاف و روشن است. منصور حکمت و کادرهاى کمونیست در مقطعی، سازمان اتحاد مبارزان کمونیست را بوجود آوردند و پس از تشکیل حزب کمونیست ایران، انحلال آن را اعلام کردند. امروز با هر نوع انتقادی که به گرایش “مارکسیسم انقلابی” داشته باشند، از آن تاریخ، در مقابل تعرض و جعل آن توسط هر گرایشی دفاع میکنند. این پایه متد دفاع مشروع کمونیسم کارگری از تاریخ انقلابی و کمونیستی کومله است. برای شناخت بیشتر و بهتر این متد، همگان را به سخنرانی منصور حکمت در خصوص “بحران و انشعاب در کومله” و همچنین مباحث مربوط به آن، از جمله “تاریخ شفاهی” که در سایت منصور حکمت موجود است، دعوت میکنم.*