مجید خوشدل : کنترل مراکز اطلاع رسانی و به انحصار در آوردن اخبار پس از سرکوب، مهندسی افکار عمومی، جعل حوادث و رویدادهای تاریخی… ویژهگی تمام نظامهای توتالیتر در جهان بوده است. حاکمیّت اسلامی ایران که این دکترین شناخته شده را از دوران تثبیت نسبی خود به خدمت گرفته است،
در چند سال اخیر طرح جاهطلبانهای را با امکانات نامحدود به مورد اجرا گذاشته تا حلقهی گم شدهی انحصار دینی ـ ایدئولوژیکی ـ سرمایهداری خود را کامل نماید: تصاحب و فتح دژ تاریخ زندان سیاسی به منظور سوق دادن رویکرد «مبارزه برعلیه فراموشی» به راهکارهای «مبارزه برای فراموشی».
این پروژه تاکنون سه فاز اولیهی خود را با موفقیّت نسبی پشت سر گذاشته است:
اوّل ـ به راه انداختن جنگ حیدری، نعمتی (جنگ روانی) در میان زندانیان سیاسی سابق در خارج از طریق انتشار مقالات، کمک با بازتکثیر برخی از کتابهای منتشر شدهی «سودمند» در خارج، نیز عمده کردن اختلافات سیاسی، ایدئولوژیکی زندانیان سیاسی مذهبی و غیرمذهبی با تکرار، تکرار و باز تکرار آنها از کانالها و شیوههای مختلف، دامن زدن به جو تهمت و افترا در میان زندانیان سیاسی توسط عناصری که فاقد شخصیّت حقیقی یا حقوقی هستند (و یا زندانیان سیاسی سابقی که قدرت طلب، سودجو و فرصت طلب هستند)، و در انتها به انفعال کشاندن فعالان عرصهی زندان سیاسی در خارج و از کار انداختن موتور تولیدات فکری ایشان، و به یک معنا خارج ساختن قطار مبارزه بر علیه فراموشی از روی ریل حافظه تاریخی ایرانیان تبعیدی.
دوم ـ به میدان آوردن برخی از زندانیان سیاسی سابق در ایران (عموماً زندانیان دوران شاه)، استفاده از وجههی ایشان در راستای تأکید، بزرگنمایی و دادن ابعاد غیرواقعی به زندانهای رژیم پهلوی، با هدف به حاشیه راندن و موجه نشان دادن دوران ده سالهی سیاه زندانهای ج. اسلامی.
سوم ـ آزاد گذاردن نسبی برخی از زندانیان سیاسی رژیم گذشته درانتشار خاطرات خود، انجام مصاحبه با برخی از این زندانیان سیاسی (گفتگوهایی که پرسشهایش غالباً با اتورتیهی دولتی همراه است) و سپس انتشار و توزیع وسیع آنها در داخل و خارج از کشور.
چنانچه اشاره شد این طرح فاشیستی سه مرحلهی آغازین خود را بیدرد سر پست سرگذاشته است. از سال گذشته امّا مراحل کارشناسی فاز آخر این پروژه به مورد اجرا درآمده است: تلاش و رایزنی در برخی از محافل ایرانی در جهت برگزاری مراسم زندانیان سیاسی توسط وابستگان سیاسی و کارورزان رژیم اسلامی در خارج کشور!
در چنین موقعیّت خطیری دومین گردهمایی سراسری زندانیان سیاسی را در شهر کلن آلمان در پیش روی داریم. نزدیک به یک سال دوستان ما فرصت داشتهاند تا با امکانات محدود خود، رؤیای برگزاری سمیناری مترقی و دموکراتیک را جامهی عمل بپوشانند.
به زیر یک سقف گرد آوردن زندانیان سیاسی مخالف رژیم اسلامی از طیفهای مختلف، پاشنهی آشیل حاکمیّت اسلامی در اجرای طرحهای توسعهطلبانهای خواهد بود که دست یازیدن به سنگر زندانیان سیاسی از آن جمله است.
پرسیدنیست: آیا رفقای برگزارکنندهی گردهمایی کلن از مسئولیتی که به آنان محول شده، آگاهند؟ آیا آنهایی که از خواب و راحت خود برای برپایی سمینار زندانیان سیاسی مایه گذاشتهاند، میدانند که آزموده را آزمودن خطاست؟
در این رابطه با مرجان افتخاری، یکی از کوشندگان گردهمایی کلن به گفتگوی تلفنی مینشینم:
* خانم مرجان افتخاری ضمن تشکر از شرکتتان در این گفتگو، پیش از آنکه پرسشهای مشخصی را با شما در میان بگذارم، میخواهم بدانم شما به عنوان فردی که اخیراً به جمع برگزارکنندگان گردهمایی سراسری زندانیان سیاسی پیوستهاید، و به عنوان فردی که عموماً مقولهی زندان سیاسی را از دیدگاه حقوق بشری مورد توجه قرار دادهاید، آیا تا این تاریخ سازماندهی گردهمایی کلن را «همگانی»، «سراسری» و «دموکراتیک» برآورد کردهاید یا خیر؟
ـ من هم از شما تشکر میکنم که برنامهریزی کردید تا با من مصاحبهای داشته باشید. همانطور که گفتید من در سمینار اوّل نتوانستم شرکت کنم. البته نه به دلیل اینکه نمیخواستم، بلکه به دلیل پارهای مشکلات قادر به آن نشدم. امّا در مورد این سمینار؛ اینکه این سمینار آیا دموکراتیک است؟ بله! من فکرمیکنم تا آن جایی که امکان داشته، ما سعی کردهایم دموکراتیک بودن آن را حفظ کنیم، به این شکل که از افراد مستقل، افرادی که وابسته به جریانات و گروههای مختلف هستند، دعوت کنیم.
* من اظهار نظر کوتاهی از شما خواستم تا بعد در خلال گفتگو وارد جزئیات آن شویم.
ـ بله، من سازماندهی سمینار را دموکراتیک میبینم.
* باز هم یک پرسش حاشیهای دیگر: آیا شما و دوستانتان از موقعیت خطیری که در آن به سر میبریم (از زاویهی حضور روزافزون ج.اسلامی در محافل ایرانی خارج کشور) و از اهمیت این گردهمایی آگاه هستید؟ من میخواهم از شما خواهش کنم پاسخ لوکس و محافظهکارانه به من ندهید، چرا که این سمینار تمام میشود و کلی مشکلات و مسایل باقی میماند.
ـ دقیقاً ما از اهمیت برگزاری این سمینار اطلاع داریم و میدانیم با چه هدفی این گردهمایی را برگزار میکنیم. برای اینکه موضوع سمینار، یعنی زندان، زندان سیاسی، شکنجه و اعدام آنقدر اهمیت دارد، که آن را با این وسعت برگزار میکنیم. البته ما به خوبی میدانیم که رژیم ج. اسلامی از برگزاری سمینار اطلاع دارد، و چون در سمینار به روی همه باز است و ما از کسی کارت شناسایی نمیخواهیم، چه بسا عواملی از رژیم در آن حضور داشته باشند. یعنی ما از خطرات احتمالی آن هم آگاه هستیم.
* به هر حال نتیجهی گفتگوی ما هر دو ادعای شما را ثابت میکند! گفتگو را با این پرسش پیبگیریم: برگ