لحظه های انقلاب مصر (۱۳) … انقلاب و دولت “نجات ملی”!

هر کسی که خود در انقلابی حضور داشته است یا تاریخ انقلابات را خوانده است با این دو عبارت بسیار آشناست: “دولت آشتی ملی”، “دولت نجات ملی”. اینها دو عبارت مشابه برای یک عمل و یک هدف مشابه هستند: نجات طبقه حاکم از تعرض انقلاب. همین و بس.

 

مصر امروز در چنین وضعیتی قرار دارد: طنطاوی، “رئیس شورای عالی نیروهای مسلح”، شخصی به نام کمال الجنزوری را برای تشکیل “دولت نجات ملی” منصوب کرد! خوب دقت کنید. کسی که خودش ۳۰ سال ارتشبد مبارک بود شخصی را که ۱۲ سال به عنوان نخست وزیربه مبارک خدمت کرده است را برای “نجات ملت” منصوب کرده است! آیا این به اندازه کافی گویا نیس؟

لازم نیست کسی علامه دهر باشد تا معنا و محتوای سیاسی واقعی این “نجات ملی” را در یابد. محتوای سیاسی این تصمیم چیست؟ فرستادن انقلاب دنبال نخود سیاه و نجات طبقه حاکم از تعرض انقلاب!

 

مسئله از نقطه نظر طبقه حاکم مصر این است: حالا که توحش و خشونت و سبعیت ضد انقلاب حاکم نتوانسته است کارگران و جوانان و زنان و توده هایی را که سالیان طولانی تحقیر شده اند و سرکوب شده اند و استثمار شده اند به خانه هایشان برگرداند؛ حالا که پوزش ژنرالها از کشتار مردم، زخمی که بر قلب انقلاب وارده شده است را التیام نبخشیده است؛ حالا که اسکندریه و سوئز و منطقه کارگری المحله و میدان تحریر همچنان میغرد و خاموش نمیشود؛ چه راهی در مقابل “شورای عالی نیروهای مسلح” مانده است جز بازی  کردن با انقلاب با توسل به “دولت نجات ملی”؟

 

اما، انقلاب مصر در ۱۰ ماه گذشته و همچنین ۱۰ روز دور جدید انقلاب به اندازه دهها سال آموزش دیده است. میداند که ژستها و وعده ها و پوزشها و اداهای ارتشبدها و نخست وزیرها و دلالان سیاسی قدیم و جدید تنها یک هدف دارد: نجات ضد انقلاب. انقلاب مصر این ژستها را بخوبی میشناسد. این هشیاری انقلاب مصر را میتوان در کلمات مصمم دختر جوانی در میدان تحریر بازشناخت که ماسک ضد گاز اشک آورش را لحظه ای کنار زد و گفت: “به آنها بگو که هیچکس از طر ف “شباب”، از طرف جوانان  سخن نمیگوید. ما میدان را ترک نمکنیم تا زمانیکه شورای ارتش میدان را ترک کند.”

 

کمال الخنزوری در تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد که او دست آموز نیست و “شورای عالی نیروهای مسلح” اختیارات زیادی به او داده است. او خواست اطمینان انقلاب را جلب کند. انقلاب به او اطمینان نکرد. او با لکنت زبان با “ملت” حرف زد اما “ملت” با صراحت در میدان تحریر غرید: “نامشروع، نامشروع”! او همان پاسخی را از انقلاب دریافت کرد که مبارک در ۱۰ ماه پیش و طنطاوی همین چند روز پیش دریافت کرده بود: نا مشروع، نامشروع!

 

کاندید دولت “نجات ملی” از طرف “ملت” نامشروع اعلام شد. با این حساب، آیا پیش بینی سرنوشت “دولت نجات ملی” کار سختی است؟

 

شنبه ۲۶ نوامبر ۲۰۱۱، ۵ آذر۱۳۹۰