داستان حزبی که نطفه اش بر آرایش رهبری بسته شد!

اخیرا حزبی که تحت نام حکمتیست فعالیت می کند، در گزارشی که از پلنوم شان انتشار داده، اعلام کرده است که: «در مبحث آرایش رهبری … دو طرح مورد بحث قرار گرفت. در این مبحث آذر مدرسی و رحمان حسین زاده طرح های پیشنهادی خود … را معرفی کردند. پس از بحثهایی وسیع حول هر دو طرح، پلنوم هر دو طرح را از دستور خارج کرد. به پیشنهاد تعدادی از شرکت کنندگان در پلنوم و هیئت های هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان، طرح دیگری به نام “طرح سازماندهی رهبری حزب”، که پیشتر توسط منصور حکمت تدوین شده بود، بعنوان مبنای آرایش رهبری آتی حزب به پلنوم پیشنهاد شد و به تصویب اکثریت پلنوم رسید. این طرح … با توجه به موقعیت امروز حزب حکمتیست تدقیق شده است.» (گزارش پلنوم ۲۲، ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱)

 

قبل از اینکه به تغییر داده شده در طرح «پیشین منصور حکمت» بپردازیم. نگاهی کوتاه به گذشته، علت واقعی تصویب طرح «پیشین منصور حکمت» را در این مقطع برای این حزب روشن می کند. طرحی که همین اشخاص ۹ سال پیش با حرارت بسیار نامربوطش نامیدند و دفاع از آنرا در پلنوم ۱۷ ح ک ک بعنوان «آژیتاسیون در مورد ضعف رهبری حزب» به ریشخند گرفتند. (کورش مدرسی در نقد دفاعیه آذر ماجدی از طرح رهبری جمعی، پلنوم ۱۷ حزب کمونیست کارگری مارس ۲۰۰۳) رهبری این حزب، منجمله تمام اعضای هیات دایم کنونی شان، پس از مرگ منصور حکمت علیه این طرح بسیج شدند، آنرا ضعف و عقب نشینی از جانب حزب نامیدند. این طرح در پلنوم ۱۴ حزب، آخرین پلنومی که منصور حکمت در آن حضور داشت توسط او پیشنهاد شد و باتفاق آراء بتصویب رسید. (بخشی از رهبری فعلی حزب در آن مقطع درون کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری بودند و در پلنوم ۱۴ به این طرح رای مثبت دادند.) چه شد که بلافاصله پس از مرگ منصور حکمت این طرح را یک عقب نشینی برای حزب ارزیابی کردند؟ چه شد که با تمام وجود و حرارت علیه این طرح بسیج شدند؟ و در دفاع از این طرح نه تنها مباحث طرفداران طرح را لوث کردند، بلکه علیه شخص طرفداران این طرح کمپین ترور شخصیت براه انداختند؟

 

ساده لوحی خواهد بود اگر اکنون ۹ سال پس از آغاز جدال بر سر لیدرشیپ حزب کمونیست کارگری که سرانجام به تلاشی عملی این حزب انجامید، نیات پشت حمله به «طرح پیشین» منصور حکمت را تلاشی برای پیشروی حزب و ممانعت از عقب نشینی آن خواند. تمام آن جدال بر سر دستیابی به موقعیت لیدری حزب بود که کورش مدرسی، رحمان حسین زاده و جناحی که پشت خود بسیج کردند، سازمان دادند. این جدال عملا به شکل گیری بسیار زودرس جناح بندی هایی در حزب انجامید که در آن مقطع پیش از آن که بر سر سیاست های متفاوت باشد، بر سر کسب رهبری حزب بود. این جدال بالاخره به شقه شدن حزب و انشعاب سال ۲۰۰۴ در حزب انجامید. این حزب نطفه اش بر سر مقوله آرایش رهبری، که نزد این حزب اسم رمز دعوا بر سر رهبری است، بسته شد. نگاهی به تاریخ هفت ساله این حزب نشان می دهد که جدال بر سر قدرت و کسب رهبری یا سهم خواهی در رهبری و قدرت یک معضل دائمی این حزب بوده است. بارها و بارها مقوله آرایش رهبری در پلنوم های این حزب مطرح شده است و تا زمانیکه کورش مدرسی هنوز در رهبری حزب بود، با توسل به یک پروسه حذف بخشی از رهبری و کادرها و ابقای او بعنوان لیدر حزب فیصله می یافت. بالاخره این جدال آنچنان حزب شان را شکننده کرده بود که کورش مدرسی زیرکانه تصمیم گرفت تا کار بجاهای باریک نکشیده و دامن او را بعنوان مسبب از هم پاشیدگی دو حزب نگرفته، محترمانه کنار بکشد.

 

دعوا بر سر سیاست های غلط و راست حزب در زمانی که هنوز کورش مدرسی لیدر حزب بود، آغاز گشته بود. این جدال ها آنچنان بالا گرفت که با وساطت حزب کمونیست کارگری عراق یک آتش بس فرمال در میان رهبری اعلام شد. و بالاخره این بار نیز حزب کمونیست کارگری عراق در جدال قدرت این حزب نقش میانجی را بازی کرد و بازگشت به طرح «پیشین منصور حکمت» را در پلنوم آخر این حزب پیشنهاد کرد. تصویب این طرح در پلنوم این حزب نشان ارتقاء درک آنها از درست بودن این طرح یا تلاشی برای پیشروی در جهت سیاست های منصور حکمت نیست. این طرح آخرین تلاش مستاصلانه این حزب برای بقاء است. پروسه ترک حزب، کناره گیری ساکت از حزب، رکود و پاسیفیسم سیاسی حزب، سقوط شان به راست ترین سیاست ها در عرصه سیاست جامعه، در قبال خیزش مردم برای سرنگونی رژیم اسلامی، در قبال جنبش کارگری، در برخورد قلدرانه به مخالفین شان این حزب را بیکی از حاشیه ای ترین احزاب اپوزیسیون بدل کرده است. جالب اینجاست که حتی اکنون نیز که به این شرایط استیصال درغلطیده اند حاضر نیستند با خود، با اعضای حزب و با جامعه صریح باشند. هنوز پلتیک می زنند؛ هنوز می کوشند ضعف شان را به شکل افتخار و بصیرت رنگ کنند و به مردم بفروشند.

 

اعلام کرده اند که این طرح «با توجه به موقعیت امروز حزب حکمتیست تدقیق شده است.» در متن انتشار یافته طرح اعلام کرده اند:‪ «این طرح بعنوان مناسب ترین طرح آرایش رهبری حزب حکمتیست به تصویب پلنوم  ۲۲ کمیته مرکزی حزب حکمتیست رسید. سند ذیل، تمام محتوای آن سند را، تنها با حذف مقدمه کوتاه آن که برای حزب حکمتیست موضوعیت نداشت،» منتشر کرده است. اجازه دهید که آن مقدمه ای که اعلام می کنند برای «حزب حکمتیست موضوعیت نداشته» را مرور کنیم:

 

«مقدمات: هدف این طرح ارائه یک شکل مطلوب براى سازماندهى دراز مدت رهبرى حزب کمونیست کارگرى است که با مشخصات ویژه حزب ما خوانایى داشته باشد. تجربه دوره اخیر نشان داد که طرح مصوب پلنوم قبل که در آن اختیارات کمیته مرکزى میان دفتر سیاسى و لیدر حزب تقسیم میشد، در عین اینکه میتواند با فرض وجود ملزومات معینى طرح مناسبى براى یک رهبرى موثر و قوى باشد، در غیاب این ملزومات بر شکنندگى حزب میافزاید. براى مثال تجمع منظم و زود بزود دفتر سیاسى و وجود یک سیستم ادارى درونى قوام گرفته در آن شرط انجام وظیفه این ارگان بعنوان یک نهاد سیاست گذار و حسابرس در راس حزب است. در غیاب این تجمع و دخالتگرى دفتر سیاسى، یک وجه اصلى طرح مصوب پلنوم قبل متحقق نمیشود. از سوى دیگر، انتخاب یک فرد بعنوان لیدر تا هنگامى روش کارسازى محسوب میشود که اولا، کاندیداهاى کافى و آماده ایفاى این نقش وجود داشته باشند، و ثانیا، فرد یا افراد کاندید این پست فى الحال از اتوریته سیاسى و معنوى تثبیت شده اى براى متحد نگاه داشتن کمیته مرکزى و کل حزب حول رهبرى خود برخوردار باشند. در غیر اینصورت تعیین لیدر حزب میتواند به یکى از مشکل ترین وجوه سازمانیابى رهبرى حزب بدل شود. انتخاب یک لیدر براى یک حزب متعارف و با ثبات در یک جامعه غربى، یک حزب برخوردار از سنتهاى قوى کار حزبى با فراکسیونها و جناحهاى شکل گرفته، روش مناسبى است. اما در یک حزب انقلابى خلاف جریان، یک وظیفه اساسى لیدر ایجاد و حفظ یک وحدت وسیع حزبى است. اینکه در هر دوره و تحت هر شرایطى فرد یا افرادى با این ظرفیت و اتوریته حضور داشته باشند و آماده قبول این مسئولیت باشند را نمیتوان تضمین کرد.» (تاکید ها از ما است.)

 

علت حذف این مقدمه از طرح مصوب پلنوم ۲۲ این حزب همین جملاتی است که در اینجا مورد تاکید قرار گرفته است. می خواهند بگویند که نکته ای که منصور حکمت در سال ۲۰۰۱ در مورد حزب کمونیست کارگری، حزبی با آن عظمت، رادیکالیسم و موقعیت مهم اجتماعی و سیاسی، بعنوان ضعف طرح انتخاب لیدر اعلام کرده است، در مورد این حزب حکم نمی کند. یعنی اینها با مشکل «فرد یا افراد کاندید این پست <که> فی الحال از اتوریته سیاسی و معنوی تثبیت شده ای برای متحد نگاه داشتن کمیته مرکزی و کل حزب حول رهبری خود برخوردار باشند.» روبرو نیستند. این بازی «خود را از تک و تا نیانداختن» و در حالیکه در حال افتادن بر زمین هستند ژست قهرمانان هالیوودی را بازی کردن، از سنن جاافتاده این حزب است. رهبری این حزب همان زمانی که جدال بر سر قدرت را در حزب کمونیست کارگری با حرارت مخربی به پیش می برد نیز به همین سیاست ها متوسل می شد. اگر آن زمان باور کردن این روش ها سخت و دردناک بود، اکنون پس از ۹ سال بیشتر به یک کمدی بالیوودی شبیه است. *